۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عليهم السلام' به 'عليهمالسلام') |
جز (جایگزینی متن - ' عليه السلام' به 'عليهالسلام') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نيابت عامه | نيابت عامه | ||
احمد كاتب در نظريه ولايت فقيه اين توهم را دارد كه استناد شيعه در اين موضوع مهم به مسئله نيابت عامه بر مى گردد، لذا به آن ايراد مى گيرد كه نيابت عامه فقهاء با تولد امام | احمد كاتب در نظريه ولايت فقيه اين توهم را دارد كه استناد شيعه در اين موضوع مهم به مسئله نيابت عامه بر مى گردد، لذا به آن ايراد مى گيرد كه نيابت عامه فقهاء با تولد امام مهدىعليهالسلام در قرن سوم و حيات طبيعى او تا عصر حاضر ملازم است. | ||
در جواب بايد گفت: اين توهمى بيش نيست، زيرا تعبير به نيابت عامه تعبيرى فقهى نيست و در استدلالات اساسى نظريه ولايت فقيه مطرح نشده است. بلكه اساس استدلال نظريه ولايت فقيه به روايات وارده از ائمه سابق از امام | در جواب بايد گفت: اين توهمى بيش نيست، زيرا تعبير به نيابت عامه تعبيرى فقهى نيست و در استدلالات اساسى نظريه ولايت فقيه مطرح نشده است. بلكه اساس استدلال نظريه ولايت فقيه به روايات وارده از ائمه سابق از امام مهدىعليهالسلام بر مى گردد كه در آنها اصلا به نيابت اشاره نشده و داراى اصول و مبانى ديگرى است. | ||
نظام شورى | نظام شورى | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
اين ادعاى كاتب كه اهل بيت نظام شورايى را در خلافت قبول داشتند نيز باطل است، كسى كه به تاريخ اسلامى آشنا باشد به اندازه كافى شواهد در ابطال و كذب بودن آن مى يابد. اصلا اگر اهل بيت عليهمالسلام با نظام شورايى مشكلى نداشتند عدم بيعت اميرالمؤمنين با خليفه اول و محاجه او به چه معنايى خواهد بود. مخالفت حضرت زهرا سلام الله عليها با خلافت ابوبكر و محاجه و سختگيرى او نسبت به ابوبكر و تابعين ايشان به چه معنايى قابل تفسير است. | اين ادعاى كاتب كه اهل بيت نظام شورايى را در خلافت قبول داشتند نيز باطل است، كسى كه به تاريخ اسلامى آشنا باشد به اندازه كافى شواهد در ابطال و كذب بودن آن مى يابد. اصلا اگر اهل بيت عليهمالسلام با نظام شورايى مشكلى نداشتند عدم بيعت اميرالمؤمنين با خليفه اول و محاجه او به چه معنايى خواهد بود. مخالفت حضرت زهرا سلام الله عليها با خلافت ابوبكر و محاجه و سختگيرى او نسبت به ابوبكر و تابعين ايشان به چه معنايى قابل تفسير است. | ||
نص بر خلافت امير | نص بر خلافت امير المومنينعليهالسلام | ||
در اينجا كاتب مى گويد: اگر چه شيعه نصوصى را در تعيين | در اينجا كاتب مى گويد: اگر چه شيعه نصوصى را در تعيين علىعليهالسلام از طرف پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله ذكر كرده اند، ليكن نصوص ديگرى از پيامبر موجود است كه مبدئيت شورى و حق امت را در انتخاب ائمه، بيان مى دارد. | ||
مؤلف مى گويد: نصوص خلافت اميرالمؤمنين علاوه بر كتب شيعه در منابع اهل سنت مسلم و بسيار است، و اين نصوص مانع اجتهاد صحابه در مقابل نص مى شود، در اين مورد [[شرفالدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]] به موارد بسيارى از اجتهاد مخالف نصوص بعض صحابه اشاره مى كند. از جمله اين نصوص مسلم نزد اهل سنت، مى توان به حديث دار، حديث منزلت، حديث غدير، حديث "أنت مولى كل مؤمن بعدى" اشاره كرد كه همه بيانگر ابطال ديدگاه امثال كاتب است. | مؤلف مى گويد: نصوص خلافت اميرالمؤمنين علاوه بر كتب شيعه در منابع اهل سنت مسلم و بسيار است، و اين نصوص مانع اجتهاد صحابه در مقابل نص مى شود، در اين مورد [[شرفالدین، عبدالحسین|سيد عبدالحسين شرف الدين]] به موارد بسيارى از اجتهاد مخالف نصوص بعض صحابه اشاره مى كند. از جمله اين نصوص مسلم نزد اهل سنت، مى توان به حديث دار، حديث منزلت، حديث غدير، حديث "أنت مولى كل مؤمن بعدى" اشاره كرد كه همه بيانگر ابطال ديدگاه امثال كاتب است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
احجام امام از اخذ بيعت براى خود | احجام امام از اخذ بيعت براى خود | ||
احمد كاتب بى ميلى | احمد كاتب بى ميلى علىعليهالسلام از مبادرت بر گرفتن بيعت براى خود بعد از وفات پيامبر را به قبول نظام شورايى از طرف او تفسير مى كند، و حال آن كه اين هم امرى باطل و دروغى بيش نيست. | ||
تاريخ به ما مى گويد كه امام | تاريخ به ما مى گويد كه امام علىعليهالسلام بعد از وفات پيامبر مشغول تجهيز حضرت شد، و انصار در سقيفه جمع شدند، كه در نهايت به بيعت با ابوبكر ختم شد، و علىعليهالسلام را در كار انجام شده اى قرار دادند. | ||
بعلاوه | بعلاوه علىعليهالسلام با وجود نص بر امامت او، و بيعت مسلمانان و از جمله ابوبكر و عمر در روز غدير با او، نيازى به گرفتن بيعت براى خود نداشته است. در روز غدير عمر به علىعليهالسلام اين گونه تبريك گفت: " بخ بخ لك يا ابا الحسن اصبحت مولاي و مولى كل مؤمن" | ||
شورى نزد اميرالمؤمنين ع | شورى نزد اميرالمؤمنين ع | ||
كاتب براى اين كه اثبات كند، اهل بيت بويژه | كاتب براى اين كه اثبات كند، اهل بيت بويژه علىعليهالسلام نظام شورايى را قبول داشته به شواهد و مطالب بى مبناى ديگرى استناد مى كند، مثلا شركت علىعليهالسلام را در شوراى شش نفره تعيين خليفه به دستور عمر و عدم تصريح علىعليهالسلام به وجود نص بر خلافت خود را در آن شورى، قبول نظريه شورى تفسير مى كند. | ||
و حال آن كه اين، كلامى باطل است، زيرا | و حال آن كه اين، كلامى باطل است، زيرا علىعليهالسلام در مواضع عديده اى حق خود را بيان نموده و تصريح به غاصبانه بودن خلافت ايشان كرده است، و جاى تصريح آن در اين شوراى خاص كه با شرايط خاص و به خواست عمر تشكيل شده نيست. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش