۶۱٬۱۸۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|مبانی کلامی اعجاز قرآن {| class="wikitable abo...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در پیشگفتار درباره اعجاز قرآن و تحدی به آن در قالب و محتوا و میزان تحدی( بهاندازه یک سوره) سخن میگوید و مینویسد همانند آوری قرآن تا کنون انجام نشده وگرنه به گوش ما میرسید و خبر آن میپیچید.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-14</ref> | نویسنده در پیشگفتار درباره اعجاز قرآن و تحدی به آن در قالب و محتوا و میزان تحدی(بهاندازه یک سوره) سخن میگوید و مینویسد همانند آوری قرآن تا کنون انجام نشده وگرنه به گوش ما میرسید و خبر آن میپیچید.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص11-14</ref> | ||
فصل اول کتاب درباره معناشناسی معجزه است. «معجزه از عجز گرفته شده و به معنای ضعف و ناتوانی است و لغتنامههای مختلفی به آن اشاره دارد»<ref>متن کتاب، ص15</ref> نویسنده معتقد است در تمامی 26 موردی که این کلمه در قرآن بهکاررفته، به همان معنای لغوی است. وی درباره معنای اصطلاحی معجزه چنین میگوید: «از دیدگاه اهل کلام، اعجاز، گفتار شگفتانگیز و جالبتوجه یا امر خارق عادتى است که مدعى مقام نبوت براى اثبات ادعاى رسالتش، آن را برخلاف قوانین عادى و جارى طبیعت و همراه با تحدّى و دعوت به مبارزهطلبى و عجز و ناتوانى دیگران از آوردن همانند آن انجام مىدهد.»<ref>همان، ص17</ref> وی سپس معجزه را به حسی و عقلی تقسیم کرده و ویژگیهای معجزه را در کلام اسلامی برمیشمرد و مباحث قبلی را چنین جمعبندی میکند که «اعجاز در حقیقت همان «خارق عادت» است. قیدهایى همچون «عدم معارضه» و «مقارنت با زمان تکلیف»، هم تأکیدى بر خرق عادت است و هم اینکه سبب محدود کردن دایره معجزه و ملاک جدایى آن از سایر امور خارق عادت مىگردد. همچنین معجزه همیشه همراه با ادعاى منصبى از مناصب الهی و وقوع آن مقارن با زمان تکلیف و غیرقابلتعلیم و تعلّم است. دیگر اینکه، حادثه اعجاز آمیز و خارق عادت، باید رابطهاش با ادعاى مدعى آن معلوم باشد و همچنین بتوان از طریق آن، بر صدق مدعایش استدلال کرد. هدف اصلى و نهایى معجزه آن است که همراه با تحدّى و فراخوانى همگان به همانندسازى و عجز و ناتوانى دیگران از آوردن همانند آن باشد.»<ref>همان، ص21</ref> او مباحث این بخش را با الفاظ دیگری (مانند آیه، بینه، برهان و سلطان) که مفهوم معجزه را میرسانند پیش میبرد.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref> وی پس از بررسی کلماتی که معنای معجزه را میرسانند نتیجه میگیرد که قرآن آنچه را که متکلمان خرق عادت و معجزه نامیدهاند، بینه و آیه نامیده است. ازاینرو رابطه کلمه معجزه و آیه عموم و خصوص مطلق است یعنی هر آیهای معجزه است و از آن طرف فقط برخی معجزات آیهاند.<ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref> | فصل اول کتاب درباره معناشناسی معجزه است. «معجزه از عجز گرفته شده و به معنای ضعف و ناتوانی است و لغتنامههای مختلفی به آن اشاره دارد»<ref>متن کتاب، ص15</ref> نویسنده معتقد است در تمامی 26 موردی که این کلمه در قرآن بهکاررفته، به همان معنای لغوی است. وی درباره معنای اصطلاحی معجزه چنین میگوید: «از دیدگاه اهل کلام، اعجاز، گفتار شگفتانگیز و جالبتوجه یا امر خارق عادتى است که مدعى مقام نبوت براى اثبات ادعاى رسالتش، آن را برخلاف قوانین عادى و جارى طبیعت و همراه با تحدّى و دعوت به مبارزهطلبى و عجز و ناتوانى دیگران از آوردن همانند آن انجام مىدهد.»<ref>همان، ص17</ref> وی سپس معجزه را به حسی و عقلی تقسیم کرده و ویژگیهای معجزه را در کلام اسلامی برمیشمرد و مباحث قبلی را چنین جمعبندی میکند که «اعجاز در حقیقت همان «خارق عادت» است. قیدهایى همچون «عدم معارضه» و «مقارنت با زمان تکلیف»، هم تأکیدى بر خرق عادت است و هم اینکه سبب محدود کردن دایره معجزه و ملاک جدایى آن از سایر امور خارق عادت مىگردد. همچنین معجزه همیشه همراه با ادعاى منصبى از مناصب الهی و وقوع آن مقارن با زمان تکلیف و غیرقابلتعلیم و تعلّم است. دیگر اینکه، حادثه اعجاز آمیز و خارق عادت، باید رابطهاش با ادعاى مدعى آن معلوم باشد و همچنین بتوان از طریق آن، بر صدق مدعایش استدلال کرد. هدف اصلى و نهایى معجزه آن است که همراه با تحدّى و فراخوانى همگان به همانندسازى و عجز و ناتوانى دیگران از آوردن همانند آن باشد.»<ref>همان، ص21</ref> او مباحث این بخش را با الفاظ دیگری (مانند آیه، بینه، برهان و سلطان) که مفهوم معجزه را میرسانند پیش میبرد.<ref>ر.ک: همان، ص22</ref> وی پس از بررسی کلماتی که معنای معجزه را میرسانند نتیجه میگیرد که قرآن آنچه را که متکلمان خرق عادت و معجزه نامیدهاند، بینه و آیه نامیده است. ازاینرو رابطه کلمه معجزه و آیه عموم و خصوص مطلق است یعنی هر آیهای معجزه است و از آن طرف فقط برخی معجزات آیهاند.<ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref> |
ویرایش