۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' عليه السلام' به 'عليهالسلام') |
||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
طبق آنچه مؤلف مىگويد بلكه در منتهى نسبتش به اكثر علما داده شده است، در مفاتيح هم نسبت به مشهور دادهاند، در ظاهر غنيه هم تصريح به اجماع بر آن شده است، لكن جماعتى با آن مخالفند. | طبق آنچه مؤلف مىگويد بلكه در منتهى نسبتش به اكثر علما داده شده است، در مفاتيح هم نسبت به مشهور دادهاند، در ظاهر غنيه هم تصريح به اجماع بر آن شده است، لكن جماعتى با آن مخالفند. | ||
از جمله نصوصى كه بر آن دلالت مىكنند، خبر عمار بن مروان است كه گفته: «سمعت أبا | از جمله نصوصى كه بر آن دلالت مىكنند، خبر عمار بن مروان است كه گفته: «سمعت أبا عبداللهعليهالسلام يقول: فيما يخرج من المعادن و البحر و الغنيمة و الحلال المختلط بالحرام إذا لم يعرف صاحبه و الكنوز الخمس». گفته شده در زمينى هم كه كافر ذمى از مسلمان بخرد خمس مىباشد. مؤلف، اين را مشهور بين متأخرين مىداند كه به روايت ابى عبيده استدلال شده است كه مىگويد: «سمعت أبا جعفرعليهالسلام يقول: أيما ذمي اشترى من المسلم أرضا فإن عليه الخمس»، لكن بحث در اينجاست كه چگونه بر ذمى تكليف مىشود در حالى كه او اصلا كارى به احكام اسلامى ندارد؟ وجوب بروى ممتنع است اعم از اينكه واجب تعبدى باشد يا توصلى، زيرا يكى از شرايط تكليف اسلام بوده، پس بر غير مسلم تكليفى نيست. | ||
آخرين مسئلهاى كه گفته شده خمس دارد، ما زاد بر مئونه يك سال مىباشد كه از هر گونه كسب يا تجارتى به دست بيايد. | آخرين مسئلهاى كه گفته شده خمس دارد، ما زاد بر مئونه يك سال مىباشد كه از هر گونه كسب يا تجارتى به دست بيايد. | ||
مؤلف، در اين قسمت قبل از ورود در هر گونه بحثى، روايات اين قسمت را ذكر مىكند؛ از آن جمله روايت محمد بن حسن اشعرى است كه مىگويد: «كتب بعض أصحابنا إلى أبي جعفر | مؤلف، در اين قسمت قبل از ورود در هر گونه بحثى، روايات اين قسمت را ذكر مىكند؛ از آن جمله روايت محمد بن حسن اشعرى است كه مىگويد: «كتب بعض أصحابنا إلى أبي جعفر الثانيعليهالسلام أخبرني عن الخمس أ على جميع ما يستفيد الرجل من قليل و كثير من جميع الضروب و على الضياع و كيف ذلك؟ فكتب بخطه الخمس بعد المئونة» | ||
فصل دوم | فصل دوم |
ویرایش