پرش به محتوا

في أدب العراق الحديث دور الأدباء الشيعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۵۵: خط ۵۵:




محقق اثر در ابتداى كتاب، بيوگرافى و تأليفات نويسنده را ذكر كرده است. پس از آن شش قصيده عبدالرضا صادق آورده شده است <ref>مقدمه محقق، ص 9 - 39</ref>.
محقق اثر در ابتداى كتاب، بيوگرافى و تأليفات نويسنده را ذكر كرده است. پس از آن شش قصيده عبدالرضا صادق آورده شده است <ref>مقدمه محقق، ص 9 - 39</ref>


نويسنده در مقدمه بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه اگر كسى بخواهد شعر شيعى عربى جديد را بررسى كند، عراق را خاستگاه طبيعى آن خواهد يافت؛ چرا كه عراق موطن تشيع اوليه است <ref>مقدمه مؤلف، ص 43</ref>.
نويسنده در مقدمه بر اين نكته تأكيد مى‌كند كه اگر كسى بخواهد شعر شيعى عربى جديد را بررسى كند، عراق را خاستگاه طبيعى آن خواهد يافت؛ چرا كه عراق موطن تشيع اوليه است <ref>مقدمه مؤلف، ص 43</ref>


وى سپس متن اثر را با تعريف لغوى و اصطلاحى «شيعه» آغاز مى‌كند. وى تصريح مى‌كند كه معاجم لغت اجماع دارند بر اينكه لفظ «شيعه» به معناى پيروى و يارى كردن است و بر تمامى كسانى كه ولايت على(ع) و اهل بيتش را پذيرفته‌اند، غلبه يافته، تا اينكه براى آنها اسم خاص شده است. تشيع به لحاظ اصطلاحى، اعتقاد به امامت على(ع) به وصيت رسول و به اراده خداوند است، بدون اينكه غلوى در حق ايشان يا كسانى كه نصى بر امامت آنها داريم باشد. نويسنده تأكيد مى‌كند كه آنچه در فِرَق شيعه مورد اختلاف است تعداد ائمه (ع) است و اصل نص و نفى غلوّ مورد اتفاق است <ref>متن كتاب، ص 51</ref>.
وى سپس متن اثر را با تعريف لغوى و اصطلاحى «شيعه» آغاز مى‌كند. وى تصريح مى‌كند كه معاجم لغت اجماع دارند بر اينكه لفظ «شيعه» به معناى پيروى و يارى كردن است و بر تمامى كسانى كه ولايت على(ع) و اهل بيتش را پذيرفته‌اند، غلبه يافته، تا اينكه براى آنها اسم خاص شده است. تشيع به لحاظ اصطلاحى، اعتقاد به امامت على(ع) به وصيت رسول و به اراده خداوند است، بدون اينكه غلوى در حق ايشان يا كسانى كه نصى بر امامت آنها داريم باشد. نويسنده تأكيد مى‌كند كه آنچه در فِرَق شيعه مورد اختلاف است تعداد ائمه (ع) است و اصل نص و نفى غلوّ مورد اتفاق است <ref>متن كتاب، ص 51</ref>


نويسنده، معتقد است كه معظم فرقه‌هاى منتسب به شيعه واقعيت ندارند و اكنون تنها سه فرقه اماميه اثناعشريه، زيديه و اسماعيليه باقى مانده است كه اثناعشريه در اين بحث مورد اهتمام ماست؛ چراكه شيعيانى كه در خلال نيمه اول از قرن دهم از آنها در اين كتاب بحث شده است، از شيعيان اثناعشرى هستند <ref>متن كتاب، ص 57 - 58</ref>.
نويسنده، معتقد است كه معظم فرقه‌هاى منتسب به شيعه واقعيت ندارند و اكنون تنها سه فرقه اماميه اثناعشريه، زيديه و اسماعيليه باقى مانده است كه اثناعشريه در اين بحث مورد اهتمام ماست؛ چراكه شيعيانى كه در خلال نيمه اول از قرن دهم از آنها در اين كتاب بحث شده است، از شيعيان اثناعشرى هستند <ref>متن كتاب، ص 57 - 58</ref>


بررسى موضوع خلافت و جانشينى پيامبر(ص) از ديدگاه شيعه و اهل سنت، مسئله بداء و تقيه از موضوعاتى است كه نويسنده در ادامه با استفاده از آيات و روايات و ديدگاه علماى دينى به آنها پرداخته است. نويسنده، تقيه را درصورتى‌كه ترك آن موجب اتلاف نفس بدون فائده باشد، واجب مى‌داند و آن را درصورتى‌كه ترويج باطل و احياى ظلم و جور باشد، حرام مى‌خواند <ref>همان، ص 97</ref>.
بررسى موضوع خلافت و جانشينى پيامبر(ص) از ديدگاه شيعه و اهل سنت، مسئله بداء و تقيه از موضوعاتى است كه نويسنده در ادامه با استفاده از آيات و روايات و ديدگاه علماى دينى به آنها پرداخته است. نويسنده، تقيه را درصورتى‌كه ترك آن موجب اتلاف نفس بدون فائده باشد، واجب مى‌داند و آن را درصورتى‌كه ترويج باطل و احياى ظلم و جور باشد، حرام مى‌خواند <ref>همان، ص 97</ref>


وى در توضيح اين موضوع به فتواى [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  در مبارزه با استعمار انگليس و نيز به ديدگاه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در تحريم تقيه براى رهايى شيعيان ايران از ظلم حكومت، كه منجر به تبعيد ايشان به تركيه و نجف شد، اشاره كرده است <ref>همان، ص 98</ref>.
وى در توضيح اين موضوع به فتواى [[میرزای شیرازی، محمدحسن بن محمود|ميرزاى شيرازى]]  در مبارزه با استعمار انگليس و نيز به ديدگاه [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) در تحريم تقيه براى رهايى شيعيان ايران از ظلم حكومت، كه منجر به تبعيد ايشان به تركيه و نجف شد، اشاره كرده است <ref>همان، ص 98</ref>


عصمت، رجعت و مهدويت سه موضوع ديگرى است كه با ادله عقلى، قرآنى و روايى مورد بحث قرار گرفته است <ref>همان، ص 99 - 120</ref>.
عصمت، رجعت و مهدويت سه موضوع ديگرى است كه با ادله عقلى، قرآنى و روايى مورد بحث قرار گرفته است <ref>همان، ص 99 - 120</ref>


نويسنده در ادامه مباحث مقدماتى به بررسى ادبيات عرب تا قرن نوزدهم پرداخته است، سپس در آخرين مطلب اين مباحث به نهضت ادبى قرن نوزدهم هجرى كه شعر از بارزترين مظاهرش بود اشاره كرده و داودپاشا را از مؤثرترين شخصيت‌هاى اين نهضت خوانده است <ref>همان، ص 242 - 243</ref>.
نويسنده در ادامه مباحث مقدماتى به بررسى ادبيات عرب تا قرن نوزدهم پرداخته است، سپس در آخرين مطلب اين مباحث به نهضت ادبى قرن نوزدهم هجرى كه شعر از بارزترين مظاهرش بود اشاره كرده و داودپاشا را از مؤثرترين شخصيت‌هاى اين نهضت خوانده است <ref>همان، ص 242 - 243</ref>


مطالب ابواب كتاب به‌طور خلاصه بدين شرح است:
مطالب ابواب كتاب به‌طور خلاصه بدين شرح است:


#عبدالرضا صادق در باب اول كتاب در ضمن سه فصل، حيات سياسى، اجتماعى و فرهنگى عراق را در طول سال‌هاى 1900 - 1950م، مورد مطالعه قرار داده است. وى در آخرين بخش از اين باب در ضمن 12 فصل به بررسى حيات فرهنگى و عقلى در اين زمان پرداخته كه مدارس، آموزش دختران، نهضت لغت، تأليف، شعر، نهضت ترجمه از جمله عناوين اين بخش از كتاب است <ref>همان، ص 285 - 262</ref>.
#عبدالرضا صادق در باب اول كتاب در ضمن سه فصل، حيات سياسى، اجتماعى و فرهنگى عراق را در طول سال‌هاى 1900 - 1950م، مورد مطالعه قرار داده است. وى در آخرين بخش از اين باب در ضمن 12 فصل به بررسى حيات فرهنگى و عقلى در اين زمان پرداخته كه مدارس، آموزش دختران، نهضت لغت، تأليف، شعر، نهضت ترجمه از جمله عناوين اين بخش از كتاب است <ref>همان، ص 285 - 262</ref>
#عبدالرضا صادق در باب دوم كتاب، مكاتب شعرى عراق در زمان مورد بحث و بهره‌اى كه شعر شيعى از آن داشته را مورد مطالعه قرار داده است. آشنايى با فرهنگ و تمدن غربى و شيوع ادبيات غرب در ميان كشورهاى عربى، درهايى تازه را در ادب و فرهنگ بر روى اعراب گشود. با تحوّل و پيشرفت تمدن، ادبيات نيز به‌تدريج پيشرفت كرد كه منجر به پيدايش دو مكتب ادبى گرديد:
#عبدالرضا صادق در باب دوم كتاب، مكاتب شعرى عراق در زمان مورد بحث و بهره‌اى كه شعر شيعى از آن داشته را مورد مطالعه قرار داده است. آشنايى با فرهنگ و تمدن غربى و شيوع ادبيات غرب در ميان كشورهاى عربى، درهايى تازه را در ادب و فرهنگ بر روى اعراب گشود. با تحوّل و پيشرفت تمدن، ادبيات نيز به‌تدريج پيشرفت كرد كه منجر به پيدايش دو مكتب ادبى گرديد:


الف) مكتب تقليد: اين مكتب گرايش به ادبيات گذشته داشته و با قداست به آن مى‌نگريست. ادباى اين مكتب سعى در احياى دوباره ميراث عرب و بازگشت به اصول قديم را داشتند. از اين افراد مى‌توان به ناصيف يازجى و ابراهيم يازجى اشاره كرد.
الف) مكتب تقليد: اين مكتب گرايش به ادبيات گذشته داشته و با قداست به آن مى‌نگريست. ادباى اين مكتب سعى در احياى دوباره ميراث عرب و بازگشت به اصول قديم را داشتند. از اين افراد مى‌توان به ناصيف يازجى و ابراهيم يازجى اشاره كرد.


ب) مكتب نوگرايانه (تجديدى): مكتب تجديدى، ديدگاهى نوگرايانه به ادبيات داشت و پيروان اين مكتب بر اين باور بودند كه ميان ادبيات و جامعه بايد ارتباطى مستقيم باشد تا اينكه اديب بتواند بيانگر عواطف و احساسات جامعه بوده و ناقد نيز در اين مسئله با او شريك باشد. اين نوع نقد در ميان كسانى رواج يافت كه دانش‌آموخته كشورهاى غربى بوده و از فرهنگ و تمدن غربى اثر پذيرفته بودند <ref>عبدالله‌زاده، ادريس، ص 44</ref>.
ب) مكتب نوگرايانه (تجديدى): مكتب تجديدى، ديدگاهى نوگرايانه به ادبيات داشت و پيروان اين مكتب بر اين باور بودند كه ميان ادبيات و جامعه بايد ارتباطى مستقيم باشد تا اينكه اديب بتواند بيانگر عواطف و احساسات جامعه بوده و ناقد نيز در اين مسئله با او شريك باشد. اين نوع نقد در ميان كسانى رواج يافت كه دانش‌آموخته كشورهاى غربى بوده و از فرهنگ و تمدن غربى اثر پذيرفته بودند <ref>عبدالله‌زاده، ادريس، ص 44</ref>


نويسنده در اين بخش با ذكر شعراى مكاتب مذكور، اشعارى را كه شعرا در رثا و يا تكريم يك شخصيت سروده‌اند ارائه كرده است كه اشعار عبدالرزاق محيى‌الدين در رثاى دكتر [[طه حسین|طه حسين]] <ref>متن كتاب، ص 522</ref> و اشعار ديگرش در تكريم خليل مطران و يا اقبال لاهورى از آن جمله است <ref>متن كتاب، ص 498 - 499</ref>.
نويسنده در اين بخش با ذكر شعراى مكاتب مذكور، اشعارى را كه شعرا در رثا و يا تكريم يك شخصيت سروده‌اند ارائه كرده است كه اشعار عبدالرزاق محيى‌الدين در رثاى دكتر [[طه حسین|طه حسين]] <ref>متن كتاب، ص 522</ref> و اشعار ديگرش در تكريم خليل مطران و يا اقبال لاهورى از آن جمله است <ref>متن كتاب، ص 498 - 499</ref>


در فصل دوم به تأثيرات شعر شيعى در حيات سياسى، وطنى و اجتماعى پرداخته شده است. ذكر اشعارى از سيد حسين كمال‌الدين و سيد محمد حببيب العبيدى و ديگر شعراى شيعى زينت‌بخش صفحات اين فصل از كتاب است <ref>همان، ص 459</ref>. از جمله مباحث مهم كه نويسنده در اين فصل به آن پرداخته، مضامين اشعار در شعر تقليديين و تجديين است. از اشعار قابل توجه كتاب قصيده‌اى است كه در دفاع از مهدويت سروده شده است <ref>همان، ص 758 - 759</ref>. آخرين بخش مطالب كتاب به بررسى نثر فنى شيعى اختصاص يافته است <ref>همان، ص 772 - 838</ref>.
در فصل دوم به تأثيرات شعر شيعى در حيات سياسى، وطنى و اجتماعى پرداخته شده است. ذكر اشعارى از سيد حسين كمال‌الدين و سيد محمد حببيب العبيدى و ديگر شعراى شيعى زينت‌بخش صفحات اين فصل از كتاب است <ref>همان، ص 459</ref> از جمله مباحث مهم كه نويسنده در اين فصل به آن پرداخته، مضامين اشعار در شعر تقليديين و تجديين است. از اشعار قابل توجه كتاب قصيده‌اى است كه در دفاع از مهدويت سروده شده است <ref>همان، ص 758 - 759</ref> آخرين بخش مطالب كتاب به بررسى نثر فنى شيعى اختصاص يافته است <ref>همان، ص 772 - 838</ref>


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش