۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
# «مٰا كٰانَ مُحَمَّدٌ أَبٰا أَحَدٍ مِنْ رِجٰالِكمْ وَ لٰکنْ رَسُولَ اللّٰهِ وَ خٰاتَمَ النَّبِيينَ وَ كٰانَ اللّٰهُ بِكلِّ شَيءٍ عَلِيماً» (الأحزاب: ٤٠)؛ «محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزى داناست». | # «مٰا كٰانَ مُحَمَّدٌ أَبٰا أَحَدٍ مِنْ رِجٰالِكمْ وَ لٰکنْ رَسُولَ اللّٰهِ وَ خٰاتَمَ النَّبِيينَ وَ كٰانَ اللّٰهُ بِكلِّ شَيءٍ عَلِيماً» (الأحزاب: ٤٠)؛ «محمد پدر هیچیک از مردان شما نیست، ولى فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزى داناست». | ||
# «تَبٰارَك الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقٰانَ عَلىٰ عَبْدِهِ لِيكونَ لِلْعٰالَمِينَ نَذِيراً» (الفرقان: 1)؛ «بزرگ [و خجسته] است کسى که بر بنده خود، فرقان [کتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود، تا براى جهانیان هشداردهندهاى باشد». | # «تَبٰارَك الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقٰانَ عَلىٰ عَبْدِهِ لِيكونَ لِلْعٰالَمِينَ نَذِيراً» (الفرقان: 1)؛ «بزرگ [و خجسته] است کسى که بر بنده خود، فرقان [کتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود، تا براى جهانیان هشداردهندهاى باشد». | ||
# «إِنَّ الَّذِينَ كفَرُوا بِالذِّكرِ لَمّٰا جٰاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكتٰابٌ عَزِيزٌ * لاٰ يأْتِيهِ الْبٰاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 41-42)؛ «کسانى که به این قرآن چون بدیشان رسید کفر ورزیدند [به کیفر خود مىرسند] و بهراستى که آن کتابى ارجمند است؛ از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمىآید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده». مراد از ذکر قرآن کریم است، به قرینه آیه: «ذٰلِك نَتْلُوهُ عَلَيك مِنَ الْآيٰاتِ وَ الذِّكرِ الْحَكيمِ» (آل عمران: | # «إِنَّ الَّذِينَ كفَرُوا بِالذِّكرِ لَمّٰا جٰاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَكتٰابٌ عَزِيزٌ * لاٰ يأْتِيهِ الْبٰاطِلُ مِنْ بَينِ يدَيهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَمِيدٍ» (فصلت: 41-42)؛ «کسانى که به این قرآن چون بدیشان رسید کفر ورزیدند [به کیفر خود مىرسند] و بهراستى که آن کتابى ارجمند است؛ از پیش روى آن و از پشت سرش باطل به سویش نمىآید؛ وحى [نامه] اى است از حکیمى ستوده». مراد از ذکر قرآن کریم است، به قرینه آیه: «ذٰلِك نَتْلُوهُ عَلَيك مِنَ الْآيٰاتِ وَ الذِّكرِ الْحَكيمِ» (آل عمران: 58)؛ «اینهاست که ما آن را از آیات و قرآن حکمتآمیز بر تو مىخوانیم». | ||
# «قُلْ أَي شَيءٍ أَكبَرُ شَهٰادَةً قُلِ اللّٰهُ شَهِيدٌ بَينِي وَ بَينَكمْ وَ أُوحِي إِلَي هٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ...» (الأنعام: | # «قُلْ أَي شَيءٍ أَكبَرُ شَهٰادَةً قُلِ اللّٰهُ شَهِيدٌ بَينِي وَ بَينَكمْ وَ أُوحِي إِلَي هٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ...» (الأنعام: 19)؛ «بگو گواهى چه کسى از همه برتر است؟ بگو خدا میان من و شما گواه است و این قرآن به من وحى شده تا بهوسیله آن شما و هر کس را [که این پیام به او] برسد هشدار دهم...». | ||
# «وَ مٰا أَرْسَلْنٰاك إِلاّٰ كافَّةً لِلنّٰاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لٰكنَّ أَكثَرَ النّٰاسِ لاٰ يعْلَمُونَ» (سبأ: 28)؛ «و ما تو را جز [به سِمَتِ] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستادیم، لیکن بیشتر مردم نمىدانند» ...<ref>ر.ک: همان، ص10-21</ref> | # «وَ مٰا أَرْسَلْنٰاك إِلاّٰ كافَّةً لِلنّٰاسِ بَشِيراً وَ نَذِيراً وَ لٰكنَّ أَكثَرَ النّٰاسِ لاٰ يعْلَمُونَ» (سبأ: 28)؛ «و ما تو را جز [به سِمَتِ] بشارتگر و هشداردهنده براى تمام مردم نفرستادیم، لیکن بیشتر مردم نمىدانند» ...<ref>ر.ک: همان، ص10-21</ref> | ||
در فصل دوم، به بررسی مسئله خاتمیت در احادیث نبوی و روایات اهلبیت(ع) پرداخته شده است. در این زمینه، 12 روایت از احادیث نبوی بوده که از جمله آنها عبارتند از: | در فصل دوم، به بررسی مسئله خاتمیت در احادیث نبوی و روایات اهلبیت(ع) پرداخته شده است. در این زمینه، 12 روایت از احادیث نبوی بوده که از جمله آنها عبارتند از: | ||
# قال رسول اللّٰه(ص): «لي خمسة أسماء: أنا محمد و أحمد أنا الماحي يمحو اللّٰه بي الكفر و أنا الحاشر يحشر الناس على قدمي و أنا العاقب الذي ليس بعده نبي»؛ «پیامبر(ص) فرمود: من پنج اسم دارم: من محمد و احمد هستم، من محوکنندهای هستم که خداوند بهوسیله من کفر را محو میکند، من محشورکننده هستم که مردم پس از من محشور میشوند و آخرین هستم و پس از من پیامبری نیست». | # قال رسول اللّٰه(ص): «لي خمسة أسماء: أنا محمد و أحمد أنا الماحي يمحو اللّٰه بي الكفر و أنا الحاشر يحشر الناس على قدمي و أنا العاقب الذي ليس بعده نبي»؛ «پیامبر(ص) فرمود: من پنج اسم دارم: من محمد و احمد هستم، من محوکنندهای هستم که خداوند بهوسیله من کفر را محو میکند، من محشورکننده هستم که مردم پس از من محشور میشوند و آخرین هستم و پس از من پیامبری نیست». | ||
# خرج رسولاللّٰه(ص) من المدينة إلى غزوة تبوک وخرج الناس معه فقال علي(ع): أخرج معك؟ فقال: لا، فبكى علي فقال له رسولاللّٰه(ص): «أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبي بعدي أو ليس بعدي نبي و لا ينبغي أن أذهب إلّا و أنت خليفتي»؛ «زمانی که پیامبر(ص) به قصد غزوه تبوک خارج شد، مردم نیز با او از شهر خارج شدند، ولی زمانی که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] | # خرج رسولاللّٰه(ص) من المدينة إلى غزوة تبوک وخرج الناس معه فقال علي(ع): أخرج معك؟ فقال: لا، فبكى علي فقال له رسولاللّٰه(ص): «أما ترضى أن تكون منّي بمنزلة هارون من موسى إلّا أنّه لا نبي بعدي أو ليس بعدي نبي و لا ينبغي أن أذهب إلّا و أنت خليفتي»؛ «زمانی که پیامبر(ص) به قصد غزوه تبوک خارج شد، مردم نیز با او از شهر خارج شدند، ولی زمانی که [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] از ایشان پرسید که آیا من نیز خارج شوم، آن حضرت فرمود نه و [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] اندوهگین گردید، اما پیامبر(ص) به ایشان فرمود: آیا خشنود نیستی از اینکه برای من، بهمنزله هارون(ع) برای موسی(ع) هستی؛ با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست... شایسته نیست که من بروم، مگر درحالیکه تو جانشینم باشی». | ||
# قال رسولاللّٰه(ص): «أنا قائد المرسلين و لا فخر و أنا خاتم النبيين و لا فخر و أنا أوّل شافع و مشفع و لا فخر»؛ «پیامبر(ص) فرمود: من پیشوای پیامبران هستم و این فخر نیست (از سر فخرفروشی نمیگویم) و من خاتم پیامبرانم و این فخر نیست و من اولین شفاعتکننده و اولین کسی هستم که شفاعتش مورد پذیرش قرار میگیرد و این فخر نیست»...<ref>ر.ک: همان، ص25-29</ref> | # قال رسولاللّٰه(ص): «أنا قائد المرسلين و لا فخر و أنا خاتم النبيين و لا فخر و أنا أوّل شافع و مشفع و لا فخر»؛ «پیامبر(ص) فرمود: من پیشوای پیامبران هستم و این فخر نیست (از سر فخرفروشی نمیگویم) و من خاتم پیامبرانم و این فخر نیست و من اولین شفاعتکننده و اولین کسی هستم که شفاعتش مورد پذیرش قرار میگیرد و این فخر نیست»...<ref>ر.ک: همان، ص25-29</ref> | ||
ویرایش