۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نويسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پايان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است. | نويسنده ابتدا به تعريف سنت و سپس بررسى علل جعل روايات پرداخته و در پايان، برخى از صحابه و كتب حديثى معروف اهل سنت را مورد بررسى قرار داده است. | ||
وى يكى از كسانى است كه ديدگاههايش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى بهپا كرده است. او در اين اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديثپژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنتستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاههاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راويان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، بهويژه در ايران، بهشدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مىگفتند و شنيده نمىشد، اينك از زبان يك عالم سنى بيان مىشد ..<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ك: روشنضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref> | وى يكى از كسانى است كه ديدگاههايش درباره سنت، در جهان اسلام مناقشات زيادى بهپا كرده است. او در اين اثر، به طرح مباحثى پرداخته كه بر حديثپژوهان اهل سنت، گران آمده و او را به سنتستيزى متهم كردند. در برابر، ديدگاههاى او درباره چگونگى نگارش روايات اهل سنت، نقد روايات موجود در جوامع حديثى آنان، حملات شديد او به برخى از راويان احاديث نبوى همچون ابوهريره و... در جهان تشيع، بهويژه در ايران، بهشدت مورد استقبال قرار گرفت؛ زيرا آنچه را عالمان شيعه، ساليان سال درباره جوامع اهل سنت مىگفتند و شنيده نمىشد، اينك از زبان يك عالم سنى بيان مىشد ...<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ك: روشنضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص89]</ref> | ||
وى در اين اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتابهاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمههاى اعتقادى قرار گرفته است. اين کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند ..<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref> | وى در اين اثر، آرايى نو ارائه كرده است كه بازتابهاى بسيارى داشته و مورد انتقادهاى علمى و هجمههاى اعتقادى قرار گرفته است. اين کتاب سبب شد كه وى را به پيروى از خاورشناسان، خروج از دين، ادعاهاى غير عالمانه، كذب عمد و انحراف از سنت متهم سازند ...<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90-91]</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، ابتدا ديدگاه دكتر [[طه حسین|طه حسين]] در مورد کتاب و تعريفات وى از آن ذكر شده و پس از تشكر و جواب نويسنده به آن، نويسنده خود به تعريف کتاب و بيان اسباب تأليف و موضوعات بحث شده در آن، پرداخته است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/9 مقدمه، ص9-39]</ref> | در مقدمه، ابتدا ديدگاه دكتر [[طه حسین|طه حسين]] در مورد کتاب و تعريفات وى از آن ذكر شده و پس از تشكر و جواب نويسنده به آن، نويسنده خود به تعريف کتاب و بيان اسباب تأليف و موضوعات بحث شده در آن، پرداخته است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/9 مقدمه، ص9-39]</ref> | ||
در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث اين بخش مىباشد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref> | در بخش اول، ابتدا به تعريف سنت و بيان جايگاه آن در دين، پرداخته شده و در ادامه، مسئله نهى از کتابت حديث، مورد بررسى قرار گرفته است. رابطه صحابه و روايت حديث، كذب بر پيامبر(ص) در زمان حيات و پس از رحلت ايشان و حكم آن، درجات صحابه، تفاوت صحابه در صدق روايت و نقل به معنى در روايات، از جمله مباحث اين بخش مىباشد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/42 متن کتاب، ص42-118]</ref> | ||
در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصهگويان، معاويه را اولين كسى دانسته كه به اين مسئله دامن زده و زمينههاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، انگيزههاى سياسى وضع حديث بررسى شده است. از جمله مباحث اين بخش عبارتند از: ادراج در حديث، ضوابط وضع حديث، ورود اسرائيليات در روايات ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/121 همان، 121-198]</ref> | در بخش دوم، اسباب جعل و وضع حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده ضمن بيان ضرر قصص و قصهگويان، معاويه را اولين كسى دانسته كه به اين مسئله دامن زده و زمينههاى جعل حديث را گسترش داد. در ادامه، انگيزههاى سياسى وضع حديث بررسى شده است. از جمله مباحث اين بخش عبارتند از: ادراج در حديث، ضوابط وضع حديث، ورود اسرائيليات در روايات ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/121 همان، 121-198]</ref> | ||
از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااينحال، از جمله صحابهاى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كردهاند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref> | از آنجايى كه ابوهريره باآنكه مدت اندكى محضر پيامبر(ص) را درك نموده و بااينحال، از جمله صحابهاى است كه بيشترين حديث را از ايشان روايت كردهاند، بخش سوم، به بررسى روايات وى اختصاص يافته است ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/202 همان، ص202-252]</ref> | ||
در بخش چهارم، به مسئله تدوين حديث و چگونگى آغاز و سير تطور آن، پرداخته شده است. كيفيت کتابت قرآن در عهد پيامبر(ص)، جمع قرآن در زمان ابوبكر و عثمان، تدوين حديث در عصر عباسيان و اثرات تأخير در تدوين حديث، حديث متواتر، خبر واحد و انواع آن، از جمله مهمترين مباحث اين بخش مىباشد ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/256 همان256-307]</ref> | در بخش چهارم، به مسئله تدوين حديث و چگونگى آغاز و سير تطور آن، پرداخته شده است. كيفيت کتابت قرآن در عهد پيامبر(ص)، جمع قرآن در زمان ابوبكر و عثمان، تدوين حديث در عصر عباسيان و اثرات تأخير در تدوين حديث، حديث متواتر، خبر واحد و انواع آن، از جمله مهمترين مباحث اين بخش مىباشد ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/256 همان256-307]</ref> | ||
در آخرين بخش، به بحث پيرامون مشهورترين كتب حديثى اهل سنت پرداخته شده است. اين كتب عبارتند از: «[[موطأ مالك]]»، «[[صحيح بخارى]]»، «[[صحيح مسلم]]»، «[[مسند احمد]]»، «[[صحيح ترمذى]]»، «[[سنن ابىداود]]» و «[[سنن نسائى]]» ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/309 همان، ص309-399]</ref> | در آخرين بخش، به بحث پيرامون مشهورترين كتب حديثى اهل سنت پرداخته شده است. اين كتب عبارتند از: «[[موطأ مالك]]»، «[[صحيح بخارى]]»، «[[صحيح مسلم]]»، «[[مسند احمد]]»، «[[صحيح ترمذى]]»، «[[سنن ابىداود]]» و «[[سنن نسائى]]» ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/309 همان، ص309-399]</ref> | ||
در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمين، آنها را ثقه مىدانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و.....<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref> | در خاتمه، به مسائلى همچون ثقه بودن يا نبودن تمامى كسانى كه متقدمين، آنها را ثقه مىدانستند، نقد علماى فقه الحديث، مستفيض نبودن اكثر خبرهاى واحد در عصر اول، فقه در زمان پيامبر(ص) و......<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/405 همان، ص405-429]</ref> | ||
«ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در اين کتاب، يكسان نيست؛ لذا شايسته است براى داورى درباره درستى يا نادرستى آنها، اين ديدگاهها دستهبندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و بهگونهاى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در اين موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند بهطور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمىگويد، براى ردّ روايات موجود، بهگونهاى استدلال مىكند كه لازمه آن، بىاعتبارى بخش بزرگى از سنت است. اين موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مىدهيم. در جاهايى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آنچنان تحليل مىكند كه نتيجهاى جز انكار حجيت سنت بهطور مطلق در پى ندارد. اين موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كردهايم. | «ديدگاه ابوريه پيرامون سنت در اين کتاب، يكسان نيست؛ لذا شايسته است براى داورى درباره درستى يا نادرستى آنها، اين ديدگاهها دستهبندى شود. آنچه او درباره سنت و احاديث موجود بيان كرده است را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد. او در بيشتر موارد، به نقد روايات موجود پرداخته و بهگونهاى سخن گفته كه نشان از آن دارد كه اصل حجيت سنت را پذيرفته، يا دست كم سخنان او در اين موارد نشان از انكار حجيت سنت ندارد. در مواردى نيز هرچند بهطور صريح، از انكار حجيت سنت سخن نمىگويد، براى ردّ روايات موجود، بهگونهاى استدلال مىكند كه لازمه آن، بىاعتبارى بخش بزرگى از سنت است. اين موارد را تحت عنوان «دسته اول»، مورد بررسى قرار مىدهيم. در جاهايى نيز پا را فراتر گذاشته و درباره احاديث و روايات موجود در جوامع حديثى، آنچنان تحليل مىكند كه نتيجهاى جز انكار حجيت سنت بهطور مطلق در پى ندارد. اين موارد را تحت عنوان «دسته دوم» بررسى كردهايم. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
2. هرچند ابوريه، گفتار و كردار پيامبر(ص) را مبيّن و مفسّر قرآن مىداند، اما بر اين باور است كه سنت پيامبر(ص) در دوره زندگى آن حضرت نگاشته نشده و آن حضرت براى نگارش حديث، كاتبى قرار نداده و حتى روايات صحيح و استوارى بر آن دلالت دارد كه ايشان نهى از کتابت هم كرده است. | 2. هرچند ابوريه، گفتار و كردار پيامبر(ص) را مبيّن و مفسّر قرآن مىداند، اما بر اين باور است كه سنت پيامبر(ص) در دوره زندگى آن حضرت نگاشته نشده و آن حضرت براى نگارش حديث، كاتبى قرار نداده و حتى روايات صحيح و استوارى بر آن دلالت دارد كه ايشان نهى از کتابت هم كرده است. | ||
3. ابوريه مىگويد: اگر تمام احاديث پيامبر(ص) همچون قرآن، جزو احكام فراگير دين بودند و دين بر آنها استوار بود و بر هر مسلمانى شناخت و پيروى از آنچه در آنهاست همانند دستورات قرآن واجب بود و پيامبر(ص) صحابه خود را به حفظ اين احاديث فرمان داده بود، بايد بزرگان صحابه بيشتر از ديگران روايت مىكردند، درحالىكه امر بهعكس است؛ لذا مىبينيم آنان كه در مرتبه پايينترى از حيث علم و ايمان قرار دارند، بيشتر روايت كرده و بزرگان صحابه، نهتنها كمتر روايت كردهاند، بلكه ديگران را نيز از نگارش حديث بازمىداشتهاند؛ حتى برخى از آنان احاديثى را كه نگاشته بودند، مىسوزانيدند» ..<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ك: روشنضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص93-100]</ref> | 3. ابوريه مىگويد: اگر تمام احاديث پيامبر(ص) همچون قرآن، جزو احكام فراگير دين بودند و دين بر آنها استوار بود و بر هر مسلمانى شناخت و پيروى از آنچه در آنهاست همانند دستورات قرآن واجب بود و پيامبر(ص) صحابه خود را به حفظ اين احاديث فرمان داده بود، بايد بزرگان صحابه بيشتر از ديگران روايت مىكردند، درحالىكه امر بهعكس است؛ لذا مىبينيم آنان كه در مرتبه پايينترى از حيث علم و ايمان قرار دارند، بيشتر روايت كرده و بزرگان صحابه، نهتنها كمتر روايت كردهاند، بلكه ديگران را نيز از نگارش حديث بازمىداشتهاند؛ حتى برخى از آنان احاديثى را كه نگاشته بودند، مىسوزانيدند» ...<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 ر.ك: روشنضمير، محمدابراهيم؛ عبادى، مهدى، ص93-100]</ref> | ||
== وضعيت کتاب == | == وضعيت کتاب == | ||
اين کتاب سه بار در مصر به چاپ رسيده است. چاپ اول در چاپخانه دارالتأليف با اشراف مؤلف در سال 1958م، چاپ دوم در 1924م، در شهر لبنانى صور و چاپ سوم كه مباحث و تحقيقاتى به آن افزوده شده بود، در سال 1969م، در مصر در دارالمعارف به چاپ رسيد ..<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90]</ref> | اين کتاب سه بار در مصر به چاپ رسيده است. چاپ اول در چاپخانه دارالتأليف با اشراف مؤلف در سال 1958م، چاپ دوم در 1924م، در شهر لبنانى صور و چاپ سوم كه مباحث و تحقيقاتى به آن افزوده شده بود، در سال 1969م، در مصر در دارالمعارف به چاپ رسيد ...<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص90]</ref> | ||
نقدهاى متعددى بر اين کتاب نوشته شده است، از جمله: «[[دفع عن السنة]]»، [[محمد ابوشهبه]]؛ «[[السنة في مكانتها و في تاريخها]]»، [[عبدالحليم محمود]]؛ «[[السنة و مكانتها في التشريع الإسلامي]]»، [[مصطفى سباعى]]؛ «[[ظلمات أبيرية]]»، [[محمد عبدالرزاق حمزه]] و.....<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص91]</ref> | نقدهاى متعددى بر اين کتاب نوشته شده است، از جمله: «[[دفع عن السنة]]»، [[محمد ابوشهبه]]؛ «[[السنة في مكانتها و في تاريخها]]»، [[عبدالحليم محمود]]؛ «[[السنة و مكانتها في التشريع الإسلامي]]»، [[مصطفى سباعى]]؛ «[[ظلمات أبيرية]]»، [[محمد عبدالرزاق حمزه]] و......<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/888918 همان، ص91]</ref> | ||
اين کتاب توسط [[ولىالله حسومى]]، تحت عنوان «[[رويكردى نو به سنت پيامبر(ص)]]» و [[نثار احمد زينپورى]] به نام «[[حديث سى دفاع]]» به فارسى ترجمه شده است. | اين کتاب توسط [[ولىالله حسومى]]، تحت عنوان «[[رويكردى نو به سنت پيامبر(ص)]]» و [[نثار احمد زينپورى]] به نام «[[حديث سى دفاع]]» به فارسى ترجمه شده است. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
فهرست مطالب و منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى کتاب آمده است. | فهرست مطالب و منابع مورد استفاده نويسنده، در انتهاى کتاب آمده است. | ||
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته و در مواردى نيز ..<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/412 بهعنوان مثال: ر.ك: ص412]</ref> به توضيح مطالب متن پرداخته شده است. | پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته و در مواردى نيز ...<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/20240/1/412 بهعنوان مثال: ر.ك: ص412]</ref> به توضيح مطالب متن پرداخته شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |
ویرایش