۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
درباره انتساب اين كتاب به شيخ برسى، ملا محمدتقى فرزند حيدرعلى زنجانى كه شاگرد ملا خليل قزوينى بوده، در كتاب «طريق النجاة» خود از آن مطلب نقل مىكند و آن را به حافظ برسى نسبت مىدهد. صاحب «رياض العلماء» مىگويد: اين نسبت خالى از تأمل نمىباشد و حقيقت آن است كه شيخ تقىالدين عبدالله حلبى (يا حلى) كتاب «مشارق الأنوار» را انتخاب كرده و پارهاى از فوايد را به ضميمه پانصد آيه در فضل اهلبيت(ع) بدان پيوسته است و آن را به نام «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» ناميده است ..<ref>گلى زواره قمشهاى، غلامرضا، ص 36</ref> | درباره انتساب اين كتاب به شيخ برسى، ملا محمدتقى فرزند حيدرعلى زنجانى كه شاگرد ملا خليل قزوينى بوده، در كتاب «طريق النجاة» خود از آن مطلب نقل مىكند و آن را به حافظ برسى نسبت مىدهد. صاحب «رياض العلماء» مىگويد: اين نسبت خالى از تأمل نمىباشد و حقيقت آن است كه شيخ تقىالدين عبدالله حلبى (يا حلى) كتاب «مشارق الأنوار» را انتخاب كرده و پارهاى از فوايد را به ضميمه پانصد آيه در فضل اهلبيت(ع) بدان پيوسته است و آن را به نام «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» ناميده است ...<ref>گلى زواره قمشهاى، غلامرضا، ص 36</ref> | ||
[[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] اين اثر را از جمله تأليفات برسى مىداند و پس از آن به تأمل صاحب «رياض» و اينكه كتاب از آثار عبدالله حلبى است، اشاره كرده و مىافزايد: علاوه بر محمدتقى يادشده، مؤلف «رياض المصائب» تفسير برخى از آيات فضائل را از آن كتاب نقل كرده و اصل كتاب را از آثار حافظ برسى معرفى كرده است. بنابراين با نقل و انتساب اين دو تن وجهى براى منع صاحب «رياض» باقى نمىماند و در ذيل «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» نيز اين كتاب در زمره آثار برسى دانسته شده است. بنا به نوشته [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، على بن فسيحالله رضا، كتاب «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» نوشته تقىالدين عبدالله حلى را اسنتساخ كرده كه در سال 1010ق، از آن فارغ شده است ..<ref>همان</ref> | [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]] اين اثر را از جمله تأليفات برسى مىداند و پس از آن به تأمل صاحب «رياض» و اينكه كتاب از آثار عبدالله حلبى است، اشاره كرده و مىافزايد: علاوه بر محمدتقى يادشده، مؤلف «رياض المصائب» تفسير برخى از آيات فضائل را از آن كتاب نقل كرده و اصل كتاب را از آثار حافظ برسى معرفى كرده است. بنابراين با نقل و انتساب اين دو تن وجهى براى منع صاحب «رياض» باقى نمىماند و در ذيل «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» نيز اين كتاب در زمره آثار برسى دانسته شده است. بنا به نوشته [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، على بن فسيحالله رضا، كتاب «الدر الثمين في أسرار الأنزع البطين» نوشته تقىالدين عبدالله حلى را اسنتساخ كرده كه در سال 1010ق، از آن فارغ شده است ...<ref>همان</ref> | ||
مقدمه محقق در شرح حال مؤلف، آثار وى و گفتههاى علما درباره اوست. پس از آن نويسنده در مقدمهاش پانصد آيهى ذكرشده در كتاب را به اجماع اكثر مفسرين در فضل على(ع) مىداند. وى تأكيد مىكند كه چرا چنين نباشد و حالآنكه آيات متشابه فراوانى در شأن پيامبران و على(ع) و نيز روايات فراوان در رفعت مقام آن حضرت از نبى مكرم اسلام(ص) نقل شده است ..<ref>مقدمه مؤلف، ص 19 - 21</ref> | مقدمه محقق در شرح حال مؤلف، آثار وى و گفتههاى علما درباره اوست. پس از آن نويسنده در مقدمهاش پانصد آيهى ذكرشده در كتاب را به اجماع اكثر مفسرين در فضل على(ع) مىداند. وى تأكيد مىكند كه چرا چنين نباشد و حالآنكه آيات متشابه فراوانى در شأن پيامبران و على(ع) و نيز روايات فراوان در رفعت مقام آن حضرت از نبى مكرم اسلام(ص) نقل شده است ...<ref>مقدمه مؤلف، ص 19 - 21</ref> | ||
در متن اثر به آيات مختلف از 38 سوره قرآن كريم اشاره و شرح شده است؛ بهعنوان مثال نويسنده با استناد به آيات و روايات، سعادت واقعى را در پيروى از على(ع) و شقاوت را در دشمنى آن حضرت مىداند ..<ref>متن كتاب، ص 129</ref> همچنين با ذكر آيه 43 سوره رعد، شاهد رسولخدا(ص) بر امت در روز قيامت و كسى كه علم الكتاب نزد اوست را اميرالمؤمنين على(ع) مىداند ..<ref>متن كتاب، ص 133</ref> | در متن اثر به آيات مختلف از 38 سوره قرآن كريم اشاره و شرح شده است؛ بهعنوان مثال نويسنده با استناد به آيات و روايات، سعادت واقعى را در پيروى از على(ع) و شقاوت را در دشمنى آن حضرت مىداند ...<ref>متن كتاب، ص 129</ref> همچنين با ذكر آيه 43 سوره رعد، شاهد رسولخدا(ص) بر امت در روز قيامت و كسى كه علم الكتاب نزد اوست را اميرالمؤمنين على(ع) مىداند ...<ref>متن كتاب، ص 133</ref> | ||
نويسنده در خاتمه، آنچه در كتاب آمده را بخشى از فضائل آن حضرت و نسبت به آيات محكماتى كه تفسير آن را جز خداوند و راسخون در علم كسى نمىداند اندك دانسته است. سپس متنى چندين صفحهاى در وصف و ثناى آن حضرت و بيان مناقب و فضائل آن امام همام را حسن ختام اثر خود قرار مىدهد ..<ref>همان، 210 - 219</ref> | نويسنده در خاتمه، آنچه در كتاب آمده را بخشى از فضائل آن حضرت و نسبت به آيات محكماتى كه تفسير آن را جز خداوند و راسخون در علم كسى نمىداند اندك دانسته است. سپس متنى چندين صفحهاى در وصف و ثناى آن حضرت و بيان مناقب و فضائل آن امام همام را حسن ختام اثر خود قرار مىدهد ...<ref>همان، 210 - 219</ref> | ||
على عاشور در بخش الحاقى كتاب به تفسير آياتى از قرآن كريم كه در كتاب اصول كافى در شأن اميرالمؤمنين على(ع) و ولايت آن حضرت ذكر شده، پرداخته است. هدف وى از افزودن اين بخش به كتاب، اولاً دفاع از مؤلف و بيان اين مطلب بوده كه آنچه نويسنده روايت كرده در امهات و مهمترين مصادر كتب شيعه موجود است و ثانياً تكميل بحث و ذكر آياتى بوده كه در حق اهلبيت(ع) نازل يا تفسير و يا تأويل شده است. عاشور در شرح اين آيات از شرح اصول كافى محدث مازندرانى استفاده نموده است ..<ref>همان، ص 223</ref> | على عاشور در بخش الحاقى كتاب به تفسير آياتى از قرآن كريم كه در كتاب اصول كافى در شأن اميرالمؤمنين على(ع) و ولايت آن حضرت ذكر شده، پرداخته است. هدف وى از افزودن اين بخش به كتاب، اولاً دفاع از مؤلف و بيان اين مطلب بوده كه آنچه نويسنده روايت كرده در امهات و مهمترين مصادر كتب شيعه موجود است و ثانياً تكميل بحث و ذكر آياتى بوده كه در حق اهلبيت(ع) نازل يا تفسير و يا تأويل شده است. عاشور در شرح اين آيات از شرح اصول كافى محدث مازندرانى استفاده نموده است ...<ref>همان، ص 223</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
از كتاب «الدرّ الثمين في خمسمائة...»، نسخهاى در كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى وجود دارد كه البته نسبت به متون ديگر اندك تفاوتى در آن ديده مىشود ..<ref>گلى زواره قمشهاى، غلامرضا، ص 36</ref> | از كتاب «الدرّ الثمين في خمسمائة...»، نسخهاى در كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهرى وجود دارد كه البته نسبت به متون ديگر اندك تفاوتى در آن ديده مىشود ...<ref>گلى زواره قمشهاى، غلامرضا، ص 36</ref> | ||
آدرس آيات، روايات، توضيح عبارات و ارجاعات مفيدى در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. توضيحات پاورقى گاه اندك و گاه مفصل است؛ بهعنوان مثال نويسنده در ردّ جهالى كه علم غيبى امام را انكار مىكنند لازم مىداند كه مفصل شرح و توضيح دهد ..<ref>پاورقى 5، صفحه 184 - 188</ref> فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. | آدرس آيات، روايات، توضيح عبارات و ارجاعات مفيدى در پاورقىهاى كتاب ذكر شده است. توضيحات پاورقى گاه اندك و گاه مفصل است؛ بهعنوان مثال نويسنده در ردّ جهالى كه علم غيبى امام را انكار مىكنند لازم مىداند كه مفصل شرح و توضيح دهد ...<ref>پاورقى 5، صفحه 184 - 188</ref> فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش