۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
مترجم در ابتداى كتاب در مقدمه نسبتاً مفصلى زندگانى نويسنده و آثار او و از جمله اهميت، نسخهها و چاپ كتاب غارات و در آخر سفر به كشمير و چگونگى ترجمه كتاب در سال 1363ش را شرح داده است (مقدمه مترجم، ص 3-29). | مترجم در ابتداى كتاب در مقدمه نسبتاً مفصلى زندگانى نويسنده و آثار او و از جمله اهميت، نسخهها و چاپ كتاب غارات و در آخر سفر به كشمير و چگونگى ترجمه كتاب در سال 1363ش را شرح داده است (مقدمه مترجم، ص 3-29). | ||
اين كتاب تأليف قرن سوم هجرى و از كهنترين متون عربى و اسلامى در موضوع اخبار و حوادث ايام حكومت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | اين كتاب تأليف قرن سوم هجرى و از كهنترين متون عربى و اسلامى در موضوع اخبار و حوادث ايام حكومت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] پس از جنگ صفين و قضيه حكميت و اقدامات معاويه پس از آن است. معاويه پس از جنگ صفين، گروهى از عمال خونخوار و بىرحم خود را مأمور كرد تا افرادى را اجير كرده و ناگهان به شهرهايى در عراق و حجاز شبيخون بزنند و قتل و غارت نموده و موجب اذيت و آزار دوستان [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بشوند و در شهرها و ولايات اضطراب و ناامنى ايجاد نموده و حكومت آنحضرت را تضعيف كنند (مقدمه مترجم، ص3). | ||
عطاردى در ابتداى بخش اعلام، كتاب را چنين معرفى كرده است: «اين كتاب از زمان تأليف تاكنون مورد توجه و انظار محققان و مؤلفان بوده و در آن، تعداى از رجال و مشاهير صدر اسلام، ذكر شده است. در آن ميان، گروهى از صحابه، تابعين و محدثان و راويان هستند. در اين اثر، گروهى از حاكمان، واليان، اميران لشكر و جنگجويان به عناوين مختلف آمدهاند. تعدادى از مردان صالح و شايسته و جماعتى هم از منافقان و منحرفان و زاهدان ريائى و دنياپرست ذكر شدهاند؛ كسانيكه آثار نيك از خود بجاى گذاشتند و يا براى خود بدنامى و لعن ابدى فراهم كردند» (متن كتاب، ص349). | عطاردى در ابتداى بخش اعلام، كتاب را چنين معرفى كرده است: «اين كتاب از زمان تأليف تاكنون مورد توجه و انظار محققان و مؤلفان بوده و در آن، تعداى از رجال و مشاهير صدر اسلام، ذكر شده است. در آن ميان، گروهى از صحابه، تابعين و محدثان و راويان هستند. در اين اثر، گروهى از حاكمان، واليان، اميران لشكر و جنگجويان به عناوين مختلف آمدهاند. تعدادى از مردان صالح و شايسته و جماعتى هم از منافقان و منحرفان و زاهدان ريائى و دنياپرست ذكر شدهاند؛ كسانيكه آثار نيك از خود بجاى گذاشتند و يا براى خود بدنامى و لعن ابدى فراهم كردند» (متن كتاب، ص349). |
ویرایش