پرش به محتوا

ماهیت قیام شهید فخ: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>')
خط ۴۸: خط ۴۸:




كتاب در يك مقدمه و يازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاريخى و به‌ويژه از «مقاتل الطالبيين» استفاده شده است. برخى از مصادرى كه در اين كتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن كتاب‌هاست و آدرس پى‌نوشت‌ها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شايسته بود كه نويسنده به اين مطلب تذكر مى‌داد <ref>همان، ص 17</ref>
كتاب در يك مقدمه و يازده فصل نگارش شده است. در نگارش اثر از منابع تاريخى و به‌ويژه از «مقاتل الطالبيين» استفاده شده است. برخى از مصادرى كه در اين كتاب به آنها استناد شده، ترجمه فارسى آن كتاب‌هاست و آدرس پى‌نوشت‌ها با ترجمه آنها هماهنگ است و لذا شايسته بود كه نويسنده به اين مطلب تذكر مى‌داد<ref>همان، ص 17</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
كتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرين «حسين بن على بن حسن» از نبيرگان امام مجتبى(ع)، معروف به «شهيد فخ» است. او مسلمانى راستين و شخصيتى ممتاز بود، به‌طورى‌كه امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى و اللّه مسلما صالحا، صوّاما».
كتاب حاضر، تلاشى در راستاى زدودن ابهامات از حماسه خونبار و غرورآفرين «حسين بن على بن حسن» از نبيرگان امام مجتبى(ع)، معروف به «شهيد فخ» است. او مسلمانى راستين و شخصيتى ممتاز بود، به‌طورى‌كه امام معاصر وى (امام موسى بن جعفر) پس از شهادتش در باره او فرمود: «مضى و اللّه مسلما صالحا، صوّاما».


شهيد فخ با جمعى از شيعيان و علويان پاك‌باخته در هشتم ذى‌حجه سال 169ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حكومت، قيامى را در سرزمين «فخ» - كه نزديك شهر مكه است - سامان داد و نتيجه آن، كشتار وحشيانه تمامى ياران حسين بن على و خود او به دست حكومت گرديد كه پس از واقعه كربلا، غمبارترين حادثه‌اى بود كه براى شيعيان اتفاق افتاد <ref>مقدمه، ص 16</ref>
شهيد فخ با جمعى از شيعيان و علويان پاك‌باخته در هشتم ذى‌حجه سال 169ق، در زمان خلافت «هادى عبّاسى» بر مظالم حكومت، قيامى را در سرزمين «فخ» - كه نزديك شهر مكه است - سامان داد و نتيجه آن، كشتار وحشيانه تمامى ياران حسين بن على و خود او به دست حكومت گرديد كه پس از واقعه كربلا، غمبارترين حادثه‌اى بود كه براى شيعيان اتفاق افتاد<ref>مقدمه، ص 16</ref>


مطالب فصل‌هاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:
مطالب فصل‌هاى كتاب به‌اختصار بدين شرح است:


1. در فصل اول، ويژگى‌هاى شخصى شهيد فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و ساير اطلاعات ايشان ذكر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است <ref>متن كتاب، ص 22</ref>
1. در فصل اول، ويژگى‌هاى شخصى شهيد فخ، خلافت او، همسران، فرزندان و ساير اطلاعات ايشان ذكر شده است. نام پدر او على و پدربزرگش حسن مثلث (حسن سوم) و جد او حسن مثنى (حسن دوم) و جد اعلاى او امام حسن مجتبى(ع) است<ref>متن كتاب، ص 22</ref>


2. در دومين فصل كتاب به ولادت و دوران كودكى و فضائل حسين، رهبر قيام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از اين فصل مى‌خوانيم: «حسين بن على (شهيد فخ)، پناهى براى بى‌پناهان و پشتيبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساكين و فقراء بود. محرومين و درماندگان مدينه، به خاطر آن همه جود و كرم و احسانش محبت زياد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنين نباشد؟ بزرگوارى كه خانه چهل هزار دينارى خود را مى‌فروشد و همه آن را ميان فقراى مدينه، تقسيم مى‌كند و موقعى كه به خانه مى‌آيد، از پول خانه دينارى برايش باقى نمانده است؟ و جوانمردى كه چهار هزار دينار قرض مى‌كند و بين فقرا تقسيم مى‌كند و كريمى كه چون سائلى از او چيزى مى‌خواهد و او چيزى ندارد كه به او بدهد، ردايش را از دوشش برمى‌دارد و به آن سائل مى‌بخشد. چنين انسانى به‌راستى شايسته عشق ورزيدن است» <ref>همان، ص 54 - 53</ref>
2. در دومين فصل كتاب به ولادت و دوران كودكى و فضائل حسين، رهبر قيام فخ، پرداخته شده است. در بخشى از اين فصل مى‌خوانيم: «حسين بن على (شهيد فخ)، پناهى براى بى‌پناهان و پشتيبانى براى مظلومان و ملجئى براى مساكين و فقراء بود. محرومين و درماندگان مدينه، به خاطر آن همه جود و كرم و احسانش محبت زياد و علاقه فراوانى بدو داشتند و چرا چنين نباشد؟ بزرگوارى كه خانه چهل هزار دينارى خود را مى‌فروشد و همه آن را ميان فقراى مدينه، تقسيم مى‌كند و موقعى كه به خانه مى‌آيد، از پول خانه دينارى برايش باقى نمانده است؟ و جوانمردى كه چهار هزار دينار قرض مى‌كند و بين فقرا تقسيم مى‌كند و كريمى كه چون سائلى از او چيزى مى‌خواهد و او چيزى ندارد كه به او بدهد، ردايش را از دوشش برمى‌دارد و به آن سائل مى‌بخشد. چنين انسانى به‌راستى شايسته عشق ورزيدن است»<ref>همان، ص 54 - 53</ref>


3. در فصل سوم، روايات و اقوالى كه پيامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرموده‌اند و نيز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]  و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] پيرامون اين واقعه ذكر شده است.
3. در فصل سوم، روايات و اقوالى كه پيامبر اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) در باره شهداى فخ فرموده‌اند و نيز اقوال علماى بزرگ اسلام، مانند علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]  و [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] پيرامون اين واقعه ذكر شده است.
خط ۶۹: خط ۶۹:
6. در فصل ششم برخورد عمال حكومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از اين دست مطرح شده است.
6. در فصل ششم برخورد عمال حكومت با آل ابوطالب، ماجراى احضار «حسن بن محمد» و مشورت با امام موسى بن جعفر(ع) و مباحثى از اين دست مطرح شده است.


7. در فصل هفتم، چگونگى شكل‌گيرى قيام و پيروزى آن، علت بيعت نكردن امام و شهادت رهبر قيام ذكر شده است. در بخشى از اين فصل، علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]  عدم بيعت امام هفتم با حسين را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «امام از پذيرفتن بيعت و همراهى با حسين، در نهضتش، به شكل علنى امتناع مى‌ورزد و حسين نيز اين را از امام مى‌پذيرد و كمترين بى‌ادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمى‌دارد و آنگاه اضافه مى‌كند كه: امام از روى تقيه و تاكتيك، او را از قيام منع مى‌كند، ولى در باطن از كار او خشنود است و پس از شهادت او نيز، از او اظهار رضايت مى‌نمايد» <ref>همان، ص 138</ref>
7. در فصل هفتم، چگونگى شكل‌گيرى قيام و پيروزى آن، علت بيعت نكردن امام و شهادت رهبر قيام ذكر شده است. در بخشى از اين فصل، علامه [[مامقانی، عبدالله|مامقانى]]  عدم بيعت امام هفتم با حسين را اين‌گونه توضيح مى‌دهد: «امام از پذيرفتن بيعت و همراهى با حسين، در نهضتش، به شكل علنى امتناع مى‌ورزد و حسين نيز اين را از امام مى‌پذيرد و كمترين بى‌ادبى نسبت به ساحت مقدّس امام، روا نمى‌دارد و آنگاه اضافه مى‌كند كه: امام از روى تقيه و تاكتيك، او را از قيام منع مى‌كند، ولى در باطن از كار او خشنود است و پس از شهادت او نيز، از او اظهار رضايت مى‌نمايد»<ref>همان، ص 138</ref>


8. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنايت بزرگى كه مرتكب شده بودند به‌شدّت وحشت‌زده شدند و احتمال زياد مى‌دادند ديگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) به‌عنوان خون‌خواهى، قيامى ديگر به راه بيندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ يعنى موسى بن عيسى و عبّاس بن محمّد در مدينه جلسه‌اى تشكيل دادند و جمعى از چهره‌هاى معروف علويان از بنى الحسن و بنى الحسين از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار كردند تا هم قدرت‌نمايى كرده باشند و هم زهرچشمى از علويون گرفته شود و گويا تصميم بازداشت و كشتن آنان هم بوده كه به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علويون و موسى بن جعفر(ع) و سر بريده حسين و ساير شهدا را به آن مجلس آوردند، سكوت مرگ‌بارى جلسه را فراگرفت و كسى سخنى نمى‌گفت كه ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بريده حسين افتاد سكوت مجلس را شكست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگين و رسا از حسين رهبر انقلاب، چنين تجليل فرمود: «بازگشت همه به‌سوى خداست، او از ميان ما رفت، درحالى‌كه مسلمانى شايسته بود، روزها را روزه‌دار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منكر بود، همانند او در خاندانش يافت نمى‌شود» <ref>همان، ص 174 - 175</ref>
8. در فصل هشتم، اتفاقات پس از واقعه فخ بررسى شده است. پس از حادثه فخ، دستگاه عباسى سخت به هراس افتادند و نسبت به جنايت بزرگى كه مرتكب شده بودند به‌شدّت وحشت‌زده شدند و احتمال زياد مى‌دادند ديگر بازماندگان علوى، خصوصاً امام موسى بن جعفر(ع) به‌عنوان خون‌خواهى، قيامى ديگر به راه بيندازند؛ لذا دو تن از سران و فرماندهان عبّاسى؛ يعنى موسى بن عيسى و عبّاس بن محمّد در مدينه جلسه‌اى تشكيل دادند و جمعى از چهره‌هاى معروف علويان از بنى الحسن و بنى الحسين از جمله امام موسى بن جعفر(ع) را به آن مجلس احضار كردند تا هم قدرت‌نمايى كرده باشند و هم زهرچشمى از علويون گرفته شود و گويا تصميم بازداشت و كشتن آنان هم بوده كه به عللى از آن منصرف شدند. چون مجلس آراسته شد و علويون و موسى بن جعفر(ع) و سر بريده حسين و ساير شهدا را به آن مجلس آوردند، سكوت مرگ‌بارى جلسه را فراگرفت و كسى سخنى نمى‌گفت كه ناگهان امام هفتم تا چشمش به سر بريده حسين افتاد سكوت مجلس را شكست و با حالتى متأثّر با جملاتى سنگين و رسا از حسين رهبر انقلاب، چنين تجليل فرمود: «بازگشت همه به‌سوى خداست، او از ميان ما رفت، درحالى‌كه مسلمانى شايسته بود، روزها را روزه‌دار بود و برنامه او امر به معروف و نهى از منكر بود، همانند او در خاندانش يافت نمى‌شود»<ref>همان، ص 174 - 175</ref>


9 و 10. در اين دو فصل، مراثى و اشعار پيرامون واقعه فخ و نيز ماجراى قيام يحيى و چگونگى شهادت وى و... ذكر شده است.
9 و 10. در اين دو فصل، مراثى و اشعار پيرامون واقعه فخ و نيز ماجراى قيام يحيى و چگونگى شهادت وى و... ذكر شده است.


11. در آخرين فصل كتاب نيز شرح حال ادريس بن عبداللّه و جنگ‌هاى وى و سقوط دولت ادريسيان ذكر شده است. دانشمند بزرگ شيعه، استاد «[[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]» در كتاب دولت‌هاى شيعه در طول تاريخ، اوّلين دولت مستقل شيعه را دولت «ادريسيان» مى‌داند. در آخرين سطور اين فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور اين شهدا، همراه با رهبرشان حسين در سرزمين مقدّس فخ در شهر مكه، محله معروف به «شهداء» مى‌باشد كه فعلاً جزء شهر مكّه است و قبل از حكومت وهابى‌هاى جنايتكار، محل زيارت و داراى قبه و بارگاه بود كه به دست آن ناپاكان ضد اسلام ويران شد و هم‌اكنون محله شهداء به همين نام در مكه معروف است» <ref>همان، ص 278</ref>
11. در آخرين فصل كتاب نيز شرح حال ادريس بن عبداللّه و جنگ‌هاى وى و سقوط دولت ادريسيان ذكر شده است. دانشمند بزرگ شيعه، استاد «[[مغنیه، محمدجواد|محمدجواد مغنيه]]» در كتاب دولت‌هاى شيعه در طول تاريخ، اوّلين دولت مستقل شيعه را دولت «ادريسيان» مى‌داند. در آخرين سطور اين فصل به قبور شهداى فخ اشاره شده است: «قبور اين شهدا، همراه با رهبرشان حسين در سرزمين مقدّس فخ در شهر مكه، محله معروف به «شهداء» مى‌باشد كه فعلاً جزء شهر مكّه است و قبل از حكومت وهابى‌هاى جنايتكار، محل زيارت و داراى قبه و بارگاه بود كه به دست آن ناپاكان ضد اسلام ويران شد و هم‌اكنون محله شهداء به همين نام در مكه معروف است»<ref>همان، ص 278</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش