۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - 'شريف رضى' به 'شريف رضى ') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
شريف رضى شخصيت بزرگى است كه تمامى بزرگانى تاريخ كه پس از او آمدهاند با عظمت از او ياد كرده و همواره از او متأثر بودهاند. با مطالعه زندگى اين مرد بزرگ به شرافت، علم، فضل و والايى نفسانى و مكارم اخلاق او يقين خواهى كرد. | [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] شخصيت بزرگى است كه تمامى بزرگانى تاريخ كه پس از او آمدهاند با عظمت از او ياد كرده و همواره از او متأثر بودهاند. با مطالعه زندگى اين مرد بزرگ به شرافت، علم، فضل و والايى نفسانى و مكارم اخلاق او يقين خواهى كرد. | ||
در واقع آنچه سبب نگارش کتاب شده است، دستيابى نويسنده به دو نص است كه با مطالب فوق متمايز است و لذا نويسنده بررسى و پاسخ به اين اثر را ضرورى دانسته و اقدام به تأليف اين اثر كرده است. | در واقع آنچه سبب نگارش کتاب شده است، دستيابى نويسنده به دو نص است كه با مطالب فوق متمايز است و لذا نويسنده بررسى و پاسخ به اين اثر را ضرورى دانسته و اقدام به تأليف اين اثر كرده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
نويسنده در نقد اين سخن به دو طريق مناقشه مىكند: | نويسنده در نقد اين سخن به دو طريق مناقشه مىكند: | ||
الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند اين روايت را ذكر نكرده و مشخص نمىكند كه اين قصه را از چه كسى شنيده است. 2- شريف رضى از طائفه اماميه است كه تمامى انواع خمر را حرام مىدانند. 3- نص از مشاركت شريف رضى (ره) در شرب خمر حكايت نمىكند و.... نويسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمىداند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مىكند؛ بنابراين در ردّ اين اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مىنمايد. | الف: مناقشات قابل رد؛ از جمله عبارتند از: 1- حصرى سند اين روايت را ذكر نكرده و مشخص نمىكند كه اين قصه را از چه كسى شنيده است. 2- [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] از طائفه اماميه است كه تمامى انواع خمر را حرام مىدانند. 3- نص از مشاركت [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (ره) در شرب خمر حكايت نمىكند و.... نويسنده در آخر موارد مذكور را منافى با حضور سيد در آن مجلس و عيب و مخلّ به مروّت نمىداند. وى تشكيل چنين مجالسى را در حضور خلفا و اعيان و اشراف امرى عادى تلقّى مىكند؛ بنابراين در ردّ اين اتهام به مناقشه ديگرى مبادرت مىنمايد. | ||
ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) اعتراف دارند، صدور اين گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند شريف رضى (ره) نمىداند. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره)، دلائل مختلفى را ذكر مىكند كه با توجه به آنها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مىرسد. اين شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مىكرده است. در ادامه اين بحث به كلام قال دكتر عبدالفتاح محمد الحلو بر ديوان اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهجالبلاغه در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آنها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است. | ب: مناقشه معقوله: علامه در ادامه پس از استناد به منابع مختلف و متعددى كه همگى به ورع و تدين [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) اعتراف دارند، صدور اين گونه اعمال را در شأن عالم پرهيزگار و باتقوايى؛ مانند [[شریف الرضی، محمد بن حسین|شريف رضى]] (ره) نمىداند. وى سپس به مراجعه به اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره)، دلائل مختلفى را ذكر مىكند كه با توجه به آنها قبول روايت حصرى امرى دشوار به نظر مىرسد. اين شخصيت بزرگ عالم اسلام حتى از ايراد كلمات زشت و اشعار هجو و وصف خمر و مجالس لهو و غنا پرهيز مىكرده است. در ادامه اين بحث به كلام قال دكتر عبدالفتاح محمد الحلو بر ديوان اشعار [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] (ره) و همچنين سخن معتزلى حنفى در شرح نهجالبلاغه در نقل داستان چگونگى پذيرش سرپرستى و آموزش آنها توسط [[شيخ مفيد]](ره) اشاره كرده است. | ||
نويسنده در پايان چنين نتيجهگيرى مىكند كه روايت كوران مغنى بىاساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مىداند. | نويسنده در پايان چنين نتيجهگيرى مىكند كه روايت كوران مغنى بىاساس بوده و آن را ناشى از حسد و بغى مىداند. |
ویرایش