پرش به محتوا

رشید وطواط، محمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
|data-type='authorWritings'|[[حدایق السحر فی دقایق الشعر]]  
|data-type='authorWritings'|[[شرح علی المائة كلمة لأميرالمومنين علی بن أبی‌طالب علیه السلام (ابن میثم - عبدالوهاب -وطواط)]]  


[[‏مطلوب کل طالب من کلام علی ابن ابیطالب]]  
[[‏مطلوب کل طالب من کلام علی ابن ابیطالب]]  
خط ۴۲: خط ۴۲:




«امير امام رشيد الدين سعد الملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب، معروف به خواجه رشيد وطواط»، از اعقاب عبدالله بن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفه‌ى ثانى مى‌رسد. ولادت او در بلخ اتفاق افتاد و او در مدرسه‌ى نظاميه‌ى همان شهر، قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاء الدوله اتسز بن قطب الدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان، روزگار گذرانيد و سمت صاحب‌ديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مى‌برده و ميان آنان مطايباتى جارى بوده است.
'''امير امام رشيد الدين سعد الملك محمد بن محمد بن عبدالجليل عمرى كاتب'''، معروف به '''خواجه رشيد وطواط'''، از اعقاب عبدالله بن عمر بن الخطاب است كه نسب او به يازده واسطه به خليفه‌ى ثانى مى‌رسد. ولادت او در بلخ اتفاق افتاد و او در مدرسه‌ى نظاميه‌ى همان شهر، قسمتى از تحصيلات خود را نزد امام ابوسعد هروى به انجام رسانيد و بعد از اتمام تحصيلات خود و كسب مهارت در پارسى و عربى به خوارزم رفت و در اوايل عهد ابوالمظفر علاء الدوله اتسز بن قطب الدين محمد خوارزمشاه به خدمت او پيوست و تا آخر عمر در دستگاه خوارزمشاهيان، روزگار گذرانيد و سمت صاحب‌ديوانى رسائل داشته و مقرب سلطان و همواره در سفر و حضر ملازم خدمت او بوده و قواعد الفت ميان آن دو استوارى داشته و اتسز غالباً از محاوره و مجالست با آن دبير و شاعر فاضل لذت مى‌برده و ميان آنان مطايباتى جارى بوده است.


تخلص رشيد به «وطواط»، از بابت كوچكى جثه‌ى او بود؛ چه، وطواط نام مرغى است از جنس پرستو و اين خردى جثه‌ى او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است. دولت‌شاه گويد: روزى در مجلس اتسز بحث و مناظره‌اى ميان علما درگرفته بود، رشيد در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث تيززبانى آغاز كرده و دواتى پيش او نهاده بود. اتسز در او نگريست و از روى ظرافت گفت: دوات را برداريد تا معلوم شود از پس دوات كيست كه سخن مى‌گويد. رشيد دريافت، برخاست و گفت: المرء باصغريه: قلبه و لسانه.
تخلص رشيد به «وطواط»، از بابت كوچكى جثه‌ى او بود؛ چه، وطواط نام مرغى است از جنس پرستو و اين خردى جثه‌ى او هم موجب ايجاد بعضى مطايبات گرديده است. دولت‌شاه گويد: روزى در مجلس اتسز بحث و مناظره‌اى ميان علما درگرفته بود، رشيد در آن مجلس حاضر بود، در مناظره و بحث تيززبانى آغاز كرده و دواتى پيش او نهاده بود. اتسز در او نگريست و از روى ظرافت گفت: دوات را برداريد تا معلوم شود از پس دوات كيست كه سخن مى‌گويد. رشيد دريافت، برخاست و گفت: المرء باصغريه: قلبه و لسانه.
خط ۴۸: خط ۴۸:
در سال 542، سنجر براى سركوب اتسز قصد خوارزم كرد و قصبه‌ى هزارسف را دو ماه در حصار گرفت. در اين سفر انورى در خدمت سنجر بود، اين دو بيتى بر تيرى نوشت و در هزارسف انداخت:
در سال 542، سنجر براى سركوب اتسز قصد خوارزم كرد و قصبه‌ى هزارسف را دو ماه در حصار گرفت. در اين سفر انورى در خدمت سنجر بود، اين دو بيتى بر تيرى نوشت و در هزارسف انداخت:


{| class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''اى شاه همه ملك زمين، حسب، تو راست ''|2=''وز دولت و اقبال جهان، كسب، تو راست ''}}
! اى شاه همه ملك زمين، حسب، تو راست !! وز دولت و اقبال جهان، كسب، تو راست  
{|''امروز به يك حمله هزارسف بگير''|2=''فردا خوارزم و صد هزار اسب، تو راست ''}}
|}
{{پایان شعر}}
 
{| class="wikitable poem"
|-
! امروز به يك حمله هزارسف بگير !! فردا خوارزم و صد هزار اسب، تو راست  
|}


وطواط در هزارسف بود، در جواب اين رباعى، بر تير نوشت و بيرون انداخت:
وطواط در هزارسف بود، در جواب اين رباعى، بر تير نوشت و بيرون انداخت:


{| class="wikitable poem"
{{شعر}}
|-
{{ب|''گر خصم تو اى شاه بود رستم گرد ''|2=''يك خر ز هزارسف تو نتواند برد ''}}
! گر خصم تو اى شاه بود رستم گرد !! يك خر ز هزارسف تو نتواند برد  
{{پایان شعر}}
|}


رشيد با عده‌اى از اديبان و عالمان و شاعران عهد خود مانند قطان مروزى و جار الله [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و خاقانى و اديب صابر، دوستى و مكاتبه داشت.
رشيد با عده‌اى از اديبان و عالمان و شاعران عهد خود مانند قطان مروزى و جار الله [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و خاقانى و اديب صابر، دوستى و مكاتبه داشت.
خط ۷۴: خط ۶۸:
از آثار ديگر اوست:
از آثار ديگر اوست:


1. نثر اللآلى من كلام اميرالمؤمنين على (در آن هريك از كلمات آن حضرت به نثر فارسى ترجمه و در دو بيت، منظوم شده است. چون اين مجموعه متضمن صد نكته از كلام على بن ابى‌طالب است به «صد كلمه» نيز شهرت دارد)؛
# نثر اللآلى من كلام اميرالمؤمنين على (در آن هريك از كلمات آن حضرت به نثر فارسى ترجمه و در دو بيت، منظوم شده است. چون اين مجموعه متضمن صد نكته از كلام على بن ابى‌طالب است به «صد كلمه» نيز شهرت دارد)؛
 
# تحفة الصديق من كلام ابى‌بكر الصديق؛
2. تحفة الصديق من كلام ابى‌بكر الصديق؛
# فصل الخطاب من كلام عمر بن الخطاب؛
 
# انس اللهفان من كلام عثمان بن عفان؛
3. فصل الخطاب من كلام عمر بن الخطاب؛
# مجموعه‌ى رسائل عربى وطواط (كه به سال 1315ق، در دو مجلد در مصر به طبع رسيد. اين رسائل از قديم مشهور و مورد مراجعه بوده است)؛
 
# منظومه‌اى در عروض پارسى از رشيد در دست است شامل شانزده بحر از بحور عروض پارسى.
4. انس اللهفان من كلام عثمان بن عفان؛
 
5. مجموعه‌ى رسائل عربى وطواط (كه به سال 1315ق، در دو مجلد در مصر به طبع رسيد. اين رسائل از قديم مشهور و مورد مراجعه بوده است)؛
 
6. منظومه‌اى در عروض پارسى از رشيد در دست است شامل شانزده بحر از بحور عروض پارسى.


رشيد الدين وطواط يكى از دانشمندان بزرگ عهد خود و از ادباى نامدار و از بلغاى مشهور در زبان پارسى و عربى است. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در معجم الادباء او را از نوادر زمان و عجايب دوران شمرده و در عهد خود افضل ناس در نظم و نثر پنداشته و در شناختن دقايق كلام عرب و اسرار نحو و ادب، كسى را مقدم بر او ندانسته است.
رشيد الدين وطواط يكى از دانشمندان بزرگ عهد خود و از ادباى نامدار و از بلغاى مشهور در زبان پارسى و عربى است. [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|ياقوت حموى]] در معجم الادباء او را از نوادر زمان و عجايب دوران شمرده و در عهد خود افضل ناس در نظم و نثر پنداشته و در شناختن دقايق كلام عرب و اسرار نحو و ادب، كسى را مقدم بر او ندانسته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش