۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله میلانی' به 'آیتالله میلانی ') |
جز (جایگزینی متن - 'سید علی میلانی' به 'سید علی میلانی ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت امیرالمؤمنین(ع) هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن امام علی(ع)، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام (ع) اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت امیرالمؤمنین علی(ع) را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ... » برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref> | نویسنده، اسامی برخی از بزرگان اهل سنت که معترف بر اعلمیت امیرالمؤمنین(ع) هستند را ذکر میکند. وی کلمات برخی از عالمان عامه مانند إسماعیل بن سلیمان کردی در «جلاء النظر فی دفع شبهات ابن حجر»، نظامالدین سهالوی أنصاری در «الصبح الصادق» و دیگران در دلالت روایت بر عصمت امیرالمؤمنین(ع) را ذکر میکند و به آنها استشهاد میکند. از دیگر دلالتهای روایت، واسطه علوم بودن امام علی(ع)، حافظ علوم پیامبر(ص) بودن آن حضرت(ع)، وجوب رجوع امت به آن حضرت در یادگیری علوم، امام (ع) اولین کسی است که با اهل بغی جنگید و ... است. نویسنده در ادامه روایت جابر درباره حدیث مدینة العلم را با مضامین ذیل ذکر میکند؛ جابر بن عبداللّه قال: سمعت رسولالله(ص) یوم الحدیبیة و هو آخذ بید علی: هذا أمیر البررة و قاتل الفجرة، منصور من نصره مخذول من خذله، یمدّ بها صوته، أنا مدینة العلم و علی بابها فمن أراد العلم فلیأت الباب». ترجمه: ... در روز حدیبیه پیامبر(ص) درحالیکه دست علی را در دست گرفته بود فرمود: این امیر خوبان و کُشنده فاجران است، یاریگرش پیروز و تضعیفکنندهاش حقیر و مأیوس است. آنگاه صدایش را بالاتر برد و فرمود: من شهر علم هستم و علی درب آن و هرکه بخواهد به این شهر راه بیابد باید از درب آن وارد شود. وی پس از نقل روایت دلالت روایت بر افضلیت امیرالمؤمنین علی(ع) را از موارد ذیل استخراج میکند: گفتن این سخنان در روز حدیبیه که جماعت زیادی از مسلمانان در آن حضور داشتند، گرفتن میان بازوان آن حضرت توسط پیامبر(ص) و بالا بردن دستانش به جهت اتمام حجت بر حاضران، تصریح بر امامت آن حضرت با لفظ «امیر البررة»، وجوب تبعیت از آن حضرت به خاطر عبارت «منصور من نصره و مخذول من خذله» و بلندتر گفتن عبارت «انا مدینة ... » برای اینکه تمام حاضرین بشنوند از دلالتهایی در حدیث هستند که بهوضوح امامت آن حضرت(ع) را میرساند. [[حسینی میلانی، علی|آیتالله میلانی]] سپس روایت را در خطبه امام حسن(ع) بررسی میکند و رجوع طرق به امام(ع) و دلالت حدیث بر خاتمالاولیا بودن آن حضرت(ع) را نشان میدهد.<ref>ر.ک: همان، ص41-78</ref> | ||
سید علی میلانی در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد.<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref> | [[حسینی میلانی، علی|سید علی میلانی]] در فصل سوم، نوزده مورد از روایاتی که در مضمون به حدیث مدینة العلم شباهت دارند مثل دار العلم، مدینة الحکمة، مدینة الجنة، مدینة الفقه و... را ذکر میکند و آنها را از شواهد این حدیث میشمارد.<ref>ر.ک: همان، ص81-105</ref> | ||
فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، ابن جوزی و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده میشود. سپس بیان میشود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. ابن حجر عسقلانی، سیوطی در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، سخاوی در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفتهاند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب ...» این حدیث را نقل و دربارهاش صحبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص109-140</ref>. | فصول چهارم به رد مناقشات در سند حدیث مربوط اختصاص یافته است. در این بخش، قدح بخاری، ابن جوزی و ابن دقیق و قدح منسوب به ابن معین و ترمذی پاسخ داده میشود. سپس بیان میشود که قدح نووی در حدیث «دارالحکمة» بوده و رد آن با روایت «مدینة العلم» که از طریق (صحیح) دیگری نقل شده ملازمت ندارد. قدح ذهبی به دلیل انحراف و تعصب وی و با استشهاد به تحقیق علائی در کلام ذهبی پذیرفته نیست. ابن حجر عسقلانی، سیوطی در اللآلي المصنوعة و جمع الجوامع، سخاوی در مقاصد الحسنة و متقی در کنز العمال قدح ذهبی را نپذیرفتهاند. همچنین نسبت قدح در این حدیث به جزری کذب و افتراست زیرا او در «اسنی المطالب ...» این حدیث را نقل و دربارهاش صحبت کرده است<ref>ر.ک: همان، ص109-140</ref>. |
ویرایش