پرش به محتوا

دیوان امام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۶۰: خط ۶۰:
=== مقدمات ===
=== مقدمات ===
در آغاز كتاب، ديباچه‌اى از ناشر و بعد مقدمه‌اى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است.
در آغاز كتاب، ديباچه‌اى از ناشر و بعد مقدمه‌اى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است.
# ديباچه، اشاره‌اى است به منزلت عرفانى و ادبى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، درباره سبك‌شناسى اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بيان كرده كه: «چنان‌كه مى‌دانيم صاحب‌نظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دوره‌هاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساخته‌اند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه به‌طور كلى شيوه و سبك آثار را معين مى‌كند. با همين معيارها مى‌توان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/26 ديوان امام، ص 26]</ref>.
# ديباچه، اشاره‌اى است به منزلت عرفانى و ادبى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، درباره سبك‌شناسى اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بيان كرده كه: «چنان‌كه مى‌دانيم صاحب‌نظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دوره‌هاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساخته‌اند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه به‌طور كلى شيوه و سبك آثار را معين مى‌كند. با همين معيارها مى‌توان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/26 ديوان امام، ص 26]</ref>
# مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سروده‌هايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، به‌صورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعی «فلسفه»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>.
# مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سروده‌هايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، به‌صورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعی «فلسفه»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مى‌خواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مى‌داند''}}
{{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مى‌خواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مى‌داند''}}
خط ۶۷: خط ۶۷:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و رباعی «حذر»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/203 ديوان امام، ص 203]</ref>.
و رباعی «حذر»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/203 ديوان امام، ص 203]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''«فاطى»! به‌سوى دوست سفر بايد كرد''|2=''از خويشتن خويش گُذر بايد كرد''}}
{{ب|''«فاطى»! به‌سوى دوست سفر بايد كرد''|2=''از خويشتن خويش گُذر بايد كرد''}}
خط ۷۳: خط ۷۳:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و رباعی «اسير نفس»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/244 ديوان امام، ص 244]</ref>.
و رباعی «اسير نفس»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/244 ديوان امام، ص 244]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''«فاطى»! اگر از طارم اعلى گذرى''|2=''از خاك گذشته از ثريا گذرى''}}
{{ب|''«فاطى»! اگر از طارم اعلى گذرى''|2=''از خاك گذشته از ثريا گذرى''}}
خط ۸۲: خط ۸۲:


=== متن اصلى ===
=== متن اصلى ===
به‌طور كلى در اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، از نظر هنرهاى شعرى و بلاغى، صنعت‌هاى ادبى گوناگونى، مانند«إرداف»، «إستثناء»، «إستدراك»، «إستعاره»، «إشتقاق»، «إلتفات»، «إنسجام»، «إيجاز»، «إيهام»، «تشبيه»، «تضاد» (مطابقه)، «تكرار» (تكرير)، «تلميح»، «توزيع»، «توشيح»، «جناس تام»، «جناس شبه اشتقاق» (إقتضاب)، «جناس لاحق»، «جناس مذيل»، «جناس مضارع»، «جناس مطرف»، «جناس وسط»، «حسن مطلع»، «حسن مقطع»، «حل و درج»، «رد القافية»، «رد المطلع»، «سياقة الأعداد»، «مبالغه»، «مجاز و مراعات النظير» به كار رفته و به‌خوبى قابل مشاهده است. <ref>فرهنگ ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، ص31 - 48</ref>. به‌طور مثال، در ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) حدود يك‌صد بار در ابيات مختلف، از تلميحات اسلامى و ايرانى استفاده شده است. <ref>مقاله «بررسى ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و تحليل تلميحات آن»، ص 37</ref>.
به‌طور كلى در اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، از نظر هنرهاى شعرى و بلاغى، صنعت‌هاى ادبى گوناگونى، مانند«إرداف»، «إستثناء»، «إستدراك»، «إستعاره»، «إشتقاق»، «إلتفات»، «إنسجام»، «إيجاز»، «إيهام»، «تشبيه»، «تضاد» (مطابقه)، «تكرار» (تكرير)، «تلميح»، «توزيع»، «توشيح»، «جناس تام»، «جناس شبه اشتقاق» (إقتضاب)، «جناس لاحق»، «جناس مذيل»، «جناس مضارع»، «جناس مطرف»، «جناس وسط»، «حسن مطلع»، «حسن مقطع»، «حل و درج»، «رد القافية»، «رد المطلع»، «سياقة الأعداد»، «مبالغه»، «مجاز و مراعات النظير» به كار رفته و به‌خوبى قابل مشاهده است. <ref>فرهنگ ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، ص31 - 48</ref> به‌طور مثال، در ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) حدود يك‌صد بار در ابيات مختلف، از تلميحات اسلامى و ايرانى استفاده شده است. <ref>مقاله «بررسى ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] و تحليل تلميحات آن»، ص 37</ref>


اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، سرشار از نكته‌ها و اصطلاحات عاشقانه و عرفانى است. او با بهره‌گيرى وسيع از اصطلاحات عرفانى در دورانى كه اين اصطلاحات از سوى برخى متشرعين مورد هجمه و در معرض تهمت بود، جانى تازه به عرفان بخشيد و موجب تبرئه و احياى عرفاى راستين گرديد و از سوى ديگر به جهت شخصيت الهى و قابل ستايش خود و روى آوردن به عرفان حماسى، پويا و حركت‌آفرين كه به پيروزى و هدايت مقتدرانه انقلاب اسلامى در جهان منجر شد، عرفان اسلامى را از كنج انزوا و جنبه شخصى و درونى صرف، بيرون آورد و آن را با مفاهيم متعالى خود در سطح جامعه عموميت داد كه آثار و بركات اين انديشه بزرگ، نه تنها در ايران، بلكه در ميان مسلمانان مبارز كشورهاى ديگر به‌وضوح جلوه‌گر است.
اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، سرشار از نكته‌ها و اصطلاحات عاشقانه و عرفانى است. او با بهره‌گيرى وسيع از اصطلاحات عرفانى در دورانى كه اين اصطلاحات از سوى برخى متشرعين مورد هجمه و در معرض تهمت بود، جانى تازه به عرفان بخشيد و موجب تبرئه و احياى عرفاى راستين گرديد و از سوى ديگر به جهت شخصيت الهى و قابل ستايش خود و روى آوردن به عرفان حماسى، پويا و حركت‌آفرين كه به پيروزى و هدايت مقتدرانه انقلاب اسلامى در جهان منجر شد، عرفان اسلامى را از كنج انزوا و جنبه شخصى و درونى صرف، بيرون آورد و آن را با مفاهيم متعالى خود در سطح جامعه عموميت داد كه آثار و بركات اين انديشه بزرگ، نه تنها در ايران، بلكه در ميان مسلمانان مبارز كشورهاى ديگر به‌وضوح جلوه‌گر است.


شعر [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، بازتاب احساسات، عواطف و افكار او و متعلق به لحظات خلوت و انس با خداست. در آيينه شعر امام، صفاى درونى عرفاى راستين، آرامش قلبى مؤمنين و اميد به آينده‌اى عارى از ظلم و بى‌عدالتى را مى‌توان حس كرد. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 194</ref>.
شعر [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، بازتاب احساسات، عواطف و افكار او و متعلق به لحظات خلوت و انس با خداست. در آيينه شعر امام، صفاى درونى عرفاى راستين، آرامش قلبى مؤمنين و اميد به آينده‌اى عارى از ظلم و بى‌عدالتى را مى‌توان حس كرد. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 194</ref>


از نظر سبك‌شناسى ادبى، ميزان بهره‌گيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مى‌كنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچ‌گرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 202</ref>.
از نظر سبك‌شناسى ادبى، ميزان بهره‌گيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مى‌كنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچ‌گرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 202</ref>


جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأس‌آلود است، لذا [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيه‌اى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>.
جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأس‌آلود است، لذا [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيه‌اى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>


بى‌ترديد اين شادابى معنوى و خوش‌بينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافت‌ها و جاذبه‌هاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوان‌گرا، حركت‌آفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعده‌هاى الهى است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 205</ref>.
بى‌ترديد اين شادابى معنوى و خوش‌بينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافت‌ها و جاذبه‌هاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوان‌گرا، حركت‌آفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعده‌هاى الهى است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 205</ref>


==== غزل ====
==== غزل ====
بيشترين قالب شعرى مورد استفاده امام، غزل است كه در آنها از نظر سبك‌شناسى، اغلب، از غزل‌هاى حافظ شيرازى تأثير پذيرفته است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197</ref>.
بيشترين قالب شعرى مورد استفاده امام، غزل است كه در آنها از نظر سبك‌شناسى، اغلب، از غزل‌هاى حافظ شيرازى تأثير پذيرفته است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197</ref>


مهم‌ترين موضوع مطرح شده در غزل‌هاى امام، مباحث عرفانى و بيان عشق به معشوق و معبود حقيقى است؛ با اين تفاوت كه عرفان امام(ره)، عرفانى حماسى، پويا و حركت‌آفرين است، نه تصوف راكد خزيده در كنج خانقاه و بريده از مردم. او در غزلياتش طبق سنت غزل‌سرايان عارف، در حد وسيعى از اصطلاحات عرفانى بهره جسته است؛ اصطلاحاتى چون: عشق، عاشق، معشوق، ساقى، مى‌خانه، ساغر، باده، مست، زلف، خال، رخ، لب، خرابات، ميكده، دير مغان، بت، بت‌خانه، رند، پير خرابات و ده‌ها مورد ديگر.
مهم‌ترين موضوع مطرح شده در غزل‌هاى امام، مباحث عرفانى و بيان عشق به معشوق و معبود حقيقى است؛ با اين تفاوت كه عرفان امام(ره)، عرفانى حماسى، پويا و حركت‌آفرين است، نه تصوف راكد خزيده در كنج خانقاه و بريده از مردم. او در غزلياتش طبق سنت غزل‌سرايان عارف، در حد وسيعى از اصطلاحات عرفانى بهره جسته است؛ اصطلاحاتى چون: عشق، عاشق، معشوق، ساقى، مى‌خانه، ساغر، باده، مست، زلف، خال، رخ، لب، خرابات، ميكده، دير مغان، بت، بت‌خانه، رند، پير خرابات و ده‌ها مورد ديگر.


روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مى‌شود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگى‌هاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مى‌آيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مى‌گرفت. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197 - 198</ref>.
روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مى‌شود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگى‌هاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مى‌آيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مى‌گرفت. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)»، ص 197 - 198</ref>


او عقيده دارد جمال يار، بى‌پرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمى‌بينيم:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/52 ديوان امام، ص 52]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/49 ديوان امام، ص 49]</ref>.
او عقيده دارد جمال يار، بى‌پرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمى‌بينيم:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/52 ديوان امام، ص 52]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/49 ديوان امام، ص 49]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}
{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:




و معشوق، چنان دل‌رباست كه عاشق در راه وصالش هر سختى را به جان مى‌خرد، بلكه سر بر چوبه دار تسليم مى‌كند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref>.
و معشوق، چنان دل‌رباست كه عاشق در راه وصالش هر سختى را به جان مى‌خرد، بلكه سر بر چوبه دار تسليم مى‌كند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم''|2=''چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم''}}
{{ب|''من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم''|2=''چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم''}}
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و عشق نيز نعمتى الهى است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>.
و عشق نيز نعمتى الهى است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''آنكه دامن مى‌زند بر آتش جانم حبيب است''|2=''آنكه روزافزون نمايد درد من آن خود طبيب است''}}
{{ب|''آنكه دامن مى‌زند بر آتش جانم حبيب است''|2=''آنكه روزافزون نمايد درد من آن خود طبيب است''}}
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:


==== رباعى ====
==== رباعى ====
رباعيات حضرت امام(ره) نيز - جز چند مورد معدود - در خدمت تبيين مباحث عرفانى است كه در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب يار و برشمردن موانع راه سلوك، از فراق معشوق شكوه و آرزوى وصال او را مى‌كند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/208 ديوان امام، ص 208]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/237 همان، ص 237]</ref>،<ref>همان، ص 243</ref>،<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/248 همان، ص 248]</ref>.
رباعيات حضرت امام(ره) نيز - جز چند مورد معدود - در خدمت تبيين مباحث عرفانى است كه در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب يار و برشمردن موانع راه سلوك، از فراق معشوق شكوه و آرزوى وصال او را مى‌كند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/208 ديوان امام، ص 208]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/237 همان، ص 237]</ref>،<ref>همان، ص 243</ref>،<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/248 همان، ص 248]</ref>
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''از هستى خويشتن رها بايد شد''|2=''از ديو خودى خود جدا بايد شد''}}
{{ب|''از هستى خويشتن رها بايد شد''|2=''از ديو خودى خود جدا بايد شد''}}
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:
ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) داراى سه قصيده زيبا و هنرمندانه است. ايشان اولين قصيده را به نام «مديحه نورَين نيرَين»، در مدح حضرت فاطمه زهرا (س)، دختر پيامبر(ص) و حضرت فاطمه معصومه (ع) دختر امام موسى بن جعفر(ع) سروده است. ايشان در اين قصيده از اصطلاحات فلسفى، مثل: واجب، ممكن، ازليت، ابديت، عرض، جوهر، نفس، موجود، معدوم، كون و مكان، ممكنات، باطل، علت، هستى و... و صنايع ادبى تضاد و مراعات نظير، فراوان، بهره جسته است.
ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره) داراى سه قصيده زيبا و هنرمندانه است. ايشان اولين قصيده را به نام «مديحه نورَين نيرَين»، در مدح حضرت فاطمه زهرا (س)، دختر پيامبر(ص) و حضرت فاطمه معصومه (ع) دختر امام موسى بن جعفر(ع) سروده است. ايشان در اين قصيده از اصطلاحات فلسفى، مثل: واجب، ممكن، ازليت، ابديت، عرض، جوهر، نفس، موجود، معدوم، كون و مكان، ممكنات، باطل، علت، هستى و... و صنايع ادبى تضاد و مراعات نظير، فراوان، بهره جسته است.


دو قصيده ديگر امام(ره) به نام‌های «قصيده بهاريه انتظار» و «در مدح ولى عصر(عج)»، در ستايش حضرت مهدى موعود(س) است كه در آن ضمن توصيف طبيعت زيباى بهارى، به پاره‌اى از اصطلاحات موسيقى كهن ايرانى اشاره كرده است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]»، ص 203 - 204</ref>.
دو قصيده ديگر امام(ره) به نام‌های «قصيده بهاريه انتظار» و «در مدح ولى عصر(عج)»، در ستايش حضرت مهدى موعود(س) است كه در آن ضمن توصيف طبيعت زيباى بهارى، به پاره‌اى از اصطلاحات موسيقى كهن ايرانى اشاره كرده است. <ref>مقاله «سيرى در ديوان اشعار [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]»، ص 203 - 204</ref>


==== مسمط ====  
==== مسمط ====  
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:
=== دو نكته پايانى ===
=== دو نكته پايانى ===
# نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، قطعى است، زيرا از همه شعرها نسخه‌اى دست‌نويس به خط مبارك ايشان موجود است، به‌جز دو مورد:
# نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، قطعى است، زيرا از همه شعرها نسخه‌اى دست‌نويس به خط مبارك ايشان موجود است، به‌جز دو مورد:
## قصيده «در مدح ولى عصر(عج)» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/263 ديوان امام، ص 263]</ref>. هرچند انتساب اين قصيده به [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مى‌كند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/380 ديوان امام، ص 380]</ref>.<br />منظور از «انگليسى»، در شكوائيه بيت 35:<br />{{شعر}}{{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}}{{پایان شعر}}<br />رضاخان پهلوى است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/266 ديوان امام، ص 266]</ref>.
## قصيده «در مدح ولى عصر(عج)» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/263 ديوان امام، ص 263]</ref> هرچند انتساب اين قصيده به [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مى‌كند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/380 ديوان امام، ص 380]</ref><br />منظور از «انگليسى»، در شكوائيه بيت 35:<br />{{شعر}}{{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}}{{پایان شعر}}<br />رضاخان پهلوى است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/266 ديوان امام، ص 266]</ref>
## دو بيت آغازين شعر «بشارت باد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخه‌اى دست‌نويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>.
## دو بيت آغازين شعر «بشارت باد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref> اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخه‌اى دست‌نويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>
# هرچند تخلص شعرى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، «هندى» بوده، ولى چندان تقيدى به ذكر آن در شعرها نداشته و به همين علت، اين تخلص، نه در همه اشعار، بلكه فقط دوازده بار در غزل‌های «سخن دل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/50 ديوان امام، ص 50]</ref>، «حسرت روى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/68 ديوان امام، ص 68]</ref>، «اخگر غم» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/78 ديوان امام، ص 78]</ref>، «صبح اميد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/81 ديوان امام، ص 81]</ref>، «خضر راه» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/92 ديوان امام، ص 92]</ref>، «عروس صبح» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/128 ديوان امام، ص 128]</ref>، «پير مغان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/131 ديوان امام، ص 131]</ref>، «آيينه جان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/139 ديوان امام، ص 139]</ref>، «شب وصل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/156 ديوان امام، ص 156]</ref>، مسمط «در توصيف بهاران» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/279 ديوان امام، ص 279]</ref>، قصيده «در مدح نورَين نيرَين» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/257 ديوان امام، ص 257]</ref> و قطعه «آب زندگانى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/299 ديوان امام، ص 299]</ref> ذكر شده است.
# هرچند تخلص شعرى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]]، «هندى» بوده، ولى چندان تقيدى به ذكر آن در شعرها نداشته و به همين علت، اين تخلص، نه در همه اشعار، بلكه فقط دوازده بار در غزل‌های «سخن دل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/50 ديوان امام، ص 50]</ref>، «حسرت روى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/68 ديوان امام، ص 68]</ref>، «اخگر غم» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/78 ديوان امام، ص 78]</ref>، «صبح اميد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/81 ديوان امام، ص 81]</ref>، «خضر راه» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/92 ديوان امام، ص 92]</ref>، «عروس صبح» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/128 ديوان امام، ص 128]</ref>، «پير مغان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/131 ديوان امام، ص 131]</ref>، «آيينه جان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/139 ديوان امام، ص 139]</ref>، «شب وصل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/156 ديوان امام، ص 156]</ref>، مسمط «در توصيف بهاران» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/279 ديوان امام، ص 279]</ref>، قصيده «در مدح نورَين نيرَين» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/257 ديوان امام، ص 257]</ref> و قطعه «آب زندگانى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/299 ديوان امام، ص 299]</ref> ذكر شده است.


=== برخى از نكته‌هاى مرتبط با مباحث عرفانى ===
=== برخى از نكته‌هاى مرتبط با مباحث عرفانى ===
# [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در چند مورد از [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]]، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref><br />{{شعر}}{{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعی «لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}}{{ب|''دك كن جبل خودى خود چون موسى''|2=''تا جلوه كند جمال او بى أرنى''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعی «خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اين‌گونه سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>.{{شعر}}{{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}}{{ب|''تا خودبينى تو مشركى بيش نه‌اى''|2=''بى‌خود بشوى كه لاف مطلق نزنى''}}{{پایان شعر}}<br />البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] درباره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم.
# [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در چند مورد از [[حلاج، حسین بن منصور|حسين بن منصور حلاج]]، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref><br />{{شعر}}{{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعی «لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>{{شعر}}{{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}}{{ب|''دك كن جبل خودى خود چون موسى''|2=''تا جلوه كند جمال او بى أرنى''}}{{پایان شعر}}<br />و در رباعی «خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اين‌گونه سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>{{شعر}}{{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}}{{ب|''تا خودبينى تو مشركى بيش نه‌اى''|2=''بى‌خود بشوى كه لاف مطلق نزنى''}}{{پایان شعر}}<br />البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] درباره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم.
# [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در غزلِ«مكتب عشق» از «الفتوحات المكية» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و «مصباح الأنس» فنارى، اين‌گونه ياد كرده است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''از «فتوحاتم» نشد فتحى و از «مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دل‌فريب است''}}{{پایان شعر}}<br />البته اين يادكرد را لزوماً نمى‌توان به معناى نظر نهايى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] تلقى كرد و براى دست‌يابى به نظر جامع ايشان لازم است كه ساير آثار، مانند«تعليقات على فصوص الحكم و مصباح الانس» و «مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية» نيز مورد بررسى قرار گيرد.
# [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] در غزلِ«مكتب عشق» از «الفتوحات المكية» [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و «مصباح الأنس» فنارى، اين‌گونه ياد كرده است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref><br />{{شعر}}{{ب|''از «فتوحاتم» نشد فتحى و از «مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دل‌فريب است''}}{{پایان شعر}}<br />البته اين يادكرد را لزوماً نمى‌توان به معناى نظر نهايى [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]] تلقى كرد و براى دست‌يابى به نظر جامع ايشان لازم است كه ساير آثار، مانند«تعليقات على فصوص الحكم و مصباح الانس» و «مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية» نيز مورد بررسى قرار گيرد.
# از آنجا كه تجلى، در عرفان، جايگاه والايى دارد و عارفان، خلقت جهان را ناشى از تجلى ذات حق مى‌دانند، اين موضوع در ديوان امام(ره) نيز بازتاب چشم‌گيرى دارد. حضرت امام، در جاى جاى اشعارشان با اشاره به داستان تجلى حق بر كوه طور، از آن دريافتى رمزى و عرفانى دارند. ايشان قلب سالك را رمزى از كوه طور مى‌دانند و معتقدند: «تا نور حق بر دل سالك جلوه‌گر نشود و هستى او را فانى نسازد، به وصال يار نخواهد رسيد».<br /> هم‌چنين با تعريض به فلاسفه مى‌گويند: «غمزه يار و تجلى معشوق بر دل سالك، او را موسى‌وار از خود، بى‌خود مى‌سازد و تمام دردها را درمان مى‌كند». در نظر ايشان، جمال يار در همه جا جلوه‌گر است و اگر از ديد ما مستور است، عيب در خود ماست كه چشم حق‌بين نداريم:<ref>آيه تجلى در ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)، ص 36 - 37</ref>.<br />{{شعر}}{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}{{پایان شعر}}
# از آنجا كه تجلى، در عرفان، جايگاه والايى دارد و عارفان، خلقت جهان را ناشى از تجلى ذات حق مى‌دانند، اين موضوع در ديوان امام(ره) نيز بازتاب چشم‌گيرى دارد. حضرت امام، در جاى جاى اشعارشان با اشاره به داستان تجلى حق بر كوه طور، از آن دريافتى رمزى و عرفانى دارند. ايشان قلب سالك را رمزى از كوه طور مى‌دانند و معتقدند: «تا نور حق بر دل سالك جلوه‌گر نشود و هستى او را فانى نسازد، به وصال يار نخواهد رسيد».<br /> هم‌چنين با تعريض به فلاسفه مى‌گويند: «غمزه يار و تجلى معشوق بر دل سالك، او را موسى‌وار از خود، بى‌خود مى‌سازد و تمام دردها را درمان مى‌كند». در نظر ايشان، جمال يار در همه جا جلوه‌گر است و اگر از ديد ما مستور است، عيب در خود ماست كه چشم حق‌بين نداريم:<ref>آيه تجلى در ديوان [[خ‍م‍ی‍ن‍ی‌، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|امام خمينى]](ره)، ص 36 - 37</ref><br />{{شعر}}{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}}{{پایان شعر}}


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش