۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ينعليهالسلام' به 'ينعليهالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' ش ' به 'ش ') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
==مرجعيت== | ==مرجعيت== | ||
آيتالله خوانسارى بعد از رهايى از اسارت به زادگاهش خوانسار بازگشت. پس از آن، آوازه حوزه نوبنياد سلطان آباد اراك، در او شيفتگى نخستين را زنده ساخت و از همين رو در حوزه سلطان آباد به احترام آيتالله حائرى در درسشان شركت جست و خود نيز جداگانه به تدريس فقه، اصول و حكمت پرداخت. ديرى نگذشت كه او توجه آيتالله حائرى را به خود برانگيخت. آقاى خوانسارى در سلك ياران نزديك و مشاوران برجسته (هيأت استفتايى) آيتالله حائرى قرار گرفت. وى در پى اين نزديكيها نقش برجستهاى در شكل گيرى حوزه علميه قم ايفا كرد و مشوقى در هجرت آيتالله حائرى به قم بود. در سال | آيتالله خوانسارى بعد از رهايى از اسارت به زادگاهش خوانسار بازگشت. پس از آن، آوازه حوزه نوبنياد سلطان آباد اراك، در او شيفتگى نخستين را زنده ساخت و از همين رو در حوزه سلطان آباد به احترام آيتالله حائرى در درسشان شركت جست و خود نيز جداگانه به تدريس فقه، اصول و حكمت پرداخت. ديرى نگذشت كه او توجه آيتالله حائرى را به خود برانگيخت. آقاى خوانسارى در سلك ياران نزديك و مشاوران برجسته (هيأت استفتايى) آيتالله حائرى قرار گرفت. وى در پى اين نزديكيها نقش برجستهاى در شكل گيرى حوزه علميه قم ايفا كرد و مشوقى در هجرت آيتالله حائرى به قم بود. در سال 1315ش حوزه قم در ماتم از دست دادن بنيانگذارش به سوگ نشست. در آن موقعيت خطير آيتالله صدر و آيتالله حجت و همچنين آيتالله خوانسارى كه سه تن از شاگردان و ياران برجسته آيتالله حائرى بودند، براى تصدى مسؤوليت حوزه و عهدهدارى رهبرى دينى مردم مورد توجه قرار گرفتند. در اين ميان آيتالله خوانسارى با شايستگىهاى فراوان اخلاقى و علمى كه داشت پيشگام نگشت، اما شيخ محمد صدوقى و شيخ [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] و تنى چند از دوستانشان در پاگيرى مرجعيت ايشان تلاش ورزيدند. درس خارج براى ايشان تدارك گرديد و قرار شد ادامه درس استادش حائرى را بگويد. رفته رفته اين شخصيت برجسته مورد اقبال جامعه ايرانى قرار گرفت و با طرح جواز رجوع در مسائل احتياطى به ايشان از طرف آيتالله سيد ابوالحسن اصفهانى دامنه مرجعيت او گسترش يافت. اما با اين همه او، آيتالله صدر و آيتالله حجت براى حاكم نمودن وحدت رهبرى دينى مردم و زدودن شائبههاى تفرقه، [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] را به قم خواندند و با اصرار زياد او را بر اين مسند نشاندند. | ||
سالهاى طولانى تدريس آيتالله خوانسارى كه از حوزه نجف آغاز گشت، جمع زيادى از آموختگان فضل با او همراه شدند. در سالهاى آخر تدريس هم درس خارج او چنان با عمق و دقت طرح مى شد كه تنها شايستگانى چند ياراى حضور در آن را يافتند. آثار علمى ايشان غير از آن رسالههاى فتوايى كه نظريات فقهى ايشان را در بر داشت، تقريرات درسهاى خارجى بود كه شاگردانش جمع آورى كرده بودند. از آن جمله درس طهارت ايشان بود كه به همت شاگرد برجستهاش آيتالله محمد على اراكى و درس صلاة كه از سوى شاگرد فرزانه ديگرشان آقا [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] نگارش يافت. | سالهاى طولانى تدريس آيتالله خوانسارى كه از حوزه نجف آغاز گشت، جمع زيادى از آموختگان فضل با او همراه شدند. در سالهاى آخر تدريس هم درس خارج او چنان با عمق و دقت طرح مى شد كه تنها شايستگانى چند ياراى حضور در آن را يافتند. آثار علمى ايشان غير از آن رسالههاى فتوايى كه نظريات فقهى ايشان را در بر داشت، تقريرات درسهاى خارجى بود كه شاگردانش جمع آورى كرده بودند. از آن جمله درس طهارت ايشان بود كه به همت شاگرد برجستهاش آيتالله محمد على اراكى و درس صلاة كه از سوى شاگرد فرزانه ديگرشان آقا [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] نگارش يافت. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
==حج نمونه== | ==حج نمونه== | ||
تا شهريور | تا شهريور 1328ش هفت سال مى گذشت كه ايران از حج محروم بود. در آن سال حضور روحانيان كه تشنهتر از همه مى نمودند در اين حج، حضورى پرجلوه بود. حضورى آنچنان كه حج آن سال را حجة العلما ناميدند. روحانيان بزرگى چون آيتالله ميرزا محمد فيض و تنى چند از علماى برجسته در اين حركت به چشم مى خوردند. آيتالله خوانسارى هم به دعوت يكى از بازاريان تهران به اين كاروان پيوست. در همان روزهاى نخست، ورود ايشان به مكه وحدت آفرين شد و با اعلام ثبوت رؤيت ماه از طرف ايشان اختلاف رخت بربست و وقتى هم كه جمعى از شيعيان از او تقاضاى برپايى جماعت نمودند، او بى اعتنا به درخواست ايشان، به نمازجماعت برادران اهل سنت رفت. چه آنكه اين حج براى همبستگى بود و دلبستگى و دميدن روح برادرى، تا در سايه وحدتى ظاهرى روحها به وحدت رسند. در مدينه محل اقامت آيتالله خوانسارى جاى آمد و شد هيأتها و كاروانهاى مذاهب مختلف بود. از جمله آنها هيأت علماى مصر به سرپرستى شيخ حسن البناء، مرشد عام جمعيت اخوان المسلمين بود. گفتگوهاى دوستانهاش آغاز گشت و تلاش آيتالله خوانسارى در نزديكى و ايجاد تفاهم هر چه بيشتر بود. در پاسخ به اين خبر اخوان وحدت، خطباى مصرى هم با او، همصدا گرديدند. | ||
==فتواهاى شورآفرين== | ==فتواهاى شورآفرين== | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
سال | سال 1331ش علما و مردم شهر همدان كه از حال نامساعد آيتالله خوانسارى با خبر بودند، از او خواستند تابستان را در هواى ييلاقى همدان سپرى كند. با قبول اين درخواست، آيتالله خوانسارى با همراهانش آيتالله اراكى، آيتالله آخوند ملاعلى همدانى، [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و فرزند بزرگشان سيد محمد باقر، مؤلف محترم آقاى [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] راهى آنجا گرديد. | ||
آيتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در يكى از آن روزها كه او براى برپايى نماز به مسجد مى رفت، در بين راه دچار حمله قلبى گشت و سرانجام نزديكيهاى ظهر هفتم ذيحجه 1371ق به احرام جانان در آمد و لبيك گويان به سراى او شتافت. و چنين شد كه رؤياى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] نيز تعبير گشت. او در شب فوت آن مرحوم در عالم رؤيا مىبيند كه سيد بزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت از خواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاع مىدهند كه مرحوم آيتالله سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمت ايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. مرحوم [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آن مرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و با عظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام نازل مىنمايند ودفنش مىكنند. | آيتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در يكى از آن روزها كه او براى برپايى نماز به مسجد مى رفت، در بين راه دچار حمله قلبى گشت و سرانجام نزديكيهاى ظهر هفتم ذيحجه 1371ق به احرام جانان در آمد و لبيك گويان به سراى او شتافت. و چنين شد كه رؤياى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] نيز تعبير گشت. او در شب فوت آن مرحوم در عالم رؤيا مىبيند كه سيد بزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت از خواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاع مىدهند كه مرحوم آيتالله سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمت ايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. مرحوم [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آن مرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و با عظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه عليها السلام نازل مىنمايند ودفنش مىكنند. | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
- مجله مجموعه حكمت، سال | - مجله مجموعه حكمت، سال اول،ش 12، ص 9، 12 - 35، ص 43 - 46، 49 - 51 | ||
- آثار الحجه، محمد شريف رازى، ج 1، ص 15، 16، 143، 146، 153، 154، 155، ج 2 ص 152 | - آثار الحجه، محمد شريف رازى، ج 1، ص 15، 16، 143، 146، 153، 154، 155، ج 2 ص 152 | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۸۷: | ||
- لمعات اجتماعية من تاريخ العراق الحديث، على الوردى، ج 4، ص 350 - 352 | - لمعات اجتماعية من تاريخ العراق الحديث، على الوردى، ج 4، ص 350 - 352 | ||
- مجله حوزه، شماره 36، علماء معاصرين، ص 312، شماره 12، ص 28 | - مجله حوزه، شماره 36، علماء معاصرين، ص 312، شماره 12، ص 28 وش 36، ص 37، 43 | ||
- مجله كيهان فرهنگى، سال | - مجله كيهان فرهنگى، سال سوم،ش 12، ص 7 | ||
- روحانيت و اسرار فاش نشده از نهضت ملى شدن صنعت نفت، ص 88 - 90 | - روحانيت و اسرار فاش نشده از نهضت ملى شدن صنعت نفت، ص 88 - 90 | ||
- مجله تاريخ و فرهنگ | - مجله تاريخ و فرهنگ معاصر،ش 5 | ||
- مجموعهاى از مكتوبات، سخنرانيها و پيامهاى آيتالله كاشانى، ج 3، ص 56 | - مجموعهاى از مكتوبات، سخنرانيها و پيامهاى آيتالله كاشانى، ج 3، ص 56 |
ویرایش