۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
#شارح، مقدمهاش بر اثر حاضر را در تاريخ شهريور 1373 در شهر قم به انجام رسانده است<ref>ر.ك: همان، ص17</ref> | #شارح، مقدمهاش بر اثر حاضر را در تاريخ شهريور 1373 در شهر قم به انجام رسانده است<ref>ر.ك: همان، ص17</ref> | ||
#شارح براى تحقيق و شرح حاضر از منابع متعدد و معتبر عربى (44 كتاب) استفاده كرده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص327-328</ref> | #شارح براى تحقيق و شرح حاضر از منابع متعدد و معتبر عربى (44 كتاب) استفاده كرده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص327-328</ref> | ||
#شارح در پاورقىها، گاه اختلاف نسخهها را بيان كرده<ref>ر.ك: همان، ص37، پاورقى 1 و 2 و ص47، پاورقى 1 و...</ref>، گاهى آدرس آيات را آورده<ref>مثلاً همان، ص38، پاورقى 1 و ص46، پاورقى 1 و...</ref>، گاه توضيحى لغوى آورده<ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 4 و ص47، پاورقى 3 و...</ref>، گاهى تحليلى عقلى مطرح كرده<ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 5 و...</ref>، گاه اختلاف نظر شارحان را ذكر كرده (مثلاً همان، ص41، پاورقى 5 و...)، گاه نظر ويژه خودش را آورده<ref>مثلاً همان، ص175، پاورقى 4 و...</ref>، گاه اختلاف نظر مفسران را بيان كرده<ref>مثلاً همان، ص174، پاورقى 1 و...</ref> و گاهى منبع مورد نظر را با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مشخص كرده است<ref>مثلاً همان، ص164، پاورقى 1 و...</ref> و... | #شارح در پاورقىها، گاه اختلاف نسخهها را بيان كرده<ref>ر.ك: همان، ص37، پاورقى 1 و 2 و ص47، پاورقى 1 و...</ref>، گاهى آدرس آيات را آورده<ref>مثلاً همان، ص38، پاورقى 1 و ص46، پاورقى 1 و...</ref>، گاه توضيحى لغوى آورده<ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 4 و ص47، پاورقى 3 و...</ref>، گاهى تحليلى عقلى مطرح كرده<ref>مثلاً همان، ص39، پاورقى 5 و...</ref>، گاه اختلاف نظر شارحان را ذكر كرده (مثلاً همان، ص41، پاورقى 5 و...)، گاه نظر ويژه خودش را آورده<ref>مثلاً همان، ص175، پاورقى 4 و...</ref>، گاه اختلاف نظر مفسران را بيان كرده<ref>مثلاً همان، ص174، پاورقى 1 و...</ref>و گاهى منبع مورد نظر را با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مشخص كرده است<ref>مثلاً همان، ص164، پاورقى 1 و...</ref>و... | ||
#شارح، جمله يا جملاتى از متن عربى «[[منازل السائرين]]» را آورده و بعد ترجمه فارسى آن را كه همراه با شرح است، ذكر كرده است؛ بهعنوان نمونه او چنين نوشته است: | #شارح، جمله يا جملاتى از متن عربى «[[منازل السائرين]]» را آورده و بعد ترجمه فارسى آن را كه همراه با شرح است، ذكر كرده است؛ بهعنوان نمونه او چنين نوشته است: | ||
«باب پنجم: تفكر قال اللّه عزّ و جلّ: ''' «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» '''. إعلم أنّ التفكّر تلمّس البصيرة لاستدراك البغية و هو ثلاثة أنواع: فكرة في عين التوحيد و فكرة في لطائف الصنعة و فكرة في معاني الأعمال و الأحوال؛ خداوند عزّ و جلّ مىفرمايد: «قرآن را بر تو فروفرستاديم، تا بر مردم آنچه را بهسوى ايشان نازل گشته، آشكارسازى؛ شايد كه تفكّر كنند». بدان كه تفكّر عبارت است از جستجو و طلب بصيرت براى دستيابى به مطلوب [يعنى آنكه عقل در پى تحصيل مطلوب خود كه همان بصيرت است، برود تا آن را به چنگ آورد] و آن بر سه نوع است: 1. تفكّر در عين توحيد [تنزيه خدا از شريك]؛ 2. تفكّر در لطايف آفرينش خدا؛ 3. تفكر در معانى اعمال و احوال [معانى اعمال؛ يعنى حقايق اعمال و شرايطى كه صحّت عمل متوقف بر آن است و موافق بودن آن با امر الهى و معانى احوال؛ يعنى حقايق واردات و هيئتهاى اضافهشده بر قلب، مانند محبت و شوق]»<ref>ر.ك: همان، ص48-49</ref> هرچند بررسى و مقابله تفصيلى و جزئى ترجمه فارسى و متن عربى، امرى مشكل و ويژه متخصصان است، ولى با نظر به سابقه و تجربه موفق پژوهشى شارح و با بررسى اجمالى اثر حاضر، همانگونهكه ملاحظه مىشود مىتوان گفت كه بهطور كلى، ترجمه حاضر، رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و در آن اشكالى مشاهده نشد. | «باب پنجم: تفكر قال اللّه عزّ و جلّ: ''' «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» '''. إعلم أنّ التفكّر تلمّس البصيرة لاستدراك البغية و هو ثلاثة أنواع: فكرة في عين التوحيد و فكرة في لطائف الصنعة و فكرة في معاني الأعمال و الأحوال؛ خداوند عزّ و جلّ مىفرمايد: «قرآن را بر تو فروفرستاديم، تا بر مردم آنچه را بهسوى ايشان نازل گشته، آشكارسازى؛ شايد كه تفكّر كنند». بدان كه تفكّر عبارت است از جستجو و طلب بصيرت براى دستيابى به مطلوب [يعنى آنكه عقل در پى تحصيل مطلوب خود كه همان بصيرت است، برود تا آن را به چنگ آورد] و آن بر سه نوع است: 1. تفكّر در عين توحيد [تنزيه خدا از شريك]؛ 2. تفكّر در لطايف آفرينش خدا؛ 3. تفكر در معانى اعمال و احوال [معانى اعمال؛ يعنى حقايق اعمال و شرايطى كه صحّت عمل متوقف بر آن است و موافق بودن آن با امر الهى و معانى احوال؛ يعنى حقايق واردات و هيئتهاى اضافهشده بر قلب، مانند محبت و شوق]»<ref>ر.ك: همان، ص48-49</ref>هرچند بررسى و مقابله تفصيلى و جزئى ترجمه فارسى و متن عربى، امرى مشكل و ويژه متخصصان است، ولى با نظر به سابقه و تجربه موفق پژوهشى شارح و با بررسى اجمالى اثر حاضر، همانگونهكه ملاحظه مىشود مىتوان گفت كه بهطور كلى، ترجمه حاضر، رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و در آن اشكالى مشاهده نشد. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش