۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' عليه السلام' به 'عليهالسلام') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانستهاند مانند:علامۀ حلى،[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، علامۀ مجلسى و علامه [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب رياض العلما. | بسيارى از علما مذهب او را شيعه دانستهاند مانند:علامۀ حلى،[[ابنادریس، محمد بن احمد| ابن ادريس]]، [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]]، علامۀ مجلسى و علامه [[افندی، عبدالله بن عیسیبیگ|ميرزا عبدالله افندى]] صاحب رياض العلما. | ||
در كتابهاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مىشود. [[شيخ صدوق]] در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مىگويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مىپرسد: چرا مردم از دور حضرت | در كتابهاى روايى شيعه نيز از او روايت نقل مىشود. [[شيخ صدوق]] در كتاب «الأمالي» و «علل الشرايع» روايتى از او آورده است. او مىگويد: روزى سعيد بن اوس انصارى از خليل بن احمد عروضى مىپرسد: چرا مردم از دور حضرت علىعليهالسلام پراكنده شدند، با وجود آنكه همه مقام و منزلت آن حضرت را در اسلام و نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله مىدانستند؟ | ||
خليل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت | خليل پاسخ مىدهد: به خدا سوگند نورانيت حضرت علىعليهالسلام همه را مبهوت ساخته بود و آن حضرت از همه برگزيدگان مردم بالاتر بود، ولى مردم به كسانى مايلترند كه به آنها شبيهتر باشد. | ||
==روايات== | ==روايات== | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
در كتابهاى روايى روايات فراوانى از او نقل شده كه عموما روايات اخلاقى است. | در كتابهاى روايى روايات فراوانى از او نقل شده كه عموما روايات اخلاقى است. | ||
از جمله او مىگويد: زيباترين كلام در فراگيرى علم و دانش سخن حضرت | از جمله او مىگويد: زيباترين كلام در فراگيرى علم و دانش سخن حضرت علىعليهالسلام است كه مىفرمايد: «قيمة كل امرىء ما يحسن»، يعنى ارزش هر انسان به اندازۀ چيزهايى است كه به او زيبايى و نيكويى بخشيده است (از صفات و گفتار و كردار). | ||
و در روايتى از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىگويد: «أفضل العبادة الفقه و أفضل الدين الورع»، يعنى بهترين عبادت انديشيدن پيرامون دين و فهم و فراگيرى دين و بهترين ديانت و ديندارى پرهيزگارى و خويشتن دارى است. | و در روايتى از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله مىگويد: «أفضل العبادة الفقه و أفضل الدين الورع»، يعنى بهترين عبادت انديشيدن پيرامون دين و فهم و فراگيرى دين و بهترين ديانت و ديندارى پرهيزگارى و خويشتن دارى است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مىشود: | سخنان حكمت آميزى از خليل نقل شده است كه اينك به برخى از آنها اشاره مىشود: | ||
#او در شأن حضرت | #او در شأن حضرت علىعليهالسلام گفته است: «استغناؤه عن الكل و احتياج الكل إليه دليل أنه إمام الكل». يعنى بىنيازى او از همه و نياز همه به او، دليل بر اين است كه او امام همه است. | ||
#با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايدهاى براى تو ندارد، سخن نگو. | #با كسى كه با تو مساوى نيست، راه نرو و با كسى كه او را دوست ندارى، همنشين نشو و درباره چيزى كه فايدهاى براى تو ندارد، سخن نگو. | ||
#علم، بخشى از خود را به تو نخواهد داد، مگر آنكه تو تمام وجودت را به او بدهى. | #علم، بخشى از خود را به تو نخواهد داد، مگر آنكه تو تمام وجودت را به او بدهى. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
#:وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمع آورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتابهاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد. | #:وى با نگارش كتاب «[[العين]]» در علم لغت، اولين كتاب را در اين علم نگاشته است. وى با جمع آورى حدود دو هزار ريشه لغت، يكى از ارزشمندترين و معتبرترين كتابهاى لغت را نگاشته است كه پيوسته مورد استفاده و استناد علماى اسلام قرار داشته و دارد. | ||
#علم عروض | #علم عروض | ||
#:اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد | #:اولين كسى كه اين علم را به صورت منظم مطرح نموده و قواعدى براى آن تنظيم كرده، خليل بن احمد است. گفته شده، او مقدمات اين علم را از يكى از ياران امام محمد باقرعليهالسلام فرا گرفته است. | ||
#:وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مىآيد تقسيم كرده است. | #:وى علم عروض را به پنج دائره كه از آنها پانزده بحر به دست مىآيد تقسيم كرده است. | ||
#:اخفش از شاگردان او در اين علم به شمار مىآيد. | #:اخفش از شاگردان او در اين علم به شمار مىآيد. | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
#علائم حروف | #علائم حروف | ||
#:از ديگر ابتكارات او اختراع حركاتى است كه ما هم اكنون براى خواندن قرآن از آنها استفاده مىكنيم مانند فتحه، ضمه، كسره، تنوين، تشديد و ديگر حركات. | #:از ديگر ابتكارات او اختراع حركاتى است كه ما هم اكنون براى خواندن قرآن از آنها استفاده مىكنيم مانند فتحه، ضمه، كسره، تنوين، تشديد و ديگر حركات. | ||
#:قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطهها مشخص مىشد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران حضرت | #:قبل از زمان خليل، حركات حروف توسط نقطهها مشخص مىشد كه ابتكار ابوالاسود دوئلى (در گذشت 69 هجرى)، از ياران حضرت علىعليهالسلام بوده است. | ||
#:زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطهگذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت. | #:زمانى كه نصر بن عاصم و يحيى بن يعمر به دستور حجاج، حروف را نقطهگذارى كردند، تشخيص حركات حروف مشكل شد و خليل در اينجا حركات جديد حروف را مطرح ساخت. اين حركات با دقت و هماهنگى خاص انتخاب شده بود و به همين جهت مورد پذيرش همگان قرار گرفت. | ||
#قواعد رياضى | #قواعد رياضى | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهرههاى درخشان اين علم مىباشند مانند [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، يونس و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]. | شاگردان بزرگى نزد او به درس مشغول بودند كه هر يك از چهرههاى درخشان اين علم مىباشند مانند [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبويه]]، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، يونس و [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]. | ||
راوى روايت مشهور امير مؤمنان حضرت | راوى روايت مشهور امير مؤمنان حضرت علىعليهالسلام نيز خليل بن احمد فراهيدى است. همان روايتى كه مىفرمايد: «الكلام ثلاثة أشياء، اسم و فعل و حرف جاء لمعنى، فالاسم ما أنبأ عن المسمى و الفعل ما أنبأ عن حركة المسمى و الحرف ما أوجد معنى في غيره»، يعنى كلام سه بخش است، اسم و فعل و حرف كه براى معنايى آمده باشد. اسم از چيزى خبر مىدهد كه نام اوست و فعل از حركت آن چيز خبر مىدهد و حرف معنايى در غير خود ايجاد مىكند. | ||
==فرزند== | ==فرزند== |
ویرایش