پرش به محتوا

انوار جليه در کشف اسرار حقیقت علویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۵۲: خط ۵۲:




كتاب با دو مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب كه در عناوين متعدد و مختلفى، سامان يافته، شرحى است بر حديثى كه گويند كميل بن زياد نخعى پيرامون حقيقت از اميرالمؤمنين (ع)، با عنوان «ما الحقيقة» سؤال نموده است.
كتاب با دو مقدمه از مؤلف آغاز و مطالب كه در عناوين متعدد و مختلفى، سامان يافته، شرحى است بر حديثى كه گويند كميل بن زياد نخعى پيرامون حقيقت از اميرالمؤمنين(ع)، با عنوان «ما الحقيقة» سؤال نموده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
در مقدمات، ضمن ارائه زندگى‌نامه نويسنده، به توضيح موضوع و محتواى كتاب، پرداخته شده است <ref>مقدمه، ص15-42</ref>.
در مقدمات، ضمن ارائه زندگى‌نامه نويسنده، به توضيح موضوع و محتواى كتاب، پرداخته شده است <ref>مقدمه، ص15-42</ref>.


اثر حاضر كه شرح و تفسير «حديث حقيقت» مى‌باشد، در واقع پاسخى است از حضرت على (ع) پيرامون سؤالى كه كميل بن زياد درباره حقيقت نموده است.
اثر حاضر كه شرح و تفسير «حديث حقيقت» مى‌باشد، در واقع پاسخى است از حضرت على(ع) پيرامون سؤالى كه كميل بن زياد درباره حقيقت نموده است.


در كتب عامه و خاصه، سخن از حديثى به ميان آمده است كه «حديث حقيقت» نام دارد. كميل بن زياد كه از اصحاب مورد عنايات حضرت على (ع) بود، از آن حضرت سؤال مى‌كند: «حقيقت چيست؟» حضرت به او جواب فرمودند: «تو را با حقيقت چه كار است». كميل به آن جناب عرض نمود: «مگر من صاحب سرّ تو نيستم؟» امام فرمود: «بلى، تو صاحب سرّ منى، ولى درك آنچه را كه طلب نمودى مشكل است» <ref>ر.ك: مقدمه، ص29</ref>.
در كتب عامه و خاصه، سخن از حديثى به ميان آمده است كه «حديث حقيقت» نام دارد. كميل بن زياد كه از اصحاب مورد عنايات حضرت على(ع) بود، از آن حضرت سؤال مى‌كند: «حقيقت چيست؟» حضرت به او جواب فرمودند: «تو را با حقيقت چه كار است». كميل به آن جناب عرض نمود: «مگر من صاحب سرّ تو نيستم؟» امام فرمود: «بلى، تو صاحب سرّ منى، ولى درك آنچه را كه طلب نمودى مشكل است» <ref>ر.ك: مقدمه، ص29</ref>.


نويسنده، معتقد است اين كلام مولا على (ع)، به كميل كه: «بلى و لكن يترشح عليك ما يطفح مني»، كنايه از آن است كه بايد به‌تدريج طريق بين مقام و مرتبه خود (كه شايد مقام قلب باشد) و اصل حقيقت كه مقام احديّت وجود است را بپيمايى؛ چون سلوك راه حق به‌تدريج، منزل‌به‌منزل ميسّر است؛ زيرا لغت الرّشح، رشح رشحا، به معناى عرق؛ يعنى ظاهر شدن قطرات عرق است و «ترشّح الأم ولدها باللبن»؛ يعنى: مادر شير خود را به‌تدريج در دهن طفل مى‌ريزد تا دهان طفل قوت گيرد و خود پستان مادر را بمكد؛ چه، آنكه جمله بعد (ما يطفح مني) مؤيد اين معنى است و لغت طفح، طفوحا، به معناى پر و لبريز شدن ظرف است، به حدى كه آب از اطراف آن سرازير شود و از نهايت پرى، فيضان نمايد <ref>ر.ك: همان</ref>.
نويسنده، معتقد است اين كلام مولا على(ع)، به كميل كه: «بلى و لكن يترشح عليك ما يطفح مني»، كنايه از آن است كه بايد به‌تدريج طريق بين مقام و مرتبه خود (كه شايد مقام قلب باشد) و اصل حقيقت كه مقام احديّت وجود است را بپيمايى؛ چون سلوك راه حق به‌تدريج، منزل‌به‌منزل ميسّر است؛ زيرا لغت الرّشح، رشح رشحا، به معناى عرق؛ يعنى ظاهر شدن قطرات عرق است و «ترشّح الأم ولدها باللبن»؛ يعنى: مادر شير خود را به‌تدريج در دهن طفل مى‌ريزد تا دهان طفل قوت گيرد و خود پستان مادر را بمكد؛ چه، آنكه جمله بعد (ما يطفح مني) مؤيد اين معنى است و لغت طفح، طفوحا، به معناى پر و لبريز شدن ظرف است، به حدى كه آب از اطراف آن سرازير شود و از نهايت پرى، فيضان نمايد <ref>ر.ك: همان</ref>.


نويسنده، معقتد است بااينكه اين روايت را با سند - چه معتبر و چه غير معتبر - ارباب حديث نقل نكرده‌اند، ولى آن را صادر از مقام ولايت مى‌دانند و جمع كثيرى از محققان بر اين حديث شرح نوشته‌اند و همه اتفاق دارند كه فهم اين حديث در غايت اشكال و صعوبت است <ref>ر.ك: همان، ص30</ref>.
نويسنده، معقتد است بااينكه اين روايت را با سند - چه معتبر و چه غير معتبر - ارباب حديث نقل نكرده‌اند، ولى آن را صادر از مقام ولايت مى‌دانند و جمع كثيرى از محققان بر اين حديث شرح نوشته‌اند و همه اتفاق دارند كه فهم اين حديث در غايت اشكال و صعوبت است <ref>ر.ك: همان، ص30</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش