۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
</div> | </div> | ||
==معرفی اجمالی== | ==معرفی اجمالی== | ||
'''إلزام النواصب بإمامة علی بن أبی طالب عليهالسلام''' کتابی است منسوب به [[صیمری، مفلح بن حسن|شیخ مفلح بن حسین (حسن) بن راشد (رشید) ابن صلاح بحرانی]] | '''إلزام النواصب بإمامة علی بن أبی طالب عليهالسلام''' کتابی است منسوب به [[صیمری، مفلح بن حسن|شیخ مفلح بن حسین (حسن) بن راشد (رشید) ابن صلاح بحرانی]] معروف به [[صیمری، مفلح بن حسن|مفلح بن حسن صیمری]]، از اعلام قرن نهم هجری که در موضوع وجود اختلاف و انشعاب در امت پیامبر(ص) و وجود یک فرقه ناجیه و اثبات امامت حضرت علی(ع) و اعتراف دشمنان آن حضرت، بر حقانیت ایشان است. | ||
در صحت انتساب این کتاب، مباحثی مطرح گردیده است. نویسنده «کشف الحجب» میگوید: «برخی آن را به سید بن طاووس نسبت دادهاند.» [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] | در صحت انتساب این کتاب، مباحثی مطرح گردیده است. نویسنده «کشف الحجب» میگوید: «برخی آن را به سید بن طاووس نسبت دادهاند.» [[حر عاملی، محمد بن حسن|شیخ حر عاملی]] آن را در میان کتابهایی ذکر کرده که به نویسنده آنها دست نیافته است. اما سلیمان بن عبدالله ماحوزی (متوفی 1121ق)، در رسالهاش که در شرح حال علمای بحرین است، تصریح کرده که نویسنده آن، [[صیمری، مفلح بن حسن|مفلح بن حسن صیمری]]، صاحب «غایه المرام فی شرح شرایع الإسلام و کشف الإلتباس عن موجز أبیالعباس» است.<ref>مقدمه، ص47-51؛ فاطمی، سید حسن، ص28</ref>. | ||
تصحیح و تحقیق کتاب، توسط عبدالرضا نجفی صورت گرفته است. | تصحیح و تحقیق کتاب، توسط عبدالرضا نجفی صورت گرفته است. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
از دیگر آیات مطرح شده در این فصل، میتوان به آیات زیر، اشاره نمود: | از دیگر آیات مطرح شده در این فصل، میتوان به آیات زیر، اشاره نمود: | ||
# «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (توبه: 119)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد». از ابونعیم اصفهانی به صورت مرفوع، از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | # «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (توبه: 119)؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد». از ابونعیم اصفهانی به صورت مرفوع، از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نقل گردیده که این آیه در شأن حضرت علی(ع) نازل گردید.<ref>همان، ص136-137</ref>. | ||
# «يَوْمَ لاَ يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ (تحریم: 8)؛ در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمىگرداند : نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است» طبق روایتی از ابونعیم از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] | # «يَوْمَ لاَ يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ (تحریم: 8)؛ در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمىگرداند : نورشان از پيشاپيش آنان و سمت راستشان روان است» طبق روایتی از ابونعیم از [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] که بهصورت مرفوع روایت گردیده، مراد از این آیه، علی(ع) و اصحاب او هستند.<ref>همان، ص137</ref>. | ||
فصل دوم، به اخبار و روایاتی از عامه اختصاص یافته است که دلالت بر امامت حضرت علی(ع) و عدم صلاحیت دیگران بر امامت دارند. ازجمله این روایات، روایتی است از اخطب خوارزم به نقل از ابن مسعود بدین مضمون که: «لمّا خلق اللّه تعالى آدم و نفخ فيه من روحه عطس آدم، فقال:الحمدللّه، فقال اللّه تعالى:«حمدني عبدي و عزّتي و جلالي لو لا عبدان أريد ان أخلقهما في دار الدنيا ما خلقتك». فقال:«يا الهي! يكونان منّي»؟ قال:«نعم يا آدم، ارفع رأسك و انظر»، فرفع رأسه، فإذا مكتوب على العرش: «لا إله إلا اللّه، محمّد رسول اللّه نبيّ الرّحمة، عليّ مقيم الحجّة، من عرف حقّ عليّ زكى و طاب و من أنكر حقّه لعن و خاب، أقسمت بعزّتي و جلالي أن أدخل النار من عصاه و لو أطاعني و أقسمت بعزّتي أن أدخل الجنّة من أطاعه و لو عصاني»؛ وقتى خداوند آدم(ع) را خلق كرد و از روحش به وى دميد، آدم عطسه كرد و گفت: الحمد للَّه، خداوند فرمود: بندهام مرا حمد كرد. قسم به عزت و جلالم، اگر من اراده به خلق دو بندهام نداشتم كه آنها را در دار دنيا خلق كنم، اى آدم، تو را نمىآفريدم. آدم(ع) گفت: خداوندا، آن دو نفر از نسل من هستند؟ خداوند فرمود: بلى اى آدم، سرت را بلند كن و نگاه كن. آدم(ع) سرش را بلند كرده ديد در ساق عرش نوشته شده: لا اله الا اللَّه، محمد نبى الرحمه و على مقيم الحجه، هر كس حق على را بشناسد، پاك و طاهر است و هر كس حق او را انكار كند، ملعون و زیانکار است. من به عزت خود سوگند خوردهام كه هر كس على را عصيان كند او را داخل جهنم كنم، اگرچه به من اطاعت كرده باشد و به عزتم سوگند کسی که او را اطاعت كند داخل بهشت نمايم، هرچند مرا عصیان کرده باشد.<ref>همان، ص147- 148</ref>. | فصل دوم، به اخبار و روایاتی از عامه اختصاص یافته است که دلالت بر امامت حضرت علی(ع) و عدم صلاحیت دیگران بر امامت دارند. ازجمله این روایات، روایتی است از اخطب خوارزم به نقل از ابن مسعود بدین مضمون که: «لمّا خلق اللّه تعالى آدم و نفخ فيه من روحه عطس آدم، فقال:الحمدللّه، فقال اللّه تعالى:«حمدني عبدي و عزّتي و جلالي لو لا عبدان أريد ان أخلقهما في دار الدنيا ما خلقتك». فقال:«يا الهي! يكونان منّي»؟ قال:«نعم يا آدم، ارفع رأسك و انظر»، فرفع رأسه، فإذا مكتوب على العرش: «لا إله إلا اللّه، محمّد رسول اللّه نبيّ الرّحمة، عليّ مقيم الحجّة، من عرف حقّ عليّ زكى و طاب و من أنكر حقّه لعن و خاب، أقسمت بعزّتي و جلالي أن أدخل النار من عصاه و لو أطاعني و أقسمت بعزّتي أن أدخل الجنّة من أطاعه و لو عصاني»؛ وقتى خداوند آدم(ع) را خلق كرد و از روحش به وى دميد، آدم عطسه كرد و گفت: الحمد للَّه، خداوند فرمود: بندهام مرا حمد كرد. قسم به عزت و جلالم، اگر من اراده به خلق دو بندهام نداشتم كه آنها را در دار دنيا خلق كنم، اى آدم، تو را نمىآفريدم. آدم(ع) گفت: خداوندا، آن دو نفر از نسل من هستند؟ خداوند فرمود: بلى اى آدم، سرت را بلند كن و نگاه كن. آدم(ع) سرش را بلند كرده ديد در ساق عرش نوشته شده: لا اله الا اللَّه، محمد نبى الرحمه و على مقيم الحجه، هر كس حق على را بشناسد، پاك و طاهر است و هر كس حق او را انكار كند، ملعون و زیانکار است. من به عزت خود سوگند خوردهام كه هر كس على را عصيان كند او را داخل جهنم كنم، اگرچه به من اطاعت كرده باشد و به عزتم سوگند کسی که او را اطاعت كند داخل بهشت نمايم، هرچند مرا عصیان کرده باشد.<ref>همان، ص147- 148</ref>. |
ویرایش