۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''إعجاز القرآن البياني و دلائل مصدره الرباني'''، اثر صلاح عبدالفتاح خالدى، کتابى است پيرامون اعجاز بيانى قرآن كريم و الهى و وحيانى بودن آن كه به زبان عربى و در سال 1421ق، نوشته شده است. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
مبحث دوم، به تعريف معجزه و بيان شرايط آن اختصاص يافته است. از جمله شرايط مطرحشده، عبارت است از: | مبحث دوم، به تعريف معجزه و بيان شرايط آن اختصاص يافته است. از جمله شرايط مطرحشده، عبارت است از: | ||
# خارقالعاده بودن: معجزه بايد خارج از اسباب مادى و مقياسهاى بشرى و خارج از آنچه مردم در زندگى با آن انس و الفت دارند، باشد. البته نويسنده به اين نكته نيز اشاره دارد كه خرق عادت، به معنى خرق عقل و تعارض با منطق عقلى بشرى نيست. اين خرق عادت، گاهى به قول مىباشد، مانند انزال قرآن به لسان پيامبر امى(ص)، گاهى به فعل مىباشد، مانند تبديل عصاى حضرت موسى(ع) به مار و گاهى نيز به ترك مىباشد مانند، نسوزاندن آتش ابراهيم خليل را. | |||
# فعل خدا بودن: اين خداوند است كه معجزه را به دست پيامبر جارى مىكند؛ به اين معنى كه خود پيامبر(ع) هيچ اختيار و قدرتى بر اجراى بى واسطه آن، ندارد. خداوند خود نيز بر اين امر تأكيد فرموده است. | |||
# اظهار آن به دست نبى: لازم است معجزه، به دست پيامبرى از پيامبران الهى و براى اثبات نبوت وى جارى گردد؛ بنابراين، اگر خرق عادتى از سوى يكى از اوليا و بندگان صالح خداوند اتفاق افتاد، معجزه نبوده و «كرامت» ناميده مىشود. | |||
# سالم بودن از معارضه: معجزه بايد بهگونهاى باشد كه مخالفان از آوردن مثل آن ناتوان بوده و نتوانند با آن معارضه نمايند. | |||
# بودن آن پس از ادعاى نبوت: بنابراين عمل خارقالعاده پيش از ادعاى نبوت معجزه نيست، بلكه «ارهاص» خوانده مىشود ...<ref>همان، ص 18 - 20</ref> | |||
در مبحث سوم، معجزه پيامبر اسلام(ص) و ساير انبيا(ع) بررسى و فرق ميان آن دو، بيان شده است. در ابتداى اين مبحث، به آياتى پيرامون معجزه پيامبران اشاره و نكاتى از آنها استخراج شده است، از جمله: | در مبحث سوم، معجزه پيامبر اسلام(ص) و ساير انبيا(ع) بررسى و فرق ميان آن دو، بيان شده است. در ابتداى اين مبحث، به آياتى پيرامون معجزه پيامبران اشاره و نكاتى از آنها استخراج شده است، از جمله: | ||
# بعثت انبيا بهسوى اقوام خود و بردن آيات و نشانههاى بيّن و آشكار براى آنان. | |||
# تكذيب اقوام، انبياى خويش را علىرغم ديدن آن آيات. | |||
# اعتراض به بشريت رسول و آن را دليل بر عدم نبوت ايشان دانستن. | |||
# طلب كردن اقوام، «سلطان مبين» را از انبياى خويش، علىرغم ديدن آيات بيّن و آشكار. | |||
# خبر دادن انبيا به اينكه «سلطان مبين» در دست آنها نيست، بلكه در دست خداست ...<ref>همان، ص 31</ref> | |||
در ادامه، با استفاده از آيات قرآن كريم، به 9 پيامبرى كه معجزه آوردهاند، اشاره گرديده و اولويت معجزه عقلى و بيانى بر ساير معجزات، بيان شده است. اين پيامبران، عبارتند از: نوح(ع)؛ صالح(ع)؛ ابراهيم(ع)؛ يوسف(ع)؛ موسى(ع)؛ داود(ع)؛ سليمان(ع)؛ عيسى(ع)؛ محمد(ص) و معجزات آنها به ترتيب عبارت است از: كشتى؛ شتر؛ نجات از آتش؛ علم بر تأويل احاديث و تعبير رؤيا و تفسير احلام و تحقق آنها در عالم واقع؛ عصا و يد بيضا و طوفان و حمله ملخ و...؛ تسبيح كوهها و پرندگان همراه با او؛ تسخير جن و باد و تعليم منطق الطير و...؛ زنده كردن مردگان و شفاى بيماران و....؛ قرآن كريم ...<ref>همان، ص 33 - 44</ref> | در ادامه، با استفاده از آيات قرآن كريم، به 9 پيامبرى كه معجزه آوردهاند، اشاره گرديده و اولويت معجزه عقلى و بيانى بر ساير معجزات، بيان شده است. اين پيامبران، عبارتند از: نوح(ع)؛ صالح(ع)؛ ابراهيم(ع)؛ يوسف(ع)؛ موسى(ع)؛ داود(ع)؛ سليمان(ع)؛ عيسى(ع)؛ محمد(ص) و معجزات آنها به ترتيب عبارت است از: كشتى؛ شتر؛ نجات از آتش؛ علم بر تأويل احاديث و تعبير رؤيا و تفسير احلام و تحقق آنها در عالم واقع؛ عصا و يد بيضا و طوفان و حمله ملخ و...؛ تسبيح كوهها و پرندگان همراه با او؛ تسخير جن و باد و تعليم منطق الطير و...؛ زنده كردن مردگان و شفاى بيماران و....؛ قرآن كريم ...<ref>همان، ص 33 - 44</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۷۹: | ||
در مبحث چهارم، آيات تحدى مورد مطالعه قرار گرفته و پس از بررسى آنها، به نكات زير، اشاره شده است: | در مبحث چهارم، آيات تحدى مورد مطالعه قرار گرفته و پس از بررسى آنها، به نكات زير، اشاره شده است: | ||
# آيات تحدى در قرآن، هم در سورههاى مكى آمده (طور، يونس و هود) و هم در سورهاى مدنى (بقره). | |||
# خداوند در اين آيات، از عدم قدرت انس و جن بر آوردن مثل قرآن و عجز كفار در معارضه با آن، خبر داده است. | |||
# همه آيات، در سياق واحدى بوده كه مناقشه با كفار در موضوع نبوت، رسالت و قرآن مىباشد. | |||
# تحدى در آيات، براى اثبات عجز كفار از آوردن مثل قرآن است و اين اثبات عجز، هدف اصلى نيست، بلكه وسيلهاى است براى اثبات اينكه قرآن، كلام خداوند بوده و محمد(ص) فرستاده خداست و... ...<ref>همان، ص 56</ref> | |||
در مبحث پنجم و ششم، به مراحل ناتوانى كفار از معارضه با قرآن كريم و سير تاريخى اصطلاح «إعجاز القرآن» پرداخته شده است ...<ref>همان، ص 63 - 81</ref> | در مبحث پنجم و ششم، به مراحل ناتوانى كفار از معارضه با قرآن كريم و سير تاريخى اصطلاح «إعجاز القرآن» پرداخته شده است ...<ref>همان، ص 63 - 81</ref> |
ویرایش