پرش به محتوا

المجازات النبوية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'شريف رضى' به 'شريف رضى ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۷: خط ۴۷:




"المجازات النبوية يا مجازات الاثار النبوية"، اثر [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] كه به جنبه ادبى، بيان اشارات، تنبيهات، كنايات و تشبيهات روايات پرداخته است.
"المجازات النبوية يا مجازات الاثار النبوية"، اثر [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] كه به جنبه ادبى، بيان اشارات، تنبيهات، كنايات و تشبيهات روايات پرداخته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۶۱: خط ۶۱:
يكى از كتاب‌هايى كه با نگاهى ادبى به اين ميراث ارزشمند و امانت ارجمند نگريسته كتاب مورد بحث است.
يكى از كتاب‌هايى كه با نگاهى ادبى به اين ميراث ارزشمند و امانت ارجمند نگريسته كتاب مورد بحث است.


[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] براى توضيح و تبيين جنبه‌هاى ادبى قرآن كريم و مجازات و تشبيهات و استعارات كلام مجيد، كتاب ارزشمند تلخيص البيان عن مجازات القرآن را تألیف كرده است. سپس در پى همين مقصود در سنت نبوى كتاب المجازات النبويه را نگاشته است. دراين كتاب فقط به جنبه ادبى، بيان اشارات، تنبيهات، كنايات و تشبيهات روايات پرداخته است و در اين احاديث، موضوعات خاصى مورد نظر او نبوده است.
[[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] براى توضيح و تبيين جنبه‌هاى ادبى قرآن كريم و مجازات و تشبيهات و استعارات كلام مجيد، كتاب ارزشمند تلخيص البيان عن مجازات القرآن را تألیف كرده است. سپس در پى همين مقصود در سنت نبوى كتاب المجازات النبويه را نگاشته است. دراين كتاب فقط به جنبه ادبى، بيان اشارات، تنبيهات، كنايات و تشبيهات روايات پرداخته است و در اين احاديث، موضوعات خاصى مورد نظر او نبوده است.


كتاب با روايات مشهور «هذه مكه قد رمتكم بافلاذ كبدها» اين مكه است كه پاره‌هاى ديگر خويش را به سوى شما افكنده است كه در جنگ بدر گفته شده است، شروع مى‌شود و با روايت مشهور نبوى در رابطه با عظمت حجر الاسود «الحجر يمين الله فمن شاء صاحفه بها، حجر الاسود دست راست خداست. آن كس كه بخواهد به وسيله آن با خدا مصافحه كرده و دست مى‌دهد»، به پايان آمده است.
كتاب با روايات مشهور «هذه مكه قد رمتكم بافلاذ كبدها» اين مكه است كه پاره‌هاى ديگر خويش را به سوى شما افكنده است كه در جنگ بدر گفته شده است، شروع مى‌شود و با روايت مشهور نبوى در رابطه با عظمت حجر الاسود «الحجر يمين الله فمن شاء صاحفه بها، حجر الاسود دست راست خداست. آن كس كه بخواهد به وسيله آن با خدا مصافحه كرده و دست مى‌دهد»، به پايان آمده است.
خط ۷۶: خط ۷۶:
وى در بيان نكات ادبى و معانى روايات از اشعار عربى بسيار بهره مى‌جويد و روايات مشابه را نيز ذكر مى‌كند و مى‌گويد: «و نظير هذا الخبر الحديث الاخر...» و گاه نيز امثال عربى مربوط به حديث مورد بحث را بيان مى‌كند و در پردازش اين نكاب از نثرى بسيار بليغ استفاده مى‌كند.
وى در بيان نكات ادبى و معانى روايات از اشعار عربى بسيار بهره مى‌جويد و روايات مشابه را نيز ذكر مى‌كند و مى‌گويد: «و نظير هذا الخبر الحديث الاخر...» و گاه نيز امثال عربى مربوط به حديث مورد بحث را بيان مى‌كند و در پردازش اين نكاب از نثرى بسيار بليغ استفاده مى‌كند.


شايد در ابتدا تصور شود كه اين كتاب يك اثر ادبى است و فقط براى كسانى كه به دنبال بلاغت و فصاحت‌اند، مفيد مى‌افتد، ولى با توجه به تاثير بسيار زياد اين مطالب در دريافت معناى روايت و نيز با احتمالات بسيار زيبا و مختلفى كه وى در احاديث بيان مى‌كند، كاملا روشن مى‌شود كه توجه به اين نكات و مطالعه كتبى از اين دست براى همه كسانى كه به نحوى با حديث و سنت سرو كار دارند، لازم و ضرورى است. گاه انسان احساس مى‌كند، معنى حديثى را به خوبى فهميده و عمق آن را در يافته است؛ ولى هنگامى كه به بيانات [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و احتمالات مختلف ديگرى كه در اين كتاب آمده است، مى‌نگرد، متوجه مى‌شود، چگونه معناى حديث به طور كلى تغيير كرده است و چقدر احتمالات مختلف ديگر درباره آن وجود دارد.
شايد در ابتدا تصور شود كه اين كتاب يك اثر ادبى است و فقط براى كسانى كه به دنبال بلاغت و فصاحت‌اند، مفيد مى‌افتد، ولى با توجه به تاثير بسيار زياد اين مطالب در دريافت معناى روايت و نيز با احتمالات بسيار زيبا و مختلفى كه وى در احاديث بيان مى‌كند، كاملا روشن مى‌شود كه توجه به اين نكات و مطالعه كتبى از اين دست براى همه كسانى كه به نحوى با حديث و سنت سرو كار دارند، لازم و ضرورى است. گاه انسان احساس مى‌كند، معنى حديثى را به خوبى فهميده و عمق آن را در يافته است؛ ولى هنگامى كه به بيانات [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و احتمالات مختلف ديگرى كه در اين كتاب آمده است، مى‌نگرد، متوجه مى‌شود، چگونه معناى حديث به طور كلى تغيير كرده است و چقدر احتمالات مختلف ديگر درباره آن وجود دارد.


به عنوان مثال، روايت بسيار مشهورى در رابطه با ازدواج از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند: اياكم و خضراء الدمن، بپرهيزيد از سبزى‌هايى كه بر مزبله‌ها مى‌رويند. اين حديث را بسيارى چنين معنى كرده‌اند: از زيبارويانى كه در خانواده‌هاى كثيف بزرگ شده‌اند، بپرهيزيد، ولى [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] احتمال ديگرى را مطرح مى‌كند و مى‌گويد: زباله‌هايى كه در يك جا انباشته شده‌اند با يك باران گياهانى بر روى آن مى‌رويند و ظاهر بسيار زيبا و طربناك آن، باطن آن را كه كثافات و زباله‌ها است، مى‌پوشاهد. بنابراين سخن حضرت معناى ديگرى پيدا مى‌كند كه از زنانى كه ظاهرى آراسته و گول زننده دارند و باطن آنها خبيث و كثيف است، بپرهيزيد. البته در اين صورت اين حديث به خانواده فرد ربطى نخواهد، داشت و نظير اين موارد مختلفى را مى‌توان در اين كتاب يافت كه به فهال شدن ذهن در فهم احتمالات مختلف حديث كمك بسيارى مى‌كنند و مبتديان و منتهيان را مفيد مى‌افتد.
به عنوان مثال، روايت بسيار مشهورى در رابطه با ازدواج از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند: اياكم و خضراء الدمن، بپرهيزيد از سبزى‌هايى كه بر مزبله‌ها مى‌رويند. اين حديث را بسيارى چنين معنى كرده‌اند: از زيبارويانى كه در خانواده‌هاى كثيف بزرگ شده‌اند، بپرهيزيد، ولى [[شریف‌الرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] احتمال ديگرى را مطرح مى‌كند و مى‌گويد: زباله‌هايى كه در يك جا انباشته شده‌اند با يك باران گياهانى بر روى آن مى‌رويند و ظاهر بسيار زيبا و طربناك آن، باطن آن را كه كثافات و زباله‌ها است، مى‌پوشاهد. بنابراين سخن حضرت معناى ديگرى پيدا مى‌كند كه از زنانى كه ظاهرى آراسته و گول زننده دارند و باطن آنها خبيث و كثيف است، بپرهيزيد. البته در اين صورت اين حديث به خانواده فرد ربطى نخواهد، داشت و نظير اين موارد مختلفى را مى‌توان در اين كتاب يافت كه به فهال شدن ذهن در فهم احتمالات مختلف حديث كمك بسيارى مى‌كنند و مبتديان و منتهيان را مفيد مى‌افتد.


اين كتاب شايسته پژوهش‌هاى متعددى در مباحث مربوط به آن است؛ اما هنوز پژوهشى ويژه اين اثر انجام نشده، و يا به اطلاع نويسنده نرسيده است. فقط گزيده‌اى از اين كتاب توسط شيخ ابراهى كفعمى نگاشته شده كه آن هم تا كنون چاپ نشده است.
اين كتاب شايسته پژوهش‌هاى متعددى در مباحث مربوط به آن است؛ اما هنوز پژوهشى ويژه اين اثر انجام نشده، و يا به اطلاع نويسنده نرسيده است. فقط گزيده‌اى از اين كتاب توسط شيخ ابراهى كفعمى نگاشته شده كه آن هم تا كنون چاپ نشده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش