۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
#:و حضرت شیخ الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا میفرمودهاند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن میافزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع میکرده و در قید کتابت میآورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است. | #:و حضرت شیخ الاسلام، کهف الانام، ناصر السنه، قامع البدعه، ابواسماعیل عبداللّه بن محمّد الانصاری الهروی - قدّس اللّه تعالی روحه - آن را در مجالس صحبت و مجامع تذکیر و موعظت املا میفرمودهاند و سخنان دیگر بعضی از مشایخی که در آن کتاب مذکور نشده و بعضی از اذواق و مواجید خود بر آن میافزوده و یکی از محبّان و مریدان آن را جمع میکرده و در قید کتابت میآورده و الحق آن کتابی است لطیف و مجموعه ای است شریف مشتمل بر حقایق معارف صوفیه و دقایق لطائف این طایفه علّیه، اما چون به زبان هروی قدیم که در آن عهد معهود بوده وقوع یافته و به تصحیف و تحریف نویسندگان به جایی رسیده که در بسیاری از مواضع فهم مقصود به سهولت دست نمی دهد و ایضا مقتصر است بر ذکر بعض متقدّمان و از ذکر بعضی دیگر و از ذکر حضرت شیخ الاسلام و معاصران وی و متأخران از وی خالی است. | ||
#:بارها در خاطر این فقیر میگشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد... | #:بارها در خاطر این فقیر میگشت که به قدر وسع و طاقت در تحریر و تقریر آن کوشش نماید؛ آنچه معلوم شود به عبارتی که متعارف روزگار است در بیان آرد و آن را که مفهوم نشود در حجاب ستر و کتمان بگذارد و از کتب معتبره دیگر سخنان چیده و معارف سنجیده اضافه آن کرده بر لوح تبیان نگارد و شرح احوال و مقامات و معارف و کرامات و تاریخ ولادت و وفات جماعتی که در آن کتاب مذکور نشده با آن منضمّ گرداند؛ امّا به واسطه وفور علایق و هجوم عوایق میسّر نمی شد، تاآنکه در تاریخ سنه احدی و ثمانین و ثمانمائه محبّ درویشان و مُعتقِد مُعتقَد ایشان، آن از همه شغل سیر و بر فقر دلیر، امیر نظام الدین علی شیر - أعزّه اللّه تعالی بعزّ قبوله و وفّقه لسلوک طریق وصوله - که به طوع و اختیار از اعلی مراتب جاه و اعتبار اعراض نموده و به قدم تسلیم و رضا بر سلوک جادّه فقر و فنا اقبال فرموده، از این فقیر مثل آن صورتی که بر دل گذشته بود و در خاطر متمکن گشته، استدعا کرد، داعیه قدیم صورت تجدید یافت و دغدغه سابق سمت تقویت و تأکید پذیرفت، لاجرم به صدق همت و خلوص طویت در امضای آن نیت و استقصای آن امنیت شروع افتاد... | ||
#:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی میگردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2</ref> | #:این جمع و تألیف به جهت اشتمال بر نفحات انفاس طیبه مشایخ که از حظایر قدس رسیده، و بر مشامّ جان مشتاقان محاضر انس وزیده، مسمّی میگردد به نفحات الأنس من حضرات القدس...»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص1-2</ref> | ||
#ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة. | #ابوهاشم صوفی(قده)، به کنیت مشهور است. شیخ بوده به شام و در اصل کوفی است و با سفیان ثوری معاصر بوده و مات سفیان الثوری - رحمه اللّه - بالبصرة سنة إحدی و ستین و مائة. | ||
#:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند...<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref> | #:و سفیان ثوری گوید: «لو لا أبوهاشم الصّوفی ما عرفت دقیق الرّیاء» و هم وی گوید: «من ندانستم که صوفی چه بود تا بوهاشم صوفی را ندیدم» و پیش از وی بزرگان بودند در زهد و ورع و معاملت نیکو، در طریق توکل و طریق محبّت، لیکن اول کسی که وی را صوفی خواندند وی بود و پیش از وی کسی را به این نام نخوانده بودند...<ref>ر.ک: همان، ص35-36</ref> | ||
#رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل میپرسید و به وی میرفت و به موعظت و دعای وی رغبت مینمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه میگریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده ای»؟...<ref>ر.ک: همان، ص716-717</ref> | #رابعه عدویه(ره) وی از اهل بصره بود. سفیان ثوری(رض) از وی مسائل میپرسید و به وی میرفت و به موعظت و دعای وی رغبت مینمود. روزی سفیان بر وی درآمد و دست برآورد و گفت: «اللّهم إنّی أسألک السّلامة». رابعه بگریست. سفیان پرسید که: «چه میگریاند تو را»؟ گفت: «تو مرا به معرض گریه درآوردی». سفیان گفت: «چون»؟ گفت: «ندانسته ای که سلامت از دنیا در ترک او است و تو به آن آلوده ای»؟...<ref>ر.ک: همان، ص716-717</ref> | ||
#نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است: | #نویسنده، تصریح کرده که اثر حاضر را در تاریخ 883 به پایان برده است: | ||
رباعیة فی تاریخ إتمامه: | رباعیة فی تاریخ إتمامه: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
{{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}} | {{ب|''از هجرت خیر بشر و فخر انام ''|2=''در هشتصد و هشتاد و سیم گشت تمام''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و الحمد للَّه علی الإتمام...<ref>ر.ک: همان، ص740</ref> | و الحمد للَّه علی الإتمام...<ref>ر.ک: همان، ص740</ref> در این عبارت تعیین نشده که مقصود از این تاریخ، هجری شمسی است یا قمری، ولیکن با نظر به تاریخ وفات نویسنده مشخص میشود که منظور هجری قمری است. | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش