۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه]] خود در مقدمه اين تفسير جمعبندى فشردهاى بهصورت زير بهعنوان نتيجه و رهآورد اين شيوه آورده است: | [[طباطبایی، محمدحسین|مرحوم علامه]] خود در مقدمه اين تفسير جمعبندى فشردهاى بهصورت زير بهعنوان نتيجه و رهآورد اين شيوه آورده است: | ||
# معارف مربوط به اسما و صفات خدا؛ همچون حيات، علم، قدرت و... | |||
# معارف مربوط به افعال خداى متعال؛ همچون خلق، امر، اراده، مشيت، هدايت و... | |||
# معارف مربوط به واسطههاى ميان خدا و انسان؛ مانند حجابها، لوح و قلم، عرش و... | |||
# معارف مربوط به انسان پيش از دنيا. | |||
# معارف مربوط به انسان در دنيا، از قبيل شناخت تاريخ نوع انسان، شناخت خود انسان، شناخت اصول اجتماعى انسان، شناخت نبوت، رسالت، وحى، الهام، كتاب، دين و... | |||
# معارف مربوط به انسان پس از دنيا؛ يعنى برزخ و معاد. | |||
# معارف مربوط به اخلاق انسانى. | |||
در ذيل بيانهاى مذكور، بحثهاى روايى متفرق و گوناگونى از پيامبر و اهلبيت(ع) از طريق عامه و خاصه آورده شده و نيز به مباحث گوناگون فلسفى، علمى، تاريخى، اجتماعى و اخلاقى پرداخته شده است. | در ذيل بيانهاى مذكور، بحثهاى روايى متفرق و گوناگونى از پيامبر و اهلبيت(ع) از طريق عامه و خاصه آورده شده و نيز به مباحث گوناگون فلسفى، علمى، تاريخى، اجتماعى و اخلاقى پرداخته شده است. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۲: | ||
#جمع ميان دو شيوه تفسيرى ترتيبى و موضوعى: علامه با مراعات ترتيب در تفسير آيات، آيه به آيه و سوره به سوره، از جايگاه بلند تفسير موضوعى نيز كه اهميت آن امروزه روشن گرديده غافل نبوده و هر دو جنبه را با كمال دقت و ظرافت دنبال كرده و تفسيرى كامل در تمامى ابعاد عرضه داشته است. | |||
#:تفسير موضوعى از ديدگاه ايشان اهميت فراوانى داشته و ايشان به اين ترتيب مقاصد عالى و معارف جليل قرآن را دستهبندىكرده، آماده و كامل به پژوهشگران عرضه داشته است. | |||
تفسير موضوعى از ديدگاه ايشان اهميت فراوانى داشته و ايشان به اين ترتيب مقاصد عالى و معارف جليل قرآن را دستهبندىكرده، آماده و كامل به پژوهشگران عرضه داشته است. | #مطرح نمودن مسئله وحدت موضوعى هر سوره: هر سوره داراى هدف بهخصوصى است كه آن را با مقدمهاى ظريف دنبال مىكند وبا خاتمهاى بس شيوا به پايان مىرساند و اختلاف عدد آيات سورهها به همين امر بستگى دارد و تا مقصود نهايى انجام نگيرد، سوره به پايان نمىرسد و كوچكى و بزرگى هر سوره، به كوتاهى و بلندى هدف و مقصود از هر سوره وابسته است. به عقيده علامه هر سوره صرفا مجموعه آيات پراكنده و بدون جامع واحدى نيست؛ بلكه يك وحدت فراگير بر هر سوره حاكم است و پيوستگى آيات را مىرساند و مسئله وحدت موضوعى يا وحدت سياق در هر سوره، كه از قراين كلامى قابل توجه است، از همين جا نشئت گرفته است. | ||
#نظريه سريان و جريان يك روح كلى و حاكم بر سرتاسر قرآن: اين نظريه بر تمامى آيات و سور سايه افكنده، حقيقت و جان كلام الهى را تشكيل مىدهد. علامه بر اين باور است كه در پس ظاهر الفاظ و معانى، حقيقتى والاتر نهفته است كه گوهر قرآن و بطن آن را تشكيل مىدهد، داراى وحدتى استوار و از هرگونه تجزيه و تفصيل مبراست. آن حقيقت همانند روح در جسد، عينيت وجودى دارد و سرمنشأ تمامى احكام و شرايع و بيانات قرآن مىباشد كه نه از سنخ الفاظ و نه از سنخ مفاهيم است، بلكه از سنخ عالم امر و ملكوت است كه هرگز دست آلوده خاكيان به آن نمىرسد. | |||
#عينيت بخشيدن به مسئله «القرآن يفسر بعضه بعضا»: علامه با قدرت و احاطه فوقالعاده به تمامى آيات مرتبط با يكديگر اين مسئله را عينيت مىبخشد؛ بهگونهاى كه هريك از آيات نسبت به آيات ديگر، رافع ابهام و شك آن بوده است. | |||
#نحوه و چگونگى رسيدن به حقايق تفسيرى و دقائق تأويلى قرآن كريم: اين عمدهترين ويژگى است كه از جايگاه فطرت پاك و درون تابناك بايد نشئت گيرد و علامه بزرگ از همين صراط سوىّ به مبانى تفسير و معانى تأويل دست يافته است. | |||
توضيح اينكه قرآن در بيان مطالب و رائه مقاصد - چه تفسير و چه تأويل - شيوه خاصى دارد كه از ساير شيوهها جداست. قرآن براى رساندن مطالب خود و القاى مفاهيم عالى، روشى مخصوصبهخود دارد و اگر كسى خواسته باشد از روشهاى معمولى براى رسيدن به معانى قرآن بهره گيرد، بسى اشتباه رفته؛ زيرا قرآن كلام الهى است و فروغى فروزان دارد كه هر دلى آمادگى تابش آن را ندارد. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] با همين ديد روشن و نهاد پاك، پايه اين تفسير ارزشمند را پىريزى نموده و كاملا در اين راه موفق گرديده و توانسته حقايقى گرانبها را براى امت اسلام به ارمغان آورد كه ديگران توان آن را نداشتند و خود را به دشوارى انداختند. | توضيح اينكه قرآن در بيان مطالب و رائه مقاصد - چه تفسير و چه تأويل - شيوه خاصى دارد كه از ساير شيوهها جداست. قرآن براى رساندن مطالب خود و القاى مفاهيم عالى، روشى مخصوصبهخود دارد و اگر كسى خواسته باشد از روشهاى معمولى براى رسيدن به معانى قرآن بهره گيرد، بسى اشتباه رفته؛ زيرا قرآن كلام الهى است و فروغى فروزان دارد كه هر دلى آمادگى تابش آن را ندارد. [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] با همين ديد روشن و نهاد پاك، پايه اين تفسير ارزشمند را پىريزى نموده و كاملا در اين راه موفق گرديده و توانسته حقايقى گرانبها را براى امت اسلام به ارمغان آورد كه ديگران توان آن را نداشتند و خود را به دشوارى انداختند. | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۰۹: | ||
# سايت نور پرتال، به نقل از book.tahoor.com، 28/5/89.. | |||
# به نقل از: دائرةالمعارف انقلاب اسلامى، انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى)، جلد اول. | |||
# ميرزا محمد، عليرضا، مفتاح الميزان، ج1، ص15-18. | |||
# [[واعظ زاده خراسانی، محمد|واعظزاده خراسانى]]، محمد، سخنى پيرامون تفسير الميزان، مشكوة، پاييز1370، ش32، ص25-36. | |||
# موسوى همدانى، سيد محمدباقر، ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص20-25. | |||
# ايازى، سيد محمدعلى، الميزان في تفسير القرآن، شناختنامه [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، ج2، ص95-97. | |||
# محدثى، جواد، گنجينه الميزان و گوهرهاى جاودان، همان، ج3، ص9-10. | |||
# معرفت، محمدهادى، گوشهاى از ويژگىهاى تفسير الميزان، همان، ص23-33. | |||
ویرایش