پرش به محتوا

وقاية الأذهان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
جز (جایگزینی متن - ' (قدس سره)' به '(قدس سره)')
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۸۲: خط ۸۲:
كتاب، پر از نكات بديع و نوآورى‌هايى است كه در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:
كتاب، پر از نكات بديع و نوآورى‌هايى است كه در ساير كتاب‌هاى اصولى ديده نمى‌شود كه به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:


1. از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء الدين عراقى]] (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] قدس سره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)
1. از جمله نظريات جديد مؤلف، پذيرفتن جواز استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا است كه پس از اينكه [[عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياءالدين عراقى]] (متوفاى 1361ق)، در كتاب «مقالات الأصول» نظريه او را نپذيرفت و آن را رد كرد، مؤلف، رساله «اماطة الغين عن استعمال العين في معنيين» را در جواب او تأليف نمود و يك نسخه آن را براى [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] قدس سره فرستاد كه او نيز در كتاب «درر الفوائد» اين نظريه را پذيرفته است و مؤلف نيز به پذيرش [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]] اشاره كرده است.(ص 607 كتاب)


2. همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مى‌شود، رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است.
2. همه استعمالات الفاظ، حتى مجازها را استعمال در ما وضع له مى‌داند. وى، اين نظريه را كه مجاز، در غير ما وضع له استعمال مى‌شود، رد نموده و براى اثبات نظريه‌اش كتاب «جلية الحال في معرفة الوضع و الاستعمال» را نگاشته است.
خط ۹۰: خط ۹۰:
رموز و كنايات:
رموز و كنايات:


در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از محقق خراسانى(قدس سره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدس سره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالم الدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مى‌كند.
در كتاب، از بعضى از اساتيد مؤلف، به وصف و كنايه تعبير شده است كه به بعضى از آنها اشاره مى‌شود: از استادش، [[فشارکی اصفهانی، محمد بن امیرقاسم|سيد محمد فشاركى]] به «سيدنا الأستاذ» يا «سيد الأستاذ» و از محقق خراسانى(قدس سره)، به «شيخ الأستاذ» و گاهی «صاحب الكفاية» و از [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  بزرگ، به «سيد مشايخنا» و از استادش، سيد محمد كاظم طباطبايى، به «بعض أساتيذنا» و از حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى]](قدس سره)، به «صاحبنا العلامة» و از شيخ محمد تقى اصفهانى، صاحب [[هداية المسترشدين في شرح أصول معالمالدين|هداية المسترشدين]]، به «صاحب الهداية» تعبير مى‌كند.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
خط ۹۹: خط ۹۹:
بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب، موجود نيست و بعدها اضافه شده است.
بايد توجه داشت كه مبحث مفاهيم در چاپ سنگى كتاب، موجود نيست و بعدها اضافه شده است.


به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب، از همان ابتداى انتشار، مورد توجه محققين و بزرگان حوزه‌ها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجد الدين(مجد العلماء)(متوفاى 1403ق) و علامه، شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى(متوفاى 1369ق) و شيخ على قديرى(متوفاى 1407ق) و فرزند ايشان، شيخ محمد حسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميّه قم، بر كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداخته‌اند و در كتاب‌هاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.
به علت ارزش مطالب كتاب و عمق نظريات مؤلف، كتاب، از همان ابتداى انتشار، مورد توجه محققين و بزرگان حوزه‌ها قرار گرفت و بزرگانى همچون حاج شيخ مجدالدين(مجد العلماء)(متوفاى 1403ق) و علامه، شيخ يحيى هرندى مشهور به فاضل هرندى(متوفاى 1369ق) و شيخ على قديرى(متوفاى 1407ق) و فرزند ايشان، شيخ محمد حسن قديرى از بزرگان معاصر حوزه علميّه قم، بر كتاب مذكور تعليقه زده و به تحقيق نظريات ايشان پرداخته‌اند و در كتاب‌هاى اصولى بزرگان از معاصرين نيز به نظريات ايشان توجه خاصى شده است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش