۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در مقدمه ناظر، ضمن بيان انگيزه تأليف كتاب، نكاتى پيرامون تشيع و اهميت آن در اسلام مطرح شده است <ref>مقدمه خضرى، ج1، ص17</ref>. | در مقدمه ناظر، ضمن بيان انگيزه تأليف كتاب، نكاتى پيرامون تشيع و اهميت آن در اسلام مطرح شده است <ref>مقدمه خضرى، ج1، ص17</ref>. | ||
در جلد اول، فصل اول، كلياتى پيرامون واژهشناسى شيعه و تشيع و اصول و مبانى آن، بيان گرديده است. نويسندگان در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه اصول و مبانى اعتقادى و سياسى شيعه، براساس آيات قرآن و روايات پيامبر (ص) بوده و از اصلىترين مبانى اعتقادى شيعه، امامت است كه مانند نبوت به تعيين الهى بوده و به قبول و نفى مردم بستگى ندارد؛ اگرچه تحقق آن به پذيرش مردم است و آنچه مردم را با ولى و امام خود پيوند مىدهد، عصمت و علم ولى است كه فهم او از دين و انسان كامل است و قادر است انسان را در دنيا و براى آخرت رهبرى كند <ref>متن كتاب، ج1، ص34</ref>. | در جلد اول، فصل اول، كلياتى پيرامون واژهشناسى شيعه و تشيع و اصول و مبانى آن، بيان گرديده است. نويسندگان در اين فصل، به اين نكته اشاره دارند كه اصول و مبانى اعتقادى و سياسى شيعه، براساس آيات قرآن و روايات پيامبر(ص) بوده و از اصلىترين مبانى اعتقادى شيعه، امامت است كه مانند نبوت به تعيين الهى بوده و به قبول و نفى مردم بستگى ندارد؛ اگرچه تحقق آن به پذيرش مردم است و آنچه مردم را با ولى و امام خود پيوند مىدهد، عصمت و علم ولى است كه فهم او از دين و انسان كامل است و قادر است انسان را در دنيا و براى آخرت رهبرى كند <ref>متن كتاب، ج1، ص34</ref>. | ||
در فصل دوم، چگونگى پيدايش تشيع بررسى شده است. آنچه در اين فصل مىخوانيم آن است كه روايات فراوانى در منابع حديثى شيعه و اهل سنت از پيامبر (ص) درباره برترى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بر ديگر اصحاب آنحضرت از جهت علم، فقه، قضا، شجاعت، تقوا، عبادت و... وجود دارد. از مجموع اين روايات چنين برمىآيد كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بهعنوان برجستهترين صحابى پيامبر (ص) مطرح بود و اين مرتبه تا بدان حد مىرسد كه او را چون نفس پيامبر قرار داده است و براساس اصل عقلايى «تقدم افضل بر مفضول» شيعه بر اين باور است كه صلاحيت رهبرى امت و جانشينى پيامبر در آن برهه، منحصر به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بوده و ازاينرو انتخاب و مقدم كردن ديگر صحابه بر او، برخلاف عقل و يك انتخاب غيرشرعى بوده است؛ گرچه علما و متكلمين اهل سنت، برخلاف اين اصل عقلايى به جواز تقدم مفضول بر فاضل رأى دادهاند، اما هيچ دليل قانعكنندهاى براى اين مدعاى خود نتوانستهاند اقامه كنند <ref>همان، ص88</ref>. | در فصل دوم، چگونگى پيدايش تشيع بررسى شده است. آنچه در اين فصل مىخوانيم آن است كه روايات فراوانى در منابع حديثى شيعه و اهل سنت از پيامبر(ص) درباره برترى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بر ديگر اصحاب آنحضرت از جهت علم، فقه، قضا، شجاعت، تقوا، عبادت و... وجود دارد. از مجموع اين روايات چنين برمىآيد كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بهعنوان برجستهترين صحابى پيامبر(ص) مطرح بود و اين مرتبه تا بدان حد مىرسد كه او را چون نفس پيامبر قرار داده است و براساس اصل عقلايى «تقدم افضل بر مفضول» شيعه بر اين باور است كه صلاحيت رهبرى امت و جانشينى پيامبر در آن برهه، منحصر به [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] بوده و ازاينرو انتخاب و مقدم كردن ديگر صحابه بر او، برخلاف عقل و يك انتخاب غيرشرعى بوده است؛ گرچه علما و متكلمين اهل سنت، برخلاف اين اصل عقلايى به جواز تقدم مفضول بر فاضل رأى دادهاند، اما هيچ دليل قانعكنندهاى براى اين مدعاى خود نتوانستهاند اقامه كنند <ref>همان، ص88</ref>. | ||
تشيع دورههاى مختلفى را پشت سر گذاشته است كه دوره تكوينى انديشههاى سياسى اعتقادى آن از مهمترين اين دورههاست و تكوين انديشههاى شيعه، سبب تمييز آنان از تسنن شده است. در طول تاريخ، عواملى در بسط انديشههاى شيعى مؤثر بوده كه از مهمترين آنها رفتارها و سخنان حضرت زهرا (س) و [[امام على(ع)]] با خلفا مىباشد و بعد از آن دو، تربيتيافتگان خاص [[امام على(ع)]] مانند ابوذر، عمار، مقداد و سلمان از كوششكنندگان اوليه براى بسط اين انديشهها بودهاند. در فصل سوم كتاب، تشيع در دوران خلفاى سهگانه، مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص107</ref>. | تشيع دورههاى مختلفى را پشت سر گذاشته است كه دوره تكوينى انديشههاى سياسى اعتقادى آن از مهمترين اين دورههاست و تكوين انديشههاى شيعه، سبب تمييز آنان از تسنن شده است. در طول تاريخ، عواملى در بسط انديشههاى شيعى مؤثر بوده كه از مهمترين آنها رفتارها و سخنان حضرت زهرا (س) و [[امام على(ع)]] با خلفا مىباشد و بعد از آن دو، تربيتيافتگان خاص [[امام على(ع)]] مانند ابوذر، عمار، مقداد و سلمان از كوششكنندگان اوليه براى بسط اين انديشهها بودهاند. در فصل سوم كتاب، تشيع در دوران خلفاى سهگانه، مورد بررسى قرار گرفته است <ref>همان، ص107</ref>. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
در فصل ششم، پژوهش و بررسى تاريخ تشيع در عصر امامت امام حسين(ع)، طى مباحثى چند به انجام رسيده است. در اين فصل، نخست زندگانى و سيره آنحضرت به عنوان امام و پيشواى شيعيان و همچنين تحولات خلافت پرداخته شده و سپس ديگر مسائل مربوط به تاريخ تشيع در مقطع زمانى مذكور با توجه به تحولات مهم، بررسى شده است <ref>همان، ص151</ref>. | در فصل ششم، پژوهش و بررسى تاريخ تشيع در عصر امامت امام حسين(ع)، طى مباحثى چند به انجام رسيده است. در اين فصل، نخست زندگانى و سيره آنحضرت به عنوان امام و پيشواى شيعيان و همچنين تحولات خلافت پرداخته شده و سپس ديگر مسائل مربوط به تاريخ تشيع در مقطع زمانى مذكور با توجه به تحولات مهم، بررسى شده است <ref>همان، ص151</ref>. | ||
در فصل هفتم، دوران [[امام سجاد(ع)]] بررسى گرديده است. به نظر نويسندگان، عصر اختناق، بامعناترين نام براى دورانى است كه [[امام سجاد(ع)]] در آن مىزيست. يزيد براى حفظ قدرت حاضر بود حتى فرزند پيامبر (ص) را بكشد و از هيچ جنايتى فروگذار نكند و نوميدى از پيروزى حركت مسلحانه، نتيجه رعب و وحشت شديدى بود كه امويان ايجاد كرده بودند <ref>همان، ص215</ref>. | در فصل هفتم، دوران [[امام سجاد(ع)]] بررسى گرديده است. به نظر نويسندگان، عصر اختناق، بامعناترين نام براى دورانى است كه [[امام سجاد(ع)]] در آن مىزيست. يزيد براى حفظ قدرت حاضر بود حتى فرزند پيامبر(ص) را بكشد و از هيچ جنايتى فروگذار نكند و نوميدى از پيروزى حركت مسلحانه، نتيجه رعب و وحشت شديدى بود كه امويان ايجاد كرده بودند <ref>همان، ص215</ref>. | ||
دوره زندگى امام باقر(ع)، در فصل هشتم بررسى شده است. آنحضرت در زمانى به امامت رسيد كه نزديك به يك قرن از ظهور اسلام مىگذشت و حدود هفتاد- هشتاد سال از سلطه معاويه و حكومت امويان سپرى مىشد. شيوه حاكمان اموى در دورههاى مختلف دولت خود، بر سلطهجويى بيشتر در كشورگشايى و تصدىگرى مناصب اجتماعى- سياسى در قبضه امويان، ترويج فرهنگ جبريه، مبارزه با روح عدالتگستر اسلام و ايجاد تفرقه و انحراف در امت اسلامى، ترويج سنتهاى جاهلى، تخريب پايههاى اعتقادى مسلمانان، تهديد، تحريم و قتل شيعيان و علويان و... بود و امام باقر(ع) با مشاهده اين انحرافها و كجىها، تمام همّت خويش را در تعليم و تربيت و ترويج و گسترش فرهنگ اصيل و ناب اسلامى به كار بست <ref>همان، ص236</ref>. | دوره زندگى امام باقر(ع)، در فصل هشتم بررسى شده است. آنحضرت در زمانى به امامت رسيد كه نزديك به يك قرن از ظهور اسلام مىگذشت و حدود هفتاد- هشتاد سال از سلطه معاويه و حكومت امويان سپرى مىشد. شيوه حاكمان اموى در دورههاى مختلف دولت خود، بر سلطهجويى بيشتر در كشورگشايى و تصدىگرى مناصب اجتماعى- سياسى در قبضه امويان، ترويج فرهنگ جبريه، مبارزه با روح عدالتگستر اسلام و ايجاد تفرقه و انحراف در امت اسلامى، ترويج سنتهاى جاهلى، تخريب پايههاى اعتقادى مسلمانان، تهديد، تحريم و قتل شيعيان و علويان و... بود و امام باقر(ع) با مشاهده اين انحرافها و كجىها، تمام همّت خويش را در تعليم و تربيت و ترويج و گسترش فرهنگ اصيل و ناب اسلامى به كار بست <ref>همان، ص236</ref>. |
ویرایش