پرش به محتوا

طاش کبری‌زاده، احمد بن مصطفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
خط ۴۹: خط ۴۹:
==کسب علم و دانش==
==کسب علم و دانش==


و چون به سن رشد رسيد با مادرش به شهر آنقره رهسپار شد. در آنجا به قرائت كلام اللّه مشغول شد. پدرش در همان اوقات وى را به «عصام الدّين» ملقب و به «ابوالخير» مكنى ساخت. برادرى هم داشت كه نامش محمد، لقبش نظام الدين و كنيه‌اش ابوسعيد و دو سال از وى بزرگ‌تر بود و اين دو برادر در تحصيل علم با هم بودند. چون او و برادرش قرآن را ختم كردند با پدر و مادر به شهر بروسه بازگشتند. پدرشان، به آنها پاره‌اى از لغت عرب آموخت، سپس پدرش را مسافرتى به اسلامبول پيش آمد و وى را به عالم عامل علاء الدين ملقب به يتيم سپرد و علوم صرف و نحو را به آنها آموزش داد و ديگر علوم همچون تفسير، معانى، منطق، هيئت، فقه و... از اساتيدى همچون قوام الدين قاسم (عموشان)، مولى محيى الدين سيدى محمد قوجوى، مولى بدر الدين محمود مشهور به ميرم چلبى، شيخ محمد تونسى المولد مشهور به مغوشى و برخى ديگر مانند دائى‌اشان آموختند.
و چون به سن رشد رسيد با مادرش به شهر آنقره رهسپار شد. در آنجا به قرائت كلام اللّه مشغول شد. پدرش در همان اوقات وى را به «عصام الدّين» ملقب و به «ابوالخير» مكنى ساخت. برادرى هم داشت كه نامش محمد، لقبش نظامالدين و كنيه‌اش ابوسعيد و دو سال از وى بزرگ‌تر بود و اين دو برادر در تحصيل علم با هم بودند. چون او و برادرش قرآن را ختم كردند با پدر و مادر به شهر بروسه بازگشتند. پدرشان، به آنها پاره‌اى از لغت عرب آموخت، سپس پدرش را مسافرتى به اسلامبول پيش آمد و وى را به عالم عامل علاءالدين ملقب به يتيم سپرد و علوم صرف و نحو را به آنها آموزش داد و ديگر علوم همچون تفسير، معانى، منطق، هيئت، فقه و... از اساتيدى همچون قوامالدين قاسم (عموشان)، مولى محيىالدين سيدى محمد قوجوى، مولى بدرالدين محمود مشهور به ميرم چلبى، شيخ محمد تونسى المولد مشهور به مغوشى و برخى ديگر مانند دائى‌اشان آموختند.


ايشان نخستين بار در اواخر ماه رجب سال 931ق در مدرسه ديمهتوقه به سمت مدرسى تعيين شد و در آنجا به تدريس شرح تلخيص (مطول) و تدريس حواشى شرح تجريد و تدريس شرح فرائض سيد شريف پرداخت، سپس در اوائل ماه رجب 933ق، در مدرسه مولى حاج حسن در شهر اسلامبول به مدرسى منصوب شد. از ديگر مدارسى كه به امر تحصيل مشغول بود مى‌توان به مدرسه اسحاقيه اسكوب، مدرسه قلندرخانه اسلامبول، مدرسه مصطفى پاشاى و مدرسه وزير مجاور تا سال 958ق اشاره كرد.
ايشان نخستين بار در اواخر ماه رجب سال 931ق در مدرسه ديمهتوقه به سمت مدرسى تعيين شد و در آنجا به تدريس شرح تلخيص (مطول) و تدريس حواشى شرح تجريد و تدريس شرح فرائض سيد شريف پرداخت، سپس در اوائل ماه رجب 933ق، در مدرسه مولى حاج حسن در شهر اسلامبول به مدرسى منصوب شد. از ديگر مدارسى كه به امر تحصيل مشغول بود مى‌توان به مدرسه اسحاقيه اسكوب، مدرسه قلندرخانه اسلامبول، مدرسه مصطفى پاشاى و مدرسه وزير مجاور تا سال 958ق اشاره كرد.
خط ۵۷: خط ۵۷:
طاش كبرى‌زاده با برخى علوم، مانند فلسفه رابطه خوبى ندارد و بر فلاسفه مى‌تازد و آنان را جاهل به شريعت و منكر دين مى‌داند و معتقد است كه آنان از ترس كشته شدن، به دين‌دارى تظاهر مى‌كنند و همواره در پى تخريب دين و بنيادهاى آن هستند و به گفته وى: «و هم اعداء الله و اعداء انبيائه و رسله و المحرفون كلم الشريعة عن مواضعه... بل يريدون ان يهدموا قواعده و ينقضوا عراه عروة عروة».
طاش كبرى‌زاده با برخى علوم، مانند فلسفه رابطه خوبى ندارد و بر فلاسفه مى‌تازد و آنان را جاهل به شريعت و منكر دين مى‌داند و معتقد است كه آنان از ترس كشته شدن، به دين‌دارى تظاهر مى‌كنند و همواره در پى تخريب دين و بنيادهاى آن هستند و به گفته وى: «و هم اعداء الله و اعداء انبيائه و رسله و المحرفون كلم الشريعة عن مواضعه... بل يريدون ان يهدموا قواعده و ينقضوا عراه عروة عروة».


وى زيان فلاسفه را براى عوام بيش از زيان كليميان و مسيحيان مى‌داند، البته وى خواندن فلسفه را، براى كسانى كه بنيه دينى نيرومندى دارند، به دو شرط مجاز مى‌داند. شرط دوم از نظر وى آن است كه به هيچ‌روى ميان مسائل دينى و فلسفى خلط نشود و سپس بر خواجه نصير الدين مى‌تازد كه اين شرط را رعايت نكرده است.
وى زيان فلاسفه را براى عوام بيش از زيان كليميان و مسيحيان مى‌داند، البته وى خواندن فلسفه را، براى كسانى كه بنيه دينى نيرومندى دارند، به دو شرط مجاز مى‌داند. شرط دوم از نظر وى آن است كه به هيچ‌روى ميان مسائل دينى و فلسفى خلط نشود و سپس بر خواجه نصيرالدين مى‌تازد كه اين شرط را رعايت نكرده است.


== منصب قضاوت ==
== منصب قضاوت ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش