۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ابو ' به ' ابو') |
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
شاخه خلفيان صفارى با غزنويان و سلجوقيان همروزگار و درگير بودند. به گمان، دوره ملوك نيمروز از برگ «66 الف» آغاز مىشود. آنان نيز دو شاخه داشتند: ملوك نصرى از نسل ابوالفضل نصر بن احمد (465ق / 1073م) كه تا هنگام حمله مغولان بر سيستان حكم مىراندند و ملوك مهربانى. | شاخه خلفيان صفارى با غزنويان و سلجوقيان همروزگار و درگير بودند. به گمان، دوره ملوك نيمروز از برگ «66 الف» آغاز مىشود. آنان نيز دو شاخه داشتند: ملوك نصرى از نسل ابوالفضل نصر بن احمد (465ق / 1073م) كه تا هنگام حمله مغولان بر سيستان حكم مىراندند و ملوك مهربانى. | ||
ملوك مهربانى كه از نسل | ملوك مهربانى كه از نسل شمسالدين على بن مسعود بن خلف بن مهربان بودند، از 633 تا 919 (دوره گسترش چيرگى مغول بر شرق ايران تا نخستين سالهاى پادشاهى طهماسب يكم صفوى) فرمان راندند. | ||
گزارشهاى منظوم رويدادهاى ملوك به ويژه با تأكيد بر اوضاع سيستان در دوره چيرگى مغولان و پىآمدهاى اندوهبار يورش تيمور و جانشينان او بر سيستان آمده و اين موضوع به ويژه در باره فرمان شاهرخ به ويران كردن بندها يا سدهاى سيستان؛ يعنى عامل سازندگى آن سامان بازتاب يافته است. پس از اين گزارشها، منظومههايى در باره دوره حكومت ملك محمود بن ملك حيدر آغاز مىشود. دولت صفوى در دوره اين پادشاه مهربانى نيمروز (سيستان) كوشيد كه رفته رفته اقتدار خاندانهاى بومى مانند ملوك نيمروز را در منطقههاى سنتى آنها متزلزل كند. | گزارشهاى منظوم رويدادهاى ملوك به ويژه با تأكيد بر اوضاع سيستان در دوره چيرگى مغولان و پىآمدهاى اندوهبار يورش تيمور و جانشينان او بر سيستان آمده و اين موضوع به ويژه در باره فرمان شاهرخ به ويران كردن بندها يا سدهاى سيستان؛ يعنى عامل سازندگى آن سامان بازتاب يافته است. پس از اين گزارشها، منظومههايى در باره دوره حكومت ملك محمود بن ملك حيدر آغاز مىشود. دولت صفوى در دوره اين پادشاه مهربانى نيمروز (سيستان) كوشيد كه رفته رفته اقتدار خاندانهاى بومى مانند ملوك نيمروز را در منطقههاى سنتى آنها متزلزل كند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
1. اوضاع ملوك نيمروز را در عهد صفويان در دو دوره بزرگ مىتوان گنجاند: | 1. اوضاع ملوك نيمروز را در عهد صفويان در دو دوره بزرگ مىتوان گنجاند: | ||
منازعه قزلباشان با ملوك (از عهد شاه طهماسب يكم تا روى كار آمدن ملك | منازعه قزلباشان با ملوك (از عهد شاه طهماسب يكم تا روى كار آمدن ملك جلالالدين محمود)؛ | ||
ملوك در اين دوره آرام آرام در گستره اقتدار دولت صفوى جاى گرفتند و گر چه كوشيدند در برابر سياستهاى دولت مركزى بايستند، ايستادگىشان به دليل آشفتگىهاى موجود ميان صاحب نفوذان محلى با يكديگر كارساز نبود. | ملوك در اين دوره آرام آرام در گستره اقتدار دولت صفوى جاى گرفتند و گر چه كوشيدند در برابر سياستهاى دولت مركزى بايستند، ايستادگىشان به دليل آشفتگىهاى موجود ميان صاحب نفوذان محلى با يكديگر كارساز نبود. | ||
2. روزگار استقرار ملك | 2. روزگار استقرار ملك جلالالدين محمد كيانى | ||
دولت صفوى سيستان را در اين دوره به دلايل گوناگونى مانند همسايگى آن با قلمرو سلطنت هند، مهم شمرد. بنا بر اين، دولت مركزى كه سياستهايش را از پايتخت هدايت مىكرد، بر نظارت كامل بر اوضاع سيستان تأكيد مىكرد. | دولت صفوى سيستان را در اين دوره به دلايل گوناگونى مانند همسايگى آن با قلمرو سلطنت هند، مهم شمرد. بنا بر اين، دولت مركزى كه سياستهايش را از پايتخت هدايت مىكرد، بر نظارت كامل بر اوضاع سيستان تأكيد مىكرد. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
مصحح در مقدمه، از سنت تاريخنويسى ملوك نيمروز سخن گفته و كتاب حاضر را حلقهاى از حلقههاى همين سنت تاريخنويسى و آخرين نماينده تاريخنويسى ملوك نيمروز دانسته و گفتار درازدامنى در باره آغاز و پيشينه اين سنت و آثار شهير و گرانمايه آن، در ديباچهاش بر اين كتاب آورده است. از سوى ديگر، وى با بخش كردن تاريخهاى سيستان به مركزى و بومى، بدين گفته باور دارد كه هرچه مورخان مركزى مسائل سيستان را حاشيهاى مىديدند، مورخان سيستانى آنها را درونى مىدانستند و بر پايه سنت تاريخنويسى خود، دگرگونىهاى آن سامان را پى مىگرفتند. پس از اين كتاب، اطلاعات گستردهاى در باره كيانيان در منابع ايرانى در دست نيست. تنها در دوران | مصحح در مقدمه، از سنت تاريخنويسى ملوك نيمروز سخن گفته و كتاب حاضر را حلقهاى از حلقههاى همين سنت تاريخنويسى و آخرين نماينده تاريخنويسى ملوك نيمروز دانسته و گفتار درازدامنى در باره آغاز و پيشينه اين سنت و آثار شهير و گرانمايه آن، در ديباچهاش بر اين كتاب آورده است. از سوى ديگر، وى با بخش كردن تاريخهاى سيستان به مركزى و بومى، بدين گفته باور دارد كه هرچه مورخان مركزى مسائل سيستان را حاشيهاى مىديدند، مورخان سيستانى آنها را درونى مىدانستند و بر پايه سنت تاريخنويسى خود، دگرگونىهاى آن سامان را پى مىگرفتند. پس از اين كتاب، اطلاعات گستردهاى در باره كيانيان در منابع ايرانى در دست نيست. تنها در دوران ناصرالدين شاه قاجار و مسائل مربوط به تحديد حدود و مانند آن و رقابتهاى روس و انگليس در ايران و سيستان، زمينهاى براى توجه ايرانيان و اروپاييان به سيستان فراهم مىآيد. | ||
وى در پانوشتهاى سودمند خود، به توضيح برخى از واژگان به كار رفته در متن كتاب يا ذكر تاريخ و ويژگىهاى روزگار شمارى از افراد ياد شده در آن مىپردازد و از نسخهبدلهاى برخى از بيتهاى اين منظومه ياد مىكند. نمايه كسان و طايفهها، جاىها، كتابها و اصطلاحها، در پايان كتاب آمده است. خوانندگان پژوهنده كتاب، از توجه به نامگذارى صفحات يا منظومهها به شناسههاى نسخهشناختى و بخشبندى آنها بر اين پايه، ناگزيرند. | وى در پانوشتهاى سودمند خود، به توضيح برخى از واژگان به كار رفته در متن كتاب يا ذكر تاريخ و ويژگىهاى روزگار شمارى از افراد ياد شده در آن مىپردازد و از نسخهبدلهاى برخى از بيتهاى اين منظومه ياد مىكند. نمايه كسان و طايفهها، جاىها، كتابها و اصطلاحها، در پايان كتاب آمده است. خوانندگان پژوهنده كتاب، از توجه به نامگذارى صفحات يا منظومهها به شناسههاى نسخهشناختى و بخشبندى آنها بر اين پايه، ناگزيرند. |
ویرایش