۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
پيشه پدر يحيى را برخى نجّارى نوشته و آوردهاند كه بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وى نيز «ابن نجار» را افزودهاند و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] «صنعة النجارة» ضبط كرده است. | پيشه پدر يحيى را برخى نجّارى نوشته و آوردهاند كه بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وى نيز «ابن نجار» را افزودهاند و [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] «صنعة النجارة» ضبط كرده است. | ||
يحيى قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه اماميّه را از ابنشهرآشوب فراگرفت و در اصول، قرائات، لغت و جز آنها دستى يافت و روايت ابوعمرو نافع را تجريد كرد. همچنين وى نزد تاجعلى اشرف بن اغر به تلمذ پرداخت و نهجالبلاغه و مقدارى از اشعار تاجعلى را نزد او خواند. ابن ابى طىّ شعر نيز مىگفت. وى، الملك الظاهر بن | يحيى قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و فقه اماميّه را از ابنشهرآشوب فراگرفت و در اصول، قرائات، لغت و جز آنها دستى يافت و روايت ابوعمرو نافع را تجريد كرد. همچنين وى نزد تاجعلى اشرف بن اغر به تلمذ پرداخت و نهجالبلاغه و مقدارى از اشعار تاجعلى را نزد او خواند. ابن ابى طىّ شعر نيز مىگفت. وى، الملك الظاهر بن صلاح الدين را مدح گفت و در سلك شاعران و مقربان وى درآمد. او از 597ق به آموزش اطفال پرداخت و تصنيف و تأليف را پيشه خويش ساخت و روزى خود را از آن راه مىيافت. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]] از وى به عنوان اديب حلبى ياد كرده و تاريخ او را تاريخ كبير خوانده است. | ||
[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] از ياقوت نقل مىكند كه ابن ابى طىّ تصنيف را دكان خويش و وسيله گذران معاش ساخته بود. وى به تصانيف ديگران دست مىبرد و با پس و پيش كردن و افزودن و كاستن مطالب كتب ديگران كه در آنها رنج برده بودند، نامى عجيب بر آنها مىنهاد و با کتابتى عالى عرضه مىكرد؛ اما به قول آقابزرگ، دور نيست كه چون شيعيان ياقوت را به علت عقيده نادرستش نسبت به على(ع) -چنانكه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ذكر مىكند- از سوريه گريزانده بودند، وى چنين تهمتها را بر ابن ابى طى وارد كرده است، بى آنكه از كتب مشخصى در اين زمينه نام برده باشد. | [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] از ياقوت نقل مىكند كه ابن ابى طىّ تصنيف را دكان خويش و وسيله گذران معاش ساخته بود. وى به تصانيف ديگران دست مىبرد و با پس و پيش كردن و افزودن و كاستن مطالب كتب ديگران كه در آنها رنج برده بودند، نامى عجيب بر آنها مىنهاد و با کتابتى عالى عرضه مىكرد؛ اما به قول آقابزرگ، دور نيست كه چون شيعيان ياقوت را به علت عقيده نادرستش نسبت به على(ع) -چنانكه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] ذكر مىكند- از سوريه گريزانده بودند، وى چنين تهمتها را بر ابن ابى طى وارد كرده است، بى آنكه از كتب مشخصى در اين زمينه نام برده باشد. | ||
مهمترين اثر ابنابىطىّ تاريخ بزرگ او به نام «معادن الذهب فى تاريخ الملوك و الخلفاء و ذوى الرُّتب» است كه مورد استفاده مورخان پس از وى بهويژه ابنفرات و ابوشامه قرار گرفته و برگرفتههاى مهمى از آن در آثار اين دو مورخ محفوظ مانده است. همچنين [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]]، ابنشحنه، راغب، صفدى و [[ذهبى]] از تاريخ او نقل و استفاده كردهاند. فصولى از معادن الذهب به حكومت | مهمترين اثر ابنابىطىّ تاريخ بزرگ او به نام «معادن الذهب فى تاريخ الملوك و الخلفاء و ذوى الرُّتب» است كه مورد استفاده مورخان پس از وى بهويژه ابنفرات و ابوشامه قرار گرفته و برگرفتههاى مهمى از آن در آثار اين دو مورخ محفوظ مانده است. همچنين [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابنخلكان]]، ابنشحنه، راغب، صفدى و [[ذهبى]] از تاريخ او نقل و استفاده كردهاند. فصولى از معادن الذهب به حكومت صلاح الدين و فرزندش الظّاهر اختصاص داشته و نيز داراى اطلاعات با ارزشى درباره تاريخ شام، جنگهاى صليبى، تاريخ ايران، مصر و عراق بوده است. در همين مأخذ به شيوهاى از معادن سخن رفته كه گويا اصل کتاب در دسترس نويسنده آن بوده، اما وجود نسخهاى از آن محقق نشده است. | ||
== آثار== | == آثار== | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
12 کتاب السير. | 12 کتاب السير. | ||
13 كنز الموحدين فى سيرة | 13 كنز الموحدين فى سيرة صلاح الدين. | ||
14 مختار تاريخ المغرب. | 14 مختار تاريخ المغرب. |
ویرایش