پرش به محتوا

التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۶۸: خط ۶۸:
الف) اعراب آيات: مفسر هر سوره را به چند بخش از آيات تقسيم كرده و در آغاز اعراب كلمه‌ها و جمله‌هايى را كه در آيه، وجه اعرابى آنها مشكل بوده يا داراى چند وجه است، بيان كرده است؛ از اين‌رو فقط نقش كلمه و يا جمله را در آيات يادآور شده كه در فارسى اصطلاحاً «تركيب» ناميده مى‌شود. ولى درباره خود كلمه (تجزيه آن) در موارد محدودى مطالبى را آورده است؛ به اين دليل كه علم صرف و لغت و مفردات به اين مهم اختصاص دارد و لزومى ندارد به آن پرداخته شود. اين بخش (اعراب آيات) در تمامى تفسير، بدون استثناء، پس از يادآورى هر بخش از آيات آورده شده است.
الف) اعراب آيات: مفسر هر سوره را به چند بخش از آيات تقسيم كرده و در آغاز اعراب كلمه‌ها و جمله‌هايى را كه در آيه، وجه اعرابى آنها مشكل بوده يا داراى چند وجه است، بيان كرده است؛ از اين‌رو فقط نقش كلمه و يا جمله را در آيات يادآور شده كه در فارسى اصطلاحاً «تركيب» ناميده مى‌شود. ولى درباره خود كلمه (تجزيه آن) در موارد محدودى مطالبى را آورده است؛ به اين دليل كه علم صرف و لغت و مفردات به اين مهم اختصاص دارد و لزومى ندارد به آن پرداخته شود. اين بخش (اعراب آيات) در تمامى تفسير، بدون استثناء، پس از يادآورى هر بخش از آيات آورده شده است.


مأخذ و منبع تفسير در اين بخش «البيان في غريب إعراب القرآن» ابوالبركات [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] است؛ ولى از تفسير قرطبى و كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و ديگر تفاسير هم سود جسته است كه گاهى مفسر نيز با درايت خويش پاره‌اى از موارد را برترى داده و در حقيقت ديدگاه خويش را بيان كرده است ....<ref>متن كتاب، جلد 1، پاورقى صفحه 72</ref>در واقع اين بخش از تفسير كه در برگيرنده تمامى آيات قرآن است، خود يك دوره كامل اعراب قرآن بوده و بخش زيادى از تفسير را به خود اختصاص داده است.
مأخذ و منبع تفسير در اين بخش «البيان في غريب إعراب القرآن» ابوالبركات [[ابن‌انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] است؛ ولى از تفسير قرطبى و كشاف [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] و ديگر تفاسير هم سود جسته است كه گاهى مفسر نيز با درايت خويش پاره‌اى از موارد را برترى داده و در حقيقت ديدگاه خويش را بيان كرده است ....<ref>متن كتاب، جلد 1، پاورقى صفحه 72</ref>در واقع اين بخش از تفسير كه در برگيرنده تمامى آيات قرآن است، خود يك دوره كامل اعراب قرآن بوده و بخش زيادى از تفسير را به خود اختصاص داده است.


ب) بلاغت آيات: اين بخش، پس از فصل اعراب در سرتاسر تفسير ديده مى‌شود. در زير عنوان بلاغت، مصاديق موضوعى و مباحث علوم بلاغت (معانى، بيان و بديع) مطرح شده و با آيات قرآنى تطبيق گرديده است؛ مثلاً درباره آيه دوم سوره بقره چنين آمده است: ''' «ذلك الكتاب» ''' ذلك اسم اشاره دور است كه به جاى اسم اشاره نزديك آمده و علت آن بلندمرتبگى قرآن است. ''' «هدى للمتقين» ''' مجاز مرسل است، زيرا كه هدايت به قرآن نسبت داده شده است، ولى در حقيقت هادى خداوند است. فصل «بلاغت» در زير هر بخش از آيات، بيانگر اعجاز بيانى قرآن بوده و بسيار مفيد و سودمند است و خواننده را از رجوع به تفاسير ادبى بى‌نياز مى‌كند.
ب) بلاغت آيات: اين بخش، پس از فصل اعراب در سرتاسر تفسير ديده مى‌شود. در زير عنوان بلاغت، مصاديق موضوعى و مباحث علوم بلاغت (معانى، بيان و بديع) مطرح شده و با آيات قرآنى تطبيق گرديده است؛ مثلاً درباره آيه دوم سوره بقره چنين آمده است: ''' «ذلك الكتاب» ''' ذلك اسم اشاره دور است كه به جاى اسم اشاره نزديك آمده و علت آن بلندمرتبگى قرآن است. ''' «هدى للمتقين» ''' مجاز مرسل است، زيرا كه هدايت به قرآن نسبت داده شده است، ولى در حقيقت هادى خداوند است. فصل «بلاغت» در زير هر بخش از آيات، بيانگر اعجاز بيانى قرآن بوده و بسيار مفيد و سودمند است و خواننده را از رجوع به تفاسير ادبى بى‌نياز مى‌كند.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
ز) تناسب آيات: تناسب آيات و سوره‌ها كه از مباحث مهم علوم قرآنى است كه در آن به نوع پيوند آيات و سورها پرداخته مى‌شود. برخى از مفسران به موضوع تناسب آيات و سوره‌ها اهتمام فراوان داشته و توانسته‌اند بدين‌وسيله برخى ابهامات تفسيرى را كشف و شرحى براى پاره‌اى از پرسش‌هاى قرآنى بيابند.
ز) تناسب آيات: تناسب آيات و سوره‌ها كه از مباحث مهم علوم قرآنى است كه در آن به نوع پيوند آيات و سورها پرداخته مى‌شود. برخى از مفسران به موضوع تناسب آيات و سوره‌ها اهتمام فراوان داشته و توانسته‌اند بدين‌وسيله برخى ابهامات تفسيرى را كشف و شرحى براى پاره‌اى از پرسش‌هاى قرآنى بيابند.


دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در تفسير خود، در آغاز هر سوره، ارتباط آن را با سوره پيشين يادآور شده است؛ از اين‌رو توانسته است به پاره‌اى از نكته‌هاى تفسيرى از اين زاويه دست يابد.
دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در تفسير خود، در آغاز هر سوره، ارتباط آن را با سوره پيشين يادآور شده است؛ از اين‌رو توانسته است به پاره‌اى از نكته‌هاى تفسيرى از اين زاويه دست يابد.


تناسب سُوَر عموماً براى مفسرانى داراى اهميت بيشتر است كه ديدگاه توقيفى بودن ترتيب سوره‌ها را پذيرفته‌اند و نويسنده از اين جمله است ....<ref>متن كتاب، ج 1، ص 23</ref>درباره تناسب آيات نيز ايشان غافل نبوده و در برخى مواضع آيات كه تناسب، مشهود و آشكار بوده است فصلى را با عنوان «المناسبة» به اين مهم، اختصاص داده و به اختصار مطالب مفيدى را يادآور شده است. ذكر اين نكته خالى از فايده نيست كه تناسب آيات و فهم ارتباط آنها با يكديگر، ناگفته‌هاى فراوانى را در قرآن هويدا مى‌سازد كه جز از اين راه، از راه ديگر، فهم آن ممكن نيست؛ از اين‌روى تناسب آيات بيش‌تر از تناسب سُوَر در فهم آيات كاربرد دارد.
تناسب سُوَر عموماً براى مفسرانى داراى اهميت بيشتر است كه ديدگاه توقيفى بودن ترتيب سوره‌ها را پذيرفته‌اند و نويسنده از اين جمله است ....<ref>متن كتاب، ج 1، ص 23</ref>درباره تناسب آيات نيز ايشان غافل نبوده و در برخى مواضع آيات كه تناسب، مشهود و آشكار بوده است فصلى را با عنوان «المناسبة» به اين مهم، اختصاص داده و به اختصار مطالب مفيدى را يادآور شده است. ذكر اين نكته خالى از فايده نيست كه تناسب آيات و فهم ارتباط آنها با يكديگر، ناگفته‌هاى فراوانى را در قرآن هويدا مى‌سازد كه جز از اين راه، از راه ديگر، فهم آن ممكن نيست؛ از اين‌روى تناسب آيات بيش‌تر از تناسب سُوَر در فهم آيات كاربرد دارد.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


#تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف، طبرى، بحرالمحيط، المنار، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، غرائب القرآن، بيضاوى، خازن، نسفى، در المنثور، جواهر طنطاوى، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابونى؛ از اين ميان پنج تفسير (قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف و طبرى) بيش‌تر مورد توجه بوده است.
#تفاسير گوناگون: مانند تفسير قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف، طبرى، بحرالمحيط، المنار، [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]]، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]]، غرائب القرآن، بيضاوى، خازن، نسفى، در المنثور، جواهر طنطاوى، تفسير شيخ شلتوت و صفوة التفاسير صابونى؛ از اين ميان پنج تفسير (قرطبى، رازى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، كشاف و طبرى) بيش‌تر مورد توجه بوده است.
#:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقى‌ها اين نكته به چشم نمى‌خورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از مجمع البيان [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مى‌كرده است ....<ref>فصلنامه بينات، ش 2، ص113</ref>
#:هر چند در مقدمه تفسير و سرتاسر آن و پاورقى‌ها اين نكته به چشم نمى‌خورد، ولى دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] در گفت و گويى،يادآور شده است كه از مجمع البيان [[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]] و [[الميزان في تفسير القرآن|تفسير الميزان]] مرحوم [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، استفاده جسته و براى تدوين تفسير به آنها مراجعه مى‌كرده است ....<ref>فصلنامه بينات، ش 2، ص113</ref>
#صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقل‌هاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اين‌رو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است.
#صحاح ستّه، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم حديثى: شايد برخى تفسير المنير را تفسير روايى بدانند؛ زيرا ايشان به روايات نبوى و نقل‌هاى صحابه و تابعين بسيار استناد كرده و فهم آيات را گاهى از اين راه فراهم ساخته است؛ از اين‌رو به منابع مختلف حديثى، همچون صحاح سته و [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد بن حنبل]] و برخى ديگر از معاجم مشهور اهل سنت مراجعه كرده است. هر چند متأسفانه در اين زمينه هم بسيار نادر به روايات اهل بيت(ع) تمسك جسته و در موارد اندك و بسيار محدودى به جوامع حديثى شيعه رجوع كرده است.
#احكام قرآن جصّاص و ابن العربى: در بررسى آيات بسيارى كه اشاره به مسائل فقهى دارند، از كتاب «أحكام القرآن» جصّاص و «أحكام القرآن» ابن العربى كه در حقيقت تفسير فقهى آيات و شرح آيات الأحكام هستند، سود جسته و در تدوين مباحث فقهى از اين دو كتاب، بسيار استفاده شده است.
#احكام قرآن جصّاص و ابن العربى: در بررسى آيات بسيارى كه اشاره به مسائل فقهى دارند، از كتاب «أحكام القرآن» جصّاص و «أحكام القرآن» ابن العربى كه در حقيقت تفسير فقهى آيات و شرح آيات الأحكام هستند، سود جسته و در تدوين مباحث فقهى از اين دو كتاب، بسيار استفاده شده است.
خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
بنا به گفته مفسر، ترجمه اين تفسير در تركيه آغاز شده است.
بنا به گفته مفسر، ترجمه اين تفسير در تركيه آغاز شده است.


شايان ذكر است كه از اين تفسير در ايران به سال 1372ش در مراسم كتاب سال جمهورى اسلامى ايران به عنوان كتاب سال جهانى نيز تقدير به عمل آمد و به همين مناسبت دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] سفرى به ايران داشته‌اند.
شايان ذكر است كه از اين تفسير در ايران به سال 1372ش در مراسم كتاب سال جمهورى اسلامى ايران به عنوان كتاب سال جهانى نيز تقدير به عمل آمد و به همين مناسبت دكتر [[زحیلی، وهبه|وهبه زحيلى]] سفرى به ايران داشته‌اند.


ترجمه فارسى جلد اول المنير نيز با ترجمه آقاى عبدالرئوف مخلص توسط انتشارات شيخ الاسلام احمد جام در شهر تربت جام در سال 1377 با 492 صفحه در چاپ اول در قطع وزيرى به بازار عرضه شد و ترجمه جلدهاى بعد نيز استمرار داشته است.
ترجمه فارسى جلد اول المنير نيز با ترجمه آقاى عبدالرئوف مخلص توسط انتشارات شيخ الاسلام احمد جام در شهر تربت جام در سال 1377 با 492 صفحه در چاپ اول در قطع وزيرى به بازار عرضه شد و ترجمه جلدهاى بعد نيز استمرار داشته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش