۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''تاريخ ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر'''، اثر [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، بررسى ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر مىباشد كه به زبان انگليسى و قبل از سال 1926م، نوشته شده است. | '''تاريخ ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر'''، اثر [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]]، بررسى ادبيات ايران از صفويه تا عصر حاضر مىباشد كه به زبان انگليسى و قبل از سال 1926م، نوشته شده است. | ||
اين اثر، توسط [[مقدادی، بهرام|دكتر بهرام مقدادى]]، به زبان فارسى ترجمه شده و تحشيه و تعليق آن نيز توسط دكتر ضياءالدين سجادى و دكتر عبدالحسين نوائى صورت گرفته است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | اين اثر، توسط [[مقدادی، بهرام|دكتر بهرام مقدادى]]، به زبان فارسى ترجمه شده و تحشيه و تعليق آن نيز توسط دكتر ضياءالدين سجادى و دكتر عبدالحسين نوائى صورت گرفته است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | ||
كتاب «تاريخ ادبيات ايران»، حاصل سى سال كوشش، تحقيق و مطالعه مداوم نويسنده است و در چهار جلد نوشته شده است كه جلد چهارم آن (جلد حاضر)، سلسلههاى صفويه، قاجاريه و اوايل پهلوى را در بر مىگيرد <ref>على احمدى، عقاب، 185</ref> | كتاب «تاريخ ادبيات ايران»، حاصل سى سال كوشش، تحقيق و مطالعه مداوم نويسنده است و در چهار جلد نوشته شده است كه جلد چهارم آن (جلد حاضر)، سلسلههاى صفويه، قاجاريه و اوايل پهلوى را در بر مىگيرد <ref>على احمدى، عقاب، 185</ref> | ||
نويسنده، هدف خويش را از تدوين و تأليف كتاب، اينگونه بيان مىدارد: «ساليان دراز مرا آرزو اين بود كه حديث كاميابىهاى معنوى و ادبى ايرانيان را بنويسم. يكى از مورخين در تاريخ انگلستان كتابى دارد كه درخور اعلى درجه ستايش است؛ نام آن داستاننويس، «گرين» و عنوان كتاب نفيسش، «تاريخ مختصر انگليس» است. نگارنده نيز دل در اين راه بسته بود كه سرگذشت ايران را اندكى به همان اسلوب بپردازد... كتابهاى فراوانى درباره ايران نوشتهاند، لكن تا امروز كمتر كسى را آن همت بوده است كه داستان بسيار دلانگيز اين كشور پهناور را بهنحو جامع و درعينحال، بالنسبه موجز و مختصر به رشته تحرير درآورد» <ref>مقدمه محقق، ص 5</ref> | نويسنده، هدف خويش را از تدوين و تأليف كتاب، اينگونه بيان مىدارد: «ساليان دراز مرا آرزو اين بود كه حديث كاميابىهاى معنوى و ادبى ايرانيان را بنويسم. يكى از مورخين در تاريخ انگلستان كتابى دارد كه درخور اعلى درجه ستايش است؛ نام آن داستاننويس، «گرين» و عنوان كتاب نفيسش، «تاريخ مختصر انگليس» است. نگارنده نيز دل در اين راه بسته بود كه سرگذشت ايران را اندكى به همان اسلوب بپردازد... كتابهاى فراوانى درباره ايران نوشتهاند، لكن تا امروز كمتر كسى را آن همت بوده است كه داستان بسيار دلانگيز اين كشور پهناور را بهنحو جامع و درعينحال، بالنسبه موجز و مختصر به رشته تحرير درآورد» <ref>مقدمه محقق، ص 5</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
اين كتاب كه در حقيقت ترجمه كامل جلد چهارم «تاريخ ادبيات ايران» است، با دو مقدمه از محقق (دكتر ضياءالدين سجادى) و نويسنده آغاز و مطالب، در ده فصل، ارائه گرديده است. | اين كتاب كه در حقيقت ترجمه كامل جلد چهارم «تاريخ ادبيات ايران» است، با دو مقدمه از محقق (دكتر ضياءالدين سجادى) و نويسنده آغاز و مطالب، در ده فصل، ارائه گرديده است. | ||
روش تدوين كتاب، بسيار علمى و متديك است و نويسنده همه تحولات علمى، تاريخى، سياسى و مذهبى را كه در تحولات ادبى مؤثر است، بررسى كرده و مورد تحقيق و موشكافى، قرار داده است و درباره اهميت كار او در مقدمه مجلدات ديگر و نيز در مقالات مربوط به وى، بهتفصيل بحث شده است <ref>مقدمه محقق، ص 6</ref> | روش تدوين كتاب، بسيار علمى و متديك است و نويسنده همه تحولات علمى، تاريخى، سياسى و مذهبى را كه در تحولات ادبى مؤثر است، بررسى كرده و مورد تحقيق و موشكافى، قرار داده است و درباره اهميت كار او در مقدمه مجلدات ديگر و نيز در مقالات مربوط به وى، بهتفصيل بحث شده است <ref>مقدمه محقق، ص 6</ref> | ||
نويسنده در نوشتن اين اثر، از كتاب «تاريخ ادبيات فارسى» هرمان اته، بهعنوان يكى از منابع اصلى خود، استفاده نموده و از نام و مقام مؤلف اين كتاب، بارها ياد كرده است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | نويسنده در نوشتن اين اثر، از كتاب «تاريخ ادبيات فارسى» هرمان اته، بهعنوان يكى از منابع اصلى خود، استفاده نموده و از نام و مقام مؤلف اين كتاب، بارها ياد كرده است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، توضيحات مفيد و مفصلى پيرامون نويسنده و كتاب وى، داده شده است <ref>مقدمه محقق، ص 1</ref> | در مقدمه محقق، توضيحات مفيد و مفصلى پيرامون نويسنده و كتاب وى، داده شده است <ref>مقدمه محقق، ص 1</ref> | ||
در مقدمه نويسنده نيز به زحمات وى و اهميت و ارزش كتابش، اشاره شده است <ref>مقدمه نويسنده، ص 11</ref> | در مقدمه نويسنده نيز به زحمات وى و اهميت و ارزش كتابش، اشاره شده است <ref>مقدمه نويسنده، ص 11</ref> | ||
متن اصلى كتاب، شامل سه بخش و ده فصل مىباشد كه بخش اول آن، از فصل اول تا پنجم، تحت عنوان «نكات عمده تاريخ ايران در قرن اخير»، بخش دوم، از فصل پنجم تا فصل هشتم با عنوان «شعر فارسى در چهار قرن اخير» و بخش سوم، از فصل هشتم تا دهم با عنوان «نثر فارسى در چهار قرن اخير» مطرح گرديده است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | متن اصلى كتاب، شامل سه بخش و ده فصل مىباشد كه بخش اول آن، از فصل اول تا پنجم، تحت عنوان «نكات عمده تاريخ ايران در قرن اخير»، بخش دوم، از فصل پنجم تا فصل هشتم با عنوان «شعر فارسى در چهار قرن اخير» و بخش سوم، از فصل هشتم تا دهم با عنوان «نثر فارسى در چهار قرن اخير» مطرح گرديده است <ref>برومند، فرزانه، ص 27</ref> | ||
مؤلف در فصل اول، از اهميت تاريخى سلسله صفويه و وجود نداشتن تاريخى كامل از اين سلسله، سخن رانده است؛ همچنين به ويژگى بارز سلسله صفويه و شرح درباره آنها پرداخته، سپس از شاه اسماعيل و شخصيت وى، ميانه او با هنر و ادبيات و نيز ديدگاه شاهان صفوى نسبت به ادبيات و شعرا، سخن رانده است. سرانجام فصل، با ضميمهيى عربى، به پايان رسيده است <ref>همان</ref> | مؤلف در فصل اول، از اهميت تاريخى سلسله صفويه و وجود نداشتن تاريخى كامل از اين سلسله، سخن رانده است؛ همچنين به ويژگى بارز سلسله صفويه و شرح درباره آنها پرداخته، سپس از شاه اسماعيل و شخصيت وى، ميانه او با هنر و ادبيات و نيز ديدگاه شاهان صفوى نسبت به ادبيات و شعرا، سخن رانده است. سرانجام فصل، با ضميمهيى عربى، به پايان رسيده است <ref>همان</ref> | ||
فصل دوم، به ذكر دلايل شهرت شيخ صفىالدين شاه اسماعيل و جانشينان، برادران، پيروان، فتوحات و تلاشهاى وى در ترويج مذهب تشيع پرداخته و در ادامه، از رقباى شاه اسماعيل و فتوحات وى در غرب، جنگ چالدران، مرگ شاه اسماعيل و برخى از ويژگىهاى او، سخن رانده است <ref>همان، ص 28</ref> | فصل دوم، به ذكر دلايل شهرت شيخ صفىالدين شاه اسماعيل و جانشينان، برادران، پيروان، فتوحات و تلاشهاى وى در ترويج مذهب تشيع پرداخته و در ادامه، از رقباى شاه اسماعيل و فتوحات وى در غرب، جنگ چالدران، مرگ شاه اسماعيل و برخى از ويژگىهاى او، سخن رانده است <ref>همان، ص 28</ref> | ||
فصل سوم، از جلوس شاه طهماسب، اخلاق و عقايد وى، جنگى كه با تركان عثمانى داشته، شاه اسماعيل دوم، شاه عباس كبير و جانشينان وى سخن رانده است <ref>همان</ref> | فصل سوم، از جلوس شاه طهماسب، اخلاق و عقايد وى، جنگى كه با تركان عثمانى داشته، شاه اسماعيل دوم، شاه عباس كبير و جانشينان وى سخن رانده است <ref>همان</ref> | ||
در فصل چهارم، به شرح درباره وقايع دوران افاغنه، دوران نادر، سلطنت سلسله قاجار و وقايع مربوط به هريك، پرداخته شده است <ref>همان</ref> | در فصل چهارم، به شرح درباره وقايع دوران افاغنه، دوران نادر، سلطنت سلسله قاجار و وقايع مربوط به هريك، پرداخته شده است <ref>همان</ref> | ||
مؤلف در فصل پنجم، از ثبات استثنايى زبان ادبى ايران، توجه به شعر و انواع آن سخن گفته و درباره هريك، شرح داده است <ref>همان</ref> | مؤلف در فصل پنجم، از ثبات استثنايى زبان ادبى ايران، توجه به شعر و انواع آن سخن گفته و درباره هريك، شرح داده است <ref>همان</ref> | ||
وى فصل ششم را به گسترش قريحه شاعرى در ايران و نيز شاعران اين دوره، اختصاص داده است <ref>همان</ref> | وى فصل ششم را به گسترش قريحه شاعرى در ايران و نيز شاعران اين دوره، اختصاص داده است <ref>همان</ref> | ||
در فصل هفتم، از تجديد حيات شعر در زمان قاجار، بازگشت به سبكهاى گذشته، شعراى اين دوره، ميرزا تقى خان اميركبير، مكتب جديد شاعران پس از انقلاب و اديبالممالك بحث به ميان آمده است <ref>همان</ref> | در فصل هفتم، از تجديد حيات شعر در زمان قاجار، بازگشت به سبكهاى گذشته، شعراى اين دوره، ميرزا تقى خان اميركبير، مكتب جديد شاعران پس از انقلاب و اديبالممالك بحث به ميان آمده است <ref>همان</ref> | ||
فصل هشتم درباره سلسله مراتب تشيع و فقدان كتب فقهى شيعه در اوايل دوران صفويه بوده كه در آن، به معرفى علماى دوره صفويه و پس از آن، پرداخته شده است <ref>همان</ref> | فصل هشتم درباره سلسله مراتب تشيع و فقدان كتب فقهى شيعه در اوايل دوران صفويه بوده كه در آن، به معرفى علماى دوره صفويه و پس از آن، پرداخته شده است <ref>همان</ref> | ||
نويسنده در فصل نهم، به بررسى انواع نثر و انحطاط آن در زمان مغولان و بيگانگان ديگر و نيز بهبودى نثر در زمانهاى اخير و تقسيمبندى آثار منثور و معرفى و شرح درباره هريك پرداخته است <ref>همان</ref> | نويسنده در فصل نهم، به بررسى انواع نثر و انحطاط آن در زمان مغولان و بيگانگان ديگر و نيز بهبودى نثر در زمانهاى اخير و تقسيمبندى آثار منثور و معرفى و شرح درباره هريك پرداخته است <ref>همان</ref> | ||
در آخرين فصل، از تأثيرات تجددطلبى، دارالفنون، تئاتر، رمان و وضعيت مطبوعات ايران پس از جنگ بينالملل سخن رانده شده است <ref>همان</ref> | در آخرين فصل، از تأثيرات تجددطلبى، دارالفنون، تئاتر، رمان و وضعيت مطبوعات ايران پس از جنگ بينالملل سخن رانده شده است <ref>همان</ref> | ||
در پايان مىتوان چنين گفت كه با مطالعه دقيق در شرح حال و تتبعات [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] درباره ايران، مىتوان به اين نتايج رسيد: | در پايان مىتوان چنين گفت كه با مطالعه دقيق در شرح حال و تتبعات [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] درباره ايران، مىتوان به اين نتايج رسيد: | ||
#براون با بهرهگيرى از كتب متفاوت كه كتاب «تاريخ ادبيات ايران» هرمان اته، يكى از آنها مىباشد و نيز با مطالعه و تحقيقات خود درباره ادبيات ايران در اثر خود بهگونهاى ژرف و عميق و بسيار گسترده، ادبيات اين سرزمين را مورد بررسى قرار داده و آن را در درجه اول، به مردم سرزمين خود و در درجه دوم، به جامعه جهانى معرفى نموده است <ref>همان</ref> | #براون با بهرهگيرى از كتب متفاوت كه كتاب «تاريخ ادبيات ايران» هرمان اته، يكى از آنها مىباشد و نيز با مطالعه و تحقيقات خود درباره ادبيات ايران در اثر خود بهگونهاى ژرف و عميق و بسيار گسترده، ادبيات اين سرزمين را مورد بررسى قرار داده و آن را در درجه اول، به مردم سرزمين خود و در درجه دوم، به جامعه جهانى معرفى نموده است <ref>همان</ref> | ||
#با مطالعه در شرح زندگى اين نويسنده مىتوان به اين نتيجه رسيد كه وى تعصبى درخور تحسين به ايران داشته و معرفى عميق نسبت به ارزشهاى اصيل آن، چون آزادىخواهى و عدالت يافته و در پى اين شناخت و معرفت، براى حفظ ارزشهاى اين سرزمين، اهتمام ورزيده و با تأليف اثرى كه درباره ايران و فرهنگ و ادب و تاريخ آن از خود بهجاى گذاشته، ارزشهاى اصيل اين سرزمين را به جهان اشاعه نموده است <ref>همان</ref> | #با مطالعه در شرح زندگى اين نويسنده مىتوان به اين نتيجه رسيد كه وى تعصبى درخور تحسين به ايران داشته و معرفى عميق نسبت به ارزشهاى اصيل آن، چون آزادىخواهى و عدالت يافته و در پى اين شناخت و معرفت، براى حفظ ارزشهاى اين سرزمين، اهتمام ورزيده و با تأليف اثرى كه درباره ايران و فرهنگ و ادب و تاريخ آن از خود بهجاى گذاشته، ارزشهاى اصيل اين سرزمين را به جهان اشاعه نموده است <ref>همان</ref> | ||
[[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در بسيارى از موارد، مدافع ايران بوده و نسبت به ايرانيان، احترام خاص قائل شده است. وى نسبت به اسلام هم با ديده احترام و بزرگداشت نگريسته و تاريخ طب اسلامى را نيز نوشته است <ref>مقدمه محقق، ص 6</ref> | [[براون، ادوارد گرانویل|ادوارد براون]] در بسيارى از موارد، مدافع ايران بوده و نسبت به ايرانيان، احترام خاص قائل شده است. وى نسبت به اسلام هم با ديده احترام و بزرگداشت نگريسته و تاريخ طب اسلامى را نيز نوشته است <ref>مقدمه محقق، ص 6</ref> | ||
نويسنده گرچه كوشيده است در بحثهاى مربوط به فرقههاى مذهبى و موارد خاص مربوط به اسماعيليه و شيعه و سنى، بىطرفانه وارد شود و از غرض و جانبدارى يا ترجيح يكى بر ديگرى خالى باشد، باز هم تحت تأثير بعضى غفلتها و سهوها قرار گرفته و دچار اشتباهات فراوان شده كه مىتوان پارهاى از آنها را بر غرضورزى حمل كرد. مترجمان مجلدات سهگانه تاريخ ادبيات ايران براون، غالبا در حواشى و يادداشتهاى اضافى، به اين اشتباهات اشاره كردهاند <ref>همان، ص 7</ref> | نويسنده گرچه كوشيده است در بحثهاى مربوط به فرقههاى مذهبى و موارد خاص مربوط به اسماعيليه و شيعه و سنى، بىطرفانه وارد شود و از غرض و جانبدارى يا ترجيح يكى بر ديگرى خالى باشد، باز هم تحت تأثير بعضى غفلتها و سهوها قرار گرفته و دچار اشتباهات فراوان شده كه مىتوان پارهاى از آنها را بر غرضورزى حمل كرد. مترجمان مجلدات سهگانه تاريخ ادبيات ايران براون، غالبا در حواشى و يادداشتهاى اضافى، به اين اشتباهات اشاره كردهاند <ref>همان، ص 7</ref> | ||
== درباره ترجمه == | == درباره ترجمه == | ||
مترجم، كوشش فراوان كرده و از هر جهت امانت ترجمه و بيان مطالب مؤلف را رعايت نموده و اگر در قرائت بعضى از اسامى و نقل از لاتين به فارسى، سهوى شده باشد، توسط محقق، اصلاح شده، اما كار ترجمه، كامل است و اصلاحات، بهندرت صورت گرفته است <ref>مقدمه محقق، ص 8</ref> | مترجم، كوشش فراوان كرده و از هر جهت امانت ترجمه و بيان مطالب مؤلف را رعايت نموده و اگر در قرائت بعضى از اسامى و نقل از لاتين به فارسى، سهوى شده باشد، توسط محقق، اصلاح شده، اما كار ترجمه، كامل است و اصلاحات، بهندرت صورت گرفته است <ref>مقدمه محقق، ص 8</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش