۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در باره روش و محتواى مطالب اين اثر چند نكته گفتنى است: | در باره روش و محتواى مطالب اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#كامل سلمان جبورى محقق كتاب حاضر، در مقدمه عالمانهاش، سرگذشت نويسنده و زندگى ادبى و استادان و آثار او را ذكر كرده است. ايشان همچنين نام و نشان 61 منبع را كه نويسنده از آن در نگارش كتاب حاضر بهره برده، مشخص كرده و نسخههاى خطى «نسمة السحر» و نيز نسخههاى مورد اعتماد در تصحيح حاضر را شناسانده است. او همچنين روش تحقيق و تصحيح خودش را بهصورت مشروح توضيح داده است <ref>[[نسمة السحر بذكر من تشيع و شعر]]، ج 1، ص 7 - 60</ref> | #كامل سلمان جبورى محقق كتاب حاضر، در مقدمه عالمانهاش، سرگذشت نويسنده و زندگى ادبى و استادان و آثار او را ذكر كرده است. ايشان همچنين نام و نشان 61 منبع را كه نويسنده از آن در نگارش كتاب حاضر بهره برده، مشخص كرده و نسخههاى خطى «نسمة السحر» و نيز نسخههاى مورد اعتماد در تصحيح حاضر را شناسانده است. او همچنين روش تحقيق و تصحيح خودش را بهصورت مشروح توضيح داده است<ref>[[نسمة السحر بذكر من تشيع و شعر]]، ج 1، ص 7 - 60</ref> | ||
#نويسنده، خودش نيز يكى از شاعران شيعى است و برخى از اشعارش نيز در مقدمه محقق در كتاب حاضر آمده است <ref>همان، ج 1، ص 15 - 21</ref> | #نويسنده، خودش نيز يكى از شاعران شيعى است و برخى از اشعارش نيز در مقدمه محقق در كتاب حاضر آمده است<ref>همان، ج 1، ص 15 - 21</ref> | ||
#كتاب حاضر با يادكرد ابراهيم صولى بغدادى شروع شده و با شاعرانى چون ابونواس و ابوالاسود دوئلى ادامه يافته و با ابن سكيت و... به پايان رسيده است. نويسنده، دعبل خزاعى شاعر مشهور را نيز يكى از شاعران شيعى شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 105</ref> او تمامى قصيده معروف دعبل به نام «مدارس آيات» را كه براى اولين بار در حضور حضرت [[امام رضا (ع)]] خوانده شده بود، آورده است. ابيات پايانى اين قصيده غراء چنين است:{{شعر}} | #كتاب حاضر با يادكرد ابراهيم صولى بغدادى شروع شده و با شاعرانى چون ابونواس و ابوالاسود دوئلى ادامه يافته و با ابن سكيت و... به پايان رسيده است. نويسنده، دعبل خزاعى شاعر مشهور را نيز يكى از شاعران شيعى شمرده است<ref>همان، ج 2، ص 105</ref> او تمامى قصيده معروف دعبل به نام «مدارس آيات» را كه براى اولين بار در حضور حضرت [[امام رضا (ع)]] خوانده شده بود، آورده است. ابيات پايانى اين قصيده غراء چنين است:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''خروج إمام لامحالة خارج ''|2=''يقوم على اسم الله و البركات''}} | #:{{ب|''خروج إمام لامحالة خارج ''|2=''يقوم على اسم الله و البركات''}} | ||
#:{{ب|''يُمَيِّزُ فينا كلَّ حقٍّ و باطل ''|2=''و يجزي من النعماء و النقمات''}} | #:{{ب|''يُمَيِّزُ فينا كلَّ حقٍّ و باطل ''|2=''و يجزي من النعماء و النقمات''}} | ||
#:{{ب|''فيا نفس طيبي ثم يا نفس فاصبري ''|2=''فغيرُ بعيدٍ كلُّ ما هو آتٍ''}}{{پایان شعر}} | #:{{ب|''فيا نفس طيبي ثم يا نفس فاصبري ''|2=''فغيرُ بعيدٍ كلُّ ما هو آتٍ''}}{{پایان شعر}} | ||
<ref>همان، ج 2، ص 106 - 107</ref> | <ref>همان، ج 2، ص 106 - 107</ref> | ||
#:او همچنين شريح قاضى معروف را نيز يكى از شاعران شيعى شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 223</ref> همو كميت اسدى شاعر مشهور را همچنين يكى از شاعران شيعى شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 545</ref> | #:او همچنين شريح قاضى معروف را نيز يكى از شاعران شيعى شمرده است<ref>همان، ج 2، ص 223</ref> همو كميت اسدى شاعر مشهور را همچنين يكى از شاعران شيعى شمرده است<ref>همان، ج 2، ص 545</ref> | ||
#يكى از موارد جالبى كه در اين كتاب آمده، اشعار حضرت فاطمه(س) است. نويسنده، آن حضرت را - كه افتخار بشريت است - نيز يكى از شاعران شيعى دانسته و اشعارى از ايشان را در رثاى پيامبر اكرم(ص) و نيز اشعارى را كه بعد از غصب فدك سروده، ذكر كرده است. از جمله اشعار ايشان اين بيت است:{{شعر}} | #يكى از موارد جالبى كه در اين كتاب آمده، اشعار حضرت فاطمه(س) است. نويسنده، آن حضرت را - كه افتخار بشريت است - نيز يكى از شاعران شيعى دانسته و اشعارى از ايشان را در رثاى پيامبر اكرم(ص) و نيز اشعارى را كه بعد از غصب فدك سروده، ذكر كرده است. از جمله اشعار ايشان اين بيت است:{{شعر}} | ||
#:{{ب|''ما ذا على من شم تربة أحمد''|2=''أن لا يشم مدى الزمان غواليا''}} | #:{{ب|''ما ذا على من شم تربة أحمد''|2=''أن لا يشم مدى الزمان غواليا''}} | ||
#:{{ب|''صُبَّت علي مصائبُ لو أنها''|2=''صُبَّت على الأيام عُدنَ لياليا''}}{{پایان شعر}}<ref>ر. ك.: همان، ج 2، ص 471 - 477</ref> همچنين نويسنده، رباب همسر امام حسين(ع) را نيز جزو شاعران شيعه شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 133</ref> | #:{{ب|''صُبَّت علي مصائبُ لو أنها''|2=''صُبَّت على الأيام عُدنَ لياليا''}}{{پایان شعر}}<ref>ر. ك.: همان، ج 2، ص 471 - 477</ref> همچنين نويسنده، رباب همسر امام حسين(ع) را نيز جزو شاعران شيعه شمرده است<ref>همان، ج 2، ص 133</ref> | ||
#نويسنده از منابع معتبر بسيارى براى نگارش كتاب حاضر بهره برده است كه از جمله مىتوان به مواردى مانند «تاريخ يمينى»، «[[الرسالة القشيرية]]»، «قلائد العقيان في محاسن الأعيان»، «النكت العصرية في أخبار الوزراء المصرية»، «شذور العقود في تاريخ العهود»، «معجم ابن فهد»، «سمط اللآل في شعراء الآل» و «[[سلافة العصر في محاسن الشعراء بكل مصر]]» اشاره كرد. هرچند آثار بسيارى در باره زندگى و آثار شاعران شيعى نوشته شده، ولى بىترديد مهمترين اثر در اين موضوع، كتاب «نسمة السحر» است و بهويژه اين اثر از نظر شناخت شاعران شيعى زيدى يمن بسيار باارزش است <ref>ر. ك.: مقاله فرهنگنامه شعراى شيعه، منتشرشده در مجله نشر دانش، سال شانزدهم، تابستان 1378، شماره 2، ص 55</ref> | #نويسنده از منابع معتبر بسيارى براى نگارش كتاب حاضر بهره برده است كه از جمله مىتوان به مواردى مانند «تاريخ يمينى»، «[[الرسالة القشيرية]]»، «قلائد العقيان في محاسن الأعيان»، «النكت العصرية في أخبار الوزراء المصرية»، «شذور العقود في تاريخ العهود»، «معجم ابن فهد»، «سمط اللآل في شعراء الآل» و «[[سلافة العصر في محاسن الشعراء بكل مصر]]» اشاره كرد. هرچند آثار بسيارى در باره زندگى و آثار شاعران شيعى نوشته شده، ولى بىترديد مهمترين اثر در اين موضوع، كتاب «نسمة السحر» است و بهويژه اين اثر از نظر شناخت شاعران شيعى زيدى يمن بسيار باارزش است<ref>ر. ك.: مقاله فرهنگنامه شعراى شيعه، منتشرشده در مجله نشر دانش، سال شانزدهم، تابستان 1378، شماره 2، ص 55</ref> | ||
#نويسنده، اين اثر را در سال 1111ق، به سامان رساند، ولى تا پايان عمرش (1121ق) پرونده كتابش را باز گذاشت و بهتدريج يافتهها و ملحقاتى نيز بر آن افزود <ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 25</ref> | #نويسنده، اين اثر را در سال 1111ق، به سامان رساند، ولى تا پايان عمرش (1121ق) پرونده كتابش را باز گذاشت و بهتدريج يافتهها و ملحقاتى نيز بر آن افزود<ref>همان، ج 1، مقدمه، ص 25</ref> | ||
#كتاب حاضر، شرح حال شاعران شيعى است و در آن اشعار بسيارى آمده، ولى نويسنده در خاتمه اين كتاب، از نظم بهسوى نثر رفته و مقامهاى از مقامات ابوالفضل بديعالزمان همدانى و بعد مقامهاى كه خودش انشاء كرده، آورده است. اين مقامات داراى نثرى زيبا و مسجع هستند. بديعالزمان همدانى در اين مقامه، واقعهاى را با بيانى ادبى و شيرين نقل كرده كه شخصى به محله مشهور و شيعهنشين «كرخ» بغداد رفته و در آنجا با چربزبانى كسى را فريفته و با مال او شكم خودش را از عزا درآورده و بعد گريخته است.! نويسنده نيز مقامه و نثر ادبى خودش را بهصورت گزارشى از «سنان الحشائى» نقل كرده و بعد به شرح و بيان لغات مشكل آن پرداخته است. مقامه نويسنده، موعظهاى اديبانه و بس جذاب و گيراست كه در آن واعظى سخنانى تأثيرگذار گفته كه سخت خواندنى و شنيدنى است و آدمى را از غفلت و اشتغال به اين دنياى فانى مىرهاند و بهسوى زهد و توجه به سراى باقى و روز حساب مىكشاند <ref>همان، ص 400 - 417</ref> | #كتاب حاضر، شرح حال شاعران شيعى است و در آن اشعار بسيارى آمده، ولى نويسنده در خاتمه اين كتاب، از نظم بهسوى نثر رفته و مقامهاى از مقامات ابوالفضل بديعالزمان همدانى و بعد مقامهاى كه خودش انشاء كرده، آورده است. اين مقامات داراى نثرى زيبا و مسجع هستند. بديعالزمان همدانى در اين مقامه، واقعهاى را با بيانى ادبى و شيرين نقل كرده كه شخصى به محله مشهور و شيعهنشين «كرخ» بغداد رفته و در آنجا با چربزبانى كسى را فريفته و با مال او شكم خودش را از عزا درآورده و بعد گريخته است.! نويسنده نيز مقامه و نثر ادبى خودش را بهصورت گزارشى از «سنان الحشائى» نقل كرده و بعد به شرح و بيان لغات مشكل آن پرداخته است. مقامه نويسنده، موعظهاى اديبانه و بس جذاب و گيراست كه در آن واعظى سخنانى تأثيرگذار گفته كه سخت خواندنى و شنيدنى است و آدمى را از غفلت و اشتغال به اين دنياى فانى مىرهاند و بهسوى زهد و توجه به سراى باقى و روز حساب مىكشاند<ref>همان، ص 400 - 417</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
ویرایش