۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد'''، تلخيصى امروزى از تفسيرى ده جلدى است كه امام ابوالفضل رشيدالدين احمد بن محمود ميبدى با عنوان «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] | '''خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد'''، تلخيصى امروزى از تفسيرى ده جلدى است كه امام ابوالفضل رشيدالدين احمد بن محمود ميبدى با عنوان «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] و عدة الأبرار» براى شرح تفسير عارفانه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] نگاشته است. اين خلاصه به همت آقاى [[آموزگار، حبیبالله|حبيبالله آموزگار]]، به زبان فارسى معاصر و در دو جلد به انجام رسيده است. اين تفسير، كامل است و در جلد اول، هفده سوره آغازين قرآن از سوره حمد تا پايان سوره إسراء و در جلد دوم، نود و هفت سوره باقىمانده از سوره كهف تا پايان سوره ناس تفسير شده است. آقاى آموزگار با توجه به فتواى [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] راجع به جواز تبليغ قرآن به زبان غير عربى و اينكه خطاب و تبليغ براى هر قومى به زبان آن قوم جائز است، اقدام به تلخيص اين كتاب كرده است؛ زيرا از سويى تحصيل زبان عربى بهقدرى كه معنى آيات قرآن فهميده شود، امروزه براى غالب جوانان پسر و دختر مشكل است و از سوى ديگر طول و تفصيل مملّ (خستهكننده)، متناسب با وقت و فرصت فارسىزبانان امروزه نيست<ref>خلاصه تفسير ادبى و عرفانى قرآن مجيد، ج 1، مقدمه ص 8</ref> | ||
== درباره اين تلخيص چند نكته گفتنى است== | == درباره اين تلخيص چند نكته گفتنى است== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#خلاصهكننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغتها و كلمههاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» بهجاى «افكند» و «فرهيب» بهجاى «فريب» و «نبيد» بهجاى «نبود» و «هام» بهجاى «هم» و «فا» بهجاى «با» و «وا» بهجاى «فا»، بعضى را به سبك فارسى امروز در ميان دو پرانتز نوشته و برخى لغات غليظ عربى را هم به فارسى سره يا عربى مأنوس در زبان فارسى تبديل نموده، بهطورىكه در اصل معنى تغييرى حاصل نشود<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | #خلاصهكننده محترم چون در اين تفسير عرفانى، برخى لغتها و كلمههاى مشكل يافته كه در قرن چهارم و پنجم هجرى متداول بوده، مانند «اوكند» بهجاى «افكند» و «فرهيب» بهجاى «فريب» و «نبيد» بهجاى «نبود» و «هام» بهجاى «هم» و «فا» بهجاى «با» و «وا» بهجاى «فا»، بعضى را به سبك فارسى امروز در ميان دو پرانتز نوشته و برخى لغات غليظ عربى را هم به فارسى سره يا عربى مأنوس در زبان فارسى تبديل نموده، بهطورىكه در اصل معنى تغييرى حاصل نشود<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | ||
#خلاصهكننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفههاى موجود بيان كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | #خلاصهكننده محترم چون لطائف عرفانى و روحانى و نكات تاريخى و اخلاقى در ضمن تفسير ادبى و عرفانى، بسيار ذكر شده، براى جلب توجه بيشتر، بعضى از آنها را به نام «لطيفه» جداگانه علاوه بر لطيفههاى موجود بيان كرده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3</ref> | ||
#متأسفانه بعضى از جملهها و عبارتهاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] | #متأسفانه بعضى از جملهها و عبارتهاى عربى و يا فارسى در «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]] و عدة الأبرار»، ناقص يا نامفهوم و مبهم و بعضى آيات هم افتادگى دارد، با آنكه مقدارى زياد هم در غلطنامهها اصلاح شده، خلاصهكننده محترم هم هر قدر توانسته با مراجعه به مدارك و نصوصى ديگر اصلاح كرده، ولى در مواردى موفق نشده و مشكل باقى مانده است<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 3 - 4</ref> | ||
#خلاصهكننده محترم در مواردى، پاورقىهايى نيز نوشته است كه بيشتر توضيحى است و منبع مطالب ذكرشده نيز در بسيارى از موارد نيامده است و به همين مقدار اكتفاء شده است كه «مفسران نوشتهاند كه...»؛ بدون آنكه نام مفسر و تفسيرش و شماره جلد و صفحه مورد نظر معلوم گردد. همچنين در اين پاورقىها، اثرى از انتقاد و نوآورى علمى مشاهده نشد. | #خلاصهكننده محترم در مواردى، پاورقىهايى نيز نوشته است كه بيشتر توضيحى است و منبع مطالب ذكرشده نيز در بسيارى از موارد نيامده است و به همين مقدار اكتفاء شده است كه «مفسران نوشتهاند كه...»؛ بدون آنكه نام مفسر و تفسيرش و شماره جلد و صفحه مورد نظر معلوم گردد. همچنين در اين پاورقىها، اثرى از انتقاد و نوآورى علمى مشاهده نشد. | ||
#گويى آقاى آموزگار به خواب توجه و اعتنايى خاص دارد و حتى تعبير خواب مىداند. وى در آغاز كتاب خوابى درباره شروع به تلخيص كتاب ذكر كرده و از آن چنين استنباط كرده كه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] از خلاصه شدن تفسيرش، راضى و خشنود است<ref>همان، ج 1، ص 4</ref>او تحت عنوان «خواب بيدارباش» واقعهاى را كه براى وى در روز چهارشنبه 21 شعبان 85 برابر 24 آذر 44 روى داده (در زمانى كه تفسير آيه ''' «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» ''' از سوره بقره آيه 238، از روى تفسير «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» را خلاصه مىكرده) نوشته و بعد خوابى را كه در شب همان روز (پنجشنبه 22) دمادم سحر و اذان صبح ديده، نقل كرده و بعد افزوده كه: «چون بنده مطالعاتى در تعبير خواب دارم، پيش خود چند تعبير كردم...» و آنگاه شش تعبير براى خواب مذكور بيان كرده و از آن جمله چنين نوشته است كه: «نداشتن عينك هم رمز كمبود يا نبودن ديده بصيرت حقيقى در فهم تفسير قرآن «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» بوده كه روى چشم من نبوده و من دچار تاريكى شدهام و كور خوانده بودم» و همچنين: «روشنايى سمت راست هم همان كتاب «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» است كه در دسترس من و مورد اميد من و تكيهگاه ايمان و پناه من به خداوند است»<ref>همان، ج 1، ص 100 - 101</ref> | #گويى آقاى آموزگار به خواب توجه و اعتنايى خاص دارد و حتى تعبير خواب مىداند. وى در آغاز كتاب خوابى درباره شروع به تلخيص كتاب ذكر كرده و از آن چنين استنباط كرده كه [[انصاری، عبدالله بن محمد|خواجه عبدالله انصارى]] از خلاصه شدن تفسيرش، راضى و خشنود است<ref>همان، ج 1، ص 4</ref>او تحت عنوان «خواب بيدارباش» واقعهاى را كه براى وى در روز چهارشنبه 21 شعبان 85 برابر 24 آذر 44 روى داده (در زمانى كه تفسير آيه ''' «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ» ''' از سوره بقره آيه 238، از روى تفسير «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» را خلاصه مىكرده) نوشته و بعد خوابى را كه در شب همان روز (پنجشنبه 22) دمادم سحر و اذان صبح ديده، نقل كرده و بعد افزوده كه: «چون بنده مطالعاتى در تعبير خواب دارم، پيش خود چند تعبير كردم...» و آنگاه شش تعبير براى خواب مذكور بيان كرده و از آن جمله چنين نوشته است كه: «نداشتن عينك هم رمز كمبود يا نبودن ديده بصيرت حقيقى در فهم تفسير قرآن «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» بوده كه روى چشم من نبوده و من دچار تاريكى شدهام و كور خوانده بودم» و همچنين: «روشنايى سمت راست هم همان كتاب «[[كشف الأسرار في شرح الاستبصار|كشف الأسرار]]» است كه در دسترس من و مورد اميد من و تكيهگاه ايمان و پناه من به خداوند است»<ref>همان، ج 1، ص 100 - 101</ref> |
ویرایش