۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: مقدمه نويس' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمد تقى حكيم' به 'سيد محمد تقى حكيم ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
سلسله خاندان او، به شمس الدين محمد مكى، معروف به شهيد اول مىرسد. دوازده ساله بود كه پدرش عزم بازگشت به لبنان را نمود. وى، محمد مهدى را به رفتن از نجف يا ماندن در آن مخير كرد، اما از آنجا كه وى شيفته فراگيرى علوم اسلامى بود، با وجود همه دشوارىهاى زندگى و فقر شديد، اقامت در نجف را ترجيح داد و 35 سال به تحصيل و پژوهش پرداخت. با سخت كوشى در كسب معرفت و دانش، سريعاً به درجه اجتهاد رسيد و در مقام يكى از استادان سطح عالى حوزه علميه نجف قرار گرفت. | سلسله خاندان او، به شمس الدين محمد مكى، معروف به شهيد اول مىرسد. دوازده ساله بود كه پدرش عزم بازگشت به لبنان را نمود. وى، محمد مهدى را به رفتن از نجف يا ماندن در آن مخير كرد، اما از آنجا كه وى شيفته فراگيرى علوم اسلامى بود، با وجود همه دشوارىهاى زندگى و فقر شديد، اقامت در نجف را ترجيح داد و 35 سال به تحصيل و پژوهش پرداخت. با سخت كوشى در كسب معرفت و دانش، سريعاً به درجه اجتهاد رسيد و در مقام يكى از استادان سطح عالى حوزه علميه نجف قرار گرفت. | ||
شمس الدين، بهعنوان متفكر و پژوهشگر در ميان حوزويان شناخته شده بود. از سوى ديگر، وى، معاون مرجع مطلق آن زمان؛ يعنى آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] بود. اين موقعيت، زمينه مناسبى را فراهم مىآورْد تا وى بتواند استعدادهاى ذاتى خود را به شكوفايى برساند و در كوران حوادث مختلف آبديده گردد. به علاوه، حضورش در بيت مرجعيت، موجب آشنايى او با شخصيتهايى همچون سيد موسى صدر، [[صدر، محمدباقر|سيد محمد باقر صدر]]، [[حکیم، محمدباقر|سيد محمد باقر حكيم]]، سيد مهدى حكيم، سيد محمد تقى حكيم - كه همگى به خانه آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] رفت و آمد داشتند - گرديد. پيوستن او به تشكيلات مرجعيت آیتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] پس از رحلت آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]]، از وى شخصيت بارزترى ساخت. | شمس الدين، بهعنوان متفكر و پژوهشگر در ميان حوزويان شناخته شده بود. از سوى ديگر، وى، معاون مرجع مطلق آن زمان؛ يعنى آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] بود. اين موقعيت، زمينه مناسبى را فراهم مىآورْد تا وى بتواند استعدادهاى ذاتى خود را به شكوفايى برساند و در كوران حوادث مختلف آبديده گردد. به علاوه، حضورش در بيت مرجعيت، موجب آشنايى او با شخصيتهايى همچون سيد موسى صدر، [[صدر، محمدباقر|سيد محمد باقر صدر]]، [[حکیم، محمدباقر|سيد محمد باقر حكيم]]، سيد مهدى حكيم، [[حکیم، محمد تقی|سيد محمد تقى حكيم]] - كه همگى به خانه آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]] رفت و آمد داشتند - گرديد. پيوستن او به تشكيلات مرجعيت آیتالله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خويى]] پس از رحلت آیتالله [[حکیم، محسن|سيد محسن حكيم]]، از وى شخصيت بارزترى ساخت. | ||
در 1969؛ يعنى پس از تأسيس مجلس اعلاى شيعيان لبنان و ضرورت حضور شمس الدين، وى، به لبنان عزيمت كرد تا از نزديك به همكارى با سيد موسى صدر مشغول گردد. با هجرت به لبنان، عصر جديدى در زندگانى و فعاليتهاى وى گشوده شد. مؤسسهها و مراكز مختلف اجتماعى و فرهنگى را تأسيس و اداره كرد. | در 1969؛ يعنى پس از تأسيس مجلس اعلاى شيعيان لبنان و ضرورت حضور شمس الدين، وى، به لبنان عزيمت كرد تا از نزديك به همكارى با سيد موسى صدر مشغول گردد. با هجرت به لبنان، عصر جديدى در زندگانى و فعاليتهاى وى گشوده شد. مؤسسهها و مراكز مختلف اجتماعى و فرهنگى را تأسيس و اداره كرد. |
ویرایش