۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در باره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | در باره روش و محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است: | ||
#استاد علامه امين خولى، استاد تفسير و ادبيات عربى دانشكده ادبيات دانشگاه قاهره - در مقدمهاش كه آن را در استامبول، صفر 1374ق، نوشته - يادآور شده است كه در نظر داشتم كه از استاد دكتر [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] بنويسم كه اين كتاب را منتشر كرده و از جهاد علمى او و اينكه از بهترين روشهاى علمى براى تحقيق اين اثر بهره برده و شخصيت قوى و استقلال او و نقشه و عملكرد تحقيقى او را در اين كتاب ذكر كنم، ولى ترسيدم تواضع او مرا شرمنده سازد و او جوانى است كه تواضع بسيار دارد و من دوست دارم كه او اين تواضع را براى هميشه حفظ كند و راه و روش عالمان را ادامه دهد. جلد اول «مجاز القرآن» را بهطور كامل مطالعه كردم و ملاحظاتى را بر آن نوشتم و به دكتر سزگين نشان دادم و او برخى را پذيرفت و جبران كرد و برخى را مورد مناقشه قرار داد... هرچند بسيارى از اين ملاحظات مربوط به چاپ است، بهخصوص كه بين ناشر كه در تركيه است و چاپكننده كه در مصر است، بُعد مكانى وجود دارد، ولى اين ملاحظات مانع از آن نيست كه با اطمينان خاطر، بگويم كه اين جوان اساس روش علمىاش درست است و اصول تحقيق علمى متون را بهخوبى درك مىكند <ref>مجاز القرآن، ج 1، مقدمه، ص 6 - 7</ref> | #استاد علامه امين خولى، استاد تفسير و ادبيات عربى دانشكده ادبيات دانشگاه قاهره - در مقدمهاش كه آن را در استامبول، صفر 1374ق، نوشته - يادآور شده است كه در نظر داشتم كه از استاد دكتر [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] بنويسم كه اين كتاب را منتشر كرده و از جهاد علمى او و اينكه از بهترين روشهاى علمى براى تحقيق اين اثر بهره برده و شخصيت قوى و استقلال او و نقشه و عملكرد تحقيقى او را در اين كتاب ذكر كنم، ولى ترسيدم تواضع او مرا شرمنده سازد و او جوانى است كه تواضع بسيار دارد و من دوست دارم كه او اين تواضع را براى هميشه حفظ كند و راه و روش عالمان را ادامه دهد. جلد اول «مجاز القرآن» را بهطور كامل مطالعه كردم و ملاحظاتى را بر آن نوشتم و به دكتر سزگين نشان دادم و او برخى را پذيرفت و جبران كرد و برخى را مورد مناقشه قرار داد... هرچند بسيارى از اين ملاحظات مربوط به چاپ است، بهخصوص كه بين ناشر كه در تركيه است و چاپكننده كه در مصر است، بُعد مكانى وجود دارد، ولى اين ملاحظات مانع از آن نيست كه با اطمينان خاطر، بگويم كه اين جوان اساس روش علمىاش درست است و اصول تحقيق علمى متون را بهخوبى درك مىكند<ref>مجاز القرآن، ج 1، مقدمه، ص 6 - 7</ref> | ||
#مصحح محترم - دكتر محمد [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] - در مقدمه مفصل و عالمانهاش كه مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، با بيان توضيحى در باره كتاب و زندگى نويسنده و مقام و منزلت علمى او، تأكيد كرده است كه ابوعبيده از كسانى بود كه عمرى طولانى يافت و در دوره او اصول و بنيانهاى علوم اسلامى، مانند تفسير، حديث و فقه تشكيل شد و او در اين فعاليت علمى و فرهنگى مشاركتى فعال داشت و در موضوعات مختلف به نگارش پرداخت و كتابهايى پديد آورد <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 9 - 14</ref> | #مصحح محترم - دكتر محمد [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] - در مقدمه مفصل و عالمانهاش كه مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، با بيان توضيحى در باره كتاب و زندگى نويسنده و مقام و منزلت علمى او، تأكيد كرده است كه ابوعبيده از كسانى بود كه عمرى طولانى يافت و در دوره او اصول و بنيانهاى علوم اسلامى، مانند تفسير، حديث و فقه تشكيل شد و او در اين فعاليت علمى و فرهنگى مشاركتى فعال داشت و در موضوعات مختلف به نگارش پرداخت و كتابهايى پديد آورد<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 9 - 14</ref> | ||
#همانطوركه استاد امين خولى يادآور شده <ref>همان، ج 1، مقدمه ص 7</ref>، دكتر [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] گاه به نقد مطالب نويسنده هم پرداخته و در پاورقى، مطالبى ادبى - انتقادى نوشته است (بهطور مثال ر. ك.: همان، ج 1، ص 105، پاورقى 3 و ص 118، پاورقى 2 و ص 242، پاورقى 1). | #همانطوركه استاد امين خولى يادآور شده<ref>همان، ج 1، مقدمه ص 7</ref>، دكتر [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]] گاه به نقد مطالب نويسنده هم پرداخته و در پاورقى، مطالبى ادبى - انتقادى نوشته است (بهطور مثال ر. ك.: همان، ج 1، ص 105، پاورقى 3 و ص 118، پاورقى 2 و ص 242، پاورقى 1). | ||
#مصحح محترم، نسخههاى خطى مورد استفاده را معرفى كرده و تصويرهايى نيز از صفحات اول يا آخر آن آورده و مشخصات منابعى را كه در پاورقىها به آن استناد كرده و نامش را بهصورت مختصر آورده نيز بيان كرده است <ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 21 - 50</ref> | #مصحح محترم، نسخههاى خطى مورد استفاده را معرفى كرده و تصويرهايى نيز از صفحات اول يا آخر آن آورده و مشخصات منابعى را كه در پاورقىها به آن استناد كرده و نامش را بهصورت مختصر آورده نيز بيان كرده است<ref>ر. ك.: همان، ج 1، ص 21 - 50</ref> | ||
#بنا بر تحقيق يكى از استادان ادبيات فارسى و عربى، ابوعبيده مجاز را در معناى عامّ به كار برده و به اعتقاد او هر چه كه بتواند در فهم معانى قرآن و در تعبير قرآن ما را كمك و هدايت كند و راهى را بنماياند كه بتوان به درك قرآن رسيد، مجاز است و روى همين اصل... مجاز به تعبير ابىعبيده اعمّ است از مجازى كه علماى بلاغت گفتهاند... شيوه ابوعبيده در كتاب «مجاز القرآن» كه سعى كرده آيهاى را به آيه ديگر شرح كند و در صورت امكان، گاه حديثى براى تأييد معنا بياورد و گهگاه شعرى از شاعران عرب نيز بهعنوان شاهد مثال استفاده كند و يا سخن خود را به گفته فصحاى عرب و خطباى معروف و امثال و اقوال آنان مؤكّد سازد، در كتاب «تلخيص البيان في مجازات القرآن» [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (متوفاى 406ق) مشاهده مىشود. [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] در اين كتاب به همان روش ابوعبيده، عمل كرده و آيه آيه از سورههاى قرآنى را مورد بحث قرار داده و معانى مجازى و بلاغى آيات را توضيح داده است <ref>مقاله «مجاز القرآن ابىعبيده معمر بن المثنى و تاثير آن در كتب بلاغى»، نوشته دكتر سيد [[علوی مقدم، محمد|محمد علوى مقدم]]، منتشرشده در نشريه مطالعات اسلامى، شماره 20، پاييز 1355ش، ص 120</ref> | #بنا بر تحقيق يكى از استادان ادبيات فارسى و عربى، ابوعبيده مجاز را در معناى عامّ به كار برده و به اعتقاد او هر چه كه بتواند در فهم معانى قرآن و در تعبير قرآن ما را كمك و هدايت كند و راهى را بنماياند كه بتوان به درك قرآن رسيد، مجاز است و روى همين اصل... مجاز به تعبير ابىعبيده اعمّ است از مجازى كه علماى بلاغت گفتهاند... شيوه ابوعبيده در كتاب «مجاز القرآن» كه سعى كرده آيهاى را به آيه ديگر شرح كند و در صورت امكان، گاه حديثى براى تأييد معنا بياورد و گهگاه شعرى از شاعران عرب نيز بهعنوان شاهد مثال استفاده كند و يا سخن خود را به گفته فصحاى عرب و خطباى معروف و امثال و اقوال آنان مؤكّد سازد، در كتاب «تلخيص البيان في مجازات القرآن» [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (متوفاى 406ق) مشاهده مىشود. [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] در اين كتاب به همان روش ابوعبيده، عمل كرده و آيه آيه از سورههاى قرآنى را مورد بحث قرار داده و معانى مجازى و بلاغى آيات را توضيح داده است<ref>مقاله «مجاز القرآن ابىعبيده معمر بن المثنى و تاثير آن در كتب بلاغى»، نوشته دكتر سيد [[علوی مقدم، محمد|محمد علوى مقدم]]، منتشرشده در نشريه مطالعات اسلامى، شماره 20، پاييز 1355ش، ص 120</ref> | ||
#جناب [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تصحيح اثر حاضر را بهعنوان پاياننامه دكترايش انجام داده است <ref>ر. ك.: همان، ج 1، مقدمه، ص 21</ref> | #جناب [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تصحيح اثر حاضر را بهعنوان پاياننامه دكترايش انجام داده است<ref>ر. ك.: همان، ج 1، مقدمه، ص 21</ref> | ||
#بر طبق پژوهش يكى از اهل نظر، تبحر ابوعبيده در حديث و تفسير و لغت از نوشتههايش نمايان است... ابوعبيده، تكرار كلمات را در آيات، كه براى تأكيد مىباشد، همه را از مقوله مجاز دانسته است... ولى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در كتاب «تلخيص البيان في مجازات القرآن»، مجاز را به معناى بلاغى آن به كار برده و آن را قسيم حقيقت دانسته؛ درصورتىكه مجاز در نظر ابوعبيده چيزى است كه ما را به درك الفاظ قرآنى راهنمايى مىكند... <ref>مقاله «مقايسه مجاز القرآن ابوعبيده و تلخيص البيان [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]»، نوشته دكتر سيد [[علوی مقدم، محمد|محمد علوى مقدم]]، منتشرشده در نشريه پژوهشهاى نهج البلاغه، شماره 6، زمستان 1381 و بهار 1382ش، ص 154 - 155</ref> | #بر طبق پژوهش يكى از اهل نظر، تبحر ابوعبيده در حديث و تفسير و لغت از نوشتههايش نمايان است... ابوعبيده، تكرار كلمات را در آيات، كه براى تأكيد مىباشد، همه را از مقوله مجاز دانسته است... ولى [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در كتاب «تلخيص البيان في مجازات القرآن»، مجاز را به معناى بلاغى آن به كار برده و آن را قسيم حقيقت دانسته؛ درصورتىكه مجاز در نظر ابوعبيده چيزى است كه ما را به درك الفاظ قرآنى راهنمايى مىكند...<ref>مقاله «مقايسه مجاز القرآن ابوعبيده و تلخيص البيان [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]]»، نوشته دكتر سيد [[علوی مقدم، محمد|محمد علوى مقدم]]، منتشرشده در نشريه پژوهشهاى نهج البلاغه، شماره 6، زمستان 1381 و بهار 1382ش، ص 154 - 155</ref> | ||
#مصحح محترم در پايان، فهارس فنى متعددى (1. فهرس الشعراء؛ 2. القوافي؛ 3. الأعلام؛ 4. اللغات المشروحة من الأبيات و غيرها؛ 5. الأحاديث و الأمثال) براى كتاب حاضر تنظيم كرده و آورده است <ref>ر. ك.: همان، ج 2، ص 319 - 453</ref> | #مصحح محترم در پايان، فهارس فنى متعددى (1. فهرس الشعراء؛ 2. القوافي؛ 3. الأعلام؛ 4. اللغات المشروحة من الأبيات و غيرها؛ 5. الأحاديث و الأمثال) براى كتاب حاضر تنظيم كرده و آورده است<ref>ر. ك.: همان، ج 2، ص 319 - 453</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش