۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
2. اجتهاد در عصر ائمّه: اصحاب ائمّه، بهجهت پارهاى از شرايط، ناگزير به اجتهاد با استناد به قواعد كلى موجه و مقبول بودند، زيرا اولاً: هميشه و در همه حال به ائمه دسترسى نداشتهاند، نظير شيعيان خراسان و يمن. | 2. اجتهاد در عصر ائمّه: اصحاب ائمّه، بهجهت پارهاى از شرايط، ناگزير به اجتهاد با استناد به قواعد كلى موجه و مقبول بودند، زيرا اولاً: هميشه و در همه حال به ائمه دسترسى نداشتهاند، نظير شيعيان خراسان و يمن. | ||
ثانياً: ائمه (ع)، اصحاب شايسته خويش را به اجتهاد در احكام و دادن فتوى تشويق مىكردند، نظير امر [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به ابان بن تغلب كه در مسجد بنشيند و براى مردم فتوا دهد. | ثانياً: ائمه(ع)، اصحاب شايسته خويش را به اجتهاد در احكام و دادن فتوى تشويق مىكردند، نظير امر [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] به ابان بن تغلب كه در مسجد بنشيند و براى مردم فتوا دهد. | ||
ثالثاً: ائمه، به جواز اجتهاد صحيح از سوى اصحاب تصريح كردند. | ثالثاً: ائمه، به جواز اجتهاد صحيح از سوى اصحاب تصريح كردند. | ||
رابعاً: روايات نقل شده از ائمه (ع)، در بحث اخبار متعارض و علاج آنها، حجيّت خبر ثقه و امثال اينها، همگى دلالت بر جواز اجتهاد اصحاب بهطور مطلق دارند. | رابعاً: روايات نقل شده از ائمه(ع)، در بحث اخبار متعارض و علاج آنها، حجيّت خبر ثقه و امثال اينها، همگى دلالت بر جواز اجتهاد اصحاب بهطور مطلق دارند. | ||
مؤلف، در اين فصل، ادلّه عقليه و نقليهاى ارائه مىدهد كه در عصر ائمه(ع)اجتهاد وجود داشت. | مؤلف، در اين فصل، ادلّه عقليه و نقليهاى ارائه مىدهد كه در عصر ائمه(ع)اجتهاد وجود داشت. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
3. زعامت دينى و فتوا: عمليات فتوا به حكم شرعى در نزد اماميه تطوّراتى داشته است؛ در ابتدا، اشخاصى از اصحاب ائمه، مانند زراة بن اعين، يونس بن عبدالرحمن، محمد بن مسلم و امثال اينها، با نقل نص حديث براى استفتاء كنندگان، فتوا مىدادند، سپس در تطوّرات بعدى، با نص روايت بدون ذكر سند، فتوا مىدادند و... | 3. زعامت دينى و فتوا: عمليات فتوا به حكم شرعى در نزد اماميه تطوّراتى داشته است؛ در ابتدا، اشخاصى از اصحاب ائمه، مانند زراة بن اعين، يونس بن عبدالرحمن، محمد بن مسلم و امثال اينها، با نقل نص حديث براى استفتاء كنندگان، فتوا مىدادند، سپس در تطوّرات بعدى، با نص روايت بدون ذكر سند، فتوا مىدادند و... | ||
4. ديدگاه شيعه نسبت به قياس و استحسان: شيعه، به پيروى از ائمه (ع)، در برابر قياس و استحسان، موضع سلبى داشته و شديدا منكر آن دو مىباشد. | 4. ديدگاه شيعه نسبت به قياس و استحسان: شيعه، به پيروى از ائمه(ع)، در برابر قياس و استحسان، موضع سلبى داشته و شديدا منكر آن دو مىباشد. | ||
بخش دوم، در باره تطوّرات علم اصول فقه است و شامل چهار فصل مىباشد: | بخش دوم، در باره تطوّرات علم اصول فقه است و شامل چهار فصل مىباشد: |
ویرایش