۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوههايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است<ref>همان</ref> | در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوههايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است<ref>همان</ref> | ||
در ادامه، نويسنده به ازدواج [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | در ادامه، نويسنده به ازدواج [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] با ساير همسران مىپردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مىكند. او مىگويد: «طرفداران [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمىشود<ref>همان</ref> | ||
شايان ذكر است بخشى از تحريفها و گرايشهاى موجود در سيره، ناشى از گرايشهايى است كه در تعظيم برخى از جناحها و شخصيتها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مىگويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايشهاى شيعى داشت، در طى نامهاى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتىهاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتىهاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد»<ref>ر.ك: همان</ref> | شايان ذكر است بخشى از تحريفها و گرايشهاى موجود در سيره، ناشى از گرايشهايى است كه در تعظيم برخى از جناحها و شخصيتها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مىگويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايشهاى شيعى داشت، در طى نامهاى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتىهاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتىهاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد»<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
يكى از ضعفهاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضتها و قيامهاى اسلامى را بهصورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايشهاى م[[ذهبى]] و روحيه محافظهكارانه و مصلحتانديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضتهاى آرمانخواهانه و ضد استبداد اسلامى، كمرنگ بوده و بازتاب منصفانهاى نداشته باشد<ref>همان</ref> | يكى از ضعفهاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضتها و قيامهاى اسلامى را بهصورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايشهاى م[[ذهبى]] و روحيه محافظهكارانه و مصلحتانديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضتهاى آرمانخواهانه و ضد استبداد اسلامى، كمرنگ بوده و بازتاب منصفانهاى نداشته باشد<ref>همان</ref> | ||
وى به علت زندگى در مصر، بهطور مفصلتر به رويداتهاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مىداند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | وى به علت زندگى در مصر، بهطور مفصلتر به رويداتهاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مىداند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] مانند حجر بن عدى، تأييد نمىكند<ref>همان</ref> | ||
نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را بهطور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را بهطور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اينگونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاههاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتابهاى تاريخى برمىگردد<ref>همان</ref> | ||
اين مسئله، بهطور اجتنابناپذيرى موجب برخورد پذيرشگرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاههاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقعبينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنشدار ساخته است<ref>همان</ref> | اين مسئله، بهطور اجتنابناپذيرى موجب برخورد پذيرشگرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاههاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقعبينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنشدار ساخته است<ref>همان</ref> |
ویرایش