۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
جنبه دوم: علومى كه از نهجالبلاغه قابل استفاده و استنباط است و مىتوان به صورت موضوعى بدانها پرداخت. اين علوم عبارتند از: اقتصاد، مديريت، قضاوت، تاريخ، فلسفه، عرفان، استراتژى نظامى و.... به باور مؤلف اساس و بنيان تمام اين علوم در نهجالبلاغه يافت مىشود و استنباط اين دانشها از نهجالبلاغه تنها در گرو تلاش متخصصين هر يك از دانشهاى مذكور مىباشد تا كلام حضرت را به خوبى دريافته و انديشهها و موضوعات مرتبط با علوم ياد شده را از اين كتاب ارزشمند استخراج نمايند. و درست به دليل همين نياز به متخصص، مؤلف از پرداختن به اين دانشها جز به صورت اشارهاى اجمالى و كوتاه به عناوين موضوعات و علوم اصلى و فرعى، خوددارى كرده و اين كار را به اهل فن واگذارده است. | جنبه دوم: علومى كه از نهجالبلاغه قابل استفاده و استنباط است و مىتوان به صورت موضوعى بدانها پرداخت. اين علوم عبارتند از: اقتصاد، مديريت، قضاوت، تاريخ، فلسفه، عرفان، استراتژى نظامى و.... به باور مؤلف اساس و بنيان تمام اين علوم در نهجالبلاغه يافت مىشود و استنباط اين دانشها از نهجالبلاغه تنها در گرو تلاش متخصصين هر يك از دانشهاى مذكور مىباشد تا كلام حضرت را به خوبى دريافته و انديشهها و موضوعات مرتبط با علوم ياد شده را از اين كتاب ارزشمند استخراج نمايند. و درست به دليل همين نياز به متخصص، مؤلف از پرداختن به اين دانشها جز به صورت اشارهاى اجمالى و كوتاه به عناوين موضوعات و علوم اصلى و فرعى، خوددارى كرده و اين كار را به اهل فن واگذارده است. | ||
وى بر اين باور است كه اهل فن، كليد هر دانشى را در كلام اميرالمومنين (ع) مىتوانند، بيابند چرا كه على (ع) در شهر علم است؛ علمى كه از وحى سرچشمه مىگيرد. | وى بر اين باور است كه اهل فن، كليد هر دانشى را در كلام اميرالمومنين(ع) مىتوانند، بيابند چرا كه على(ع) در شهر علم است؛ علمى كه از وحى سرچشمه مىگيرد. | ||
فصل اول: | فصل اول: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
در اين فصل مؤلف به بررسى اقسام "كلام" در نهجالبلاغه مىپردازد. | در اين فصل مؤلف به بررسى اقسام "كلام" در نهجالبلاغه مىپردازد. | ||
گفتار نخست اين فصل به موضوع "خطبهها" اختصاص يافته و طى آن نويسنده به موضوعات ذيل مىپردازد: تاريخ خطابه، اركان خطابه (ايجاد، تنسيق، تعبير)، اجزاء خطبه (مقدمه، عرض، خاتمه)، ويژگىهاى خطبههاى اميرالمومنين (ع)(ميل به تطويل، آغاز به حمد خداوند و شهادت به يگانگى خداوند و نيز رسالت پيامبر اكرم(ص)، گنجاندن آيات شريفه قرآنى در لابلاى خطبهها، در پيشگرفتن روش انسانى و...)، ويژگىهاى فنى خطبههاى حضرت، خميرمايه خطابه (موضوع و تعبير)، انواع خطبه (فكرى، موعظهاى، ملاحم، جنگى، سياسى و...)، اشكال و صور ايراد خطبه توسط حضرت(ايستادن بر بلندى، بر فراز سنگ، بر فراز منبر و...). | گفتار نخست اين فصل به موضوع "خطبهها" اختصاص يافته و طى آن نويسنده به موضوعات ذيل مىپردازد: تاريخ خطابه، اركان خطابه (ايجاد، تنسيق، تعبير)، اجزاء خطبه (مقدمه، عرض، خاتمه)، ويژگىهاى خطبههاى اميرالمومنين(ع)(ميل به تطويل، آغاز به حمد خداوند و شهادت به يگانگى خداوند و نيز رسالت پيامبر اكرم(ص)، گنجاندن آيات شريفه قرآنى در لابلاى خطبهها، در پيشگرفتن روش انسانى و...)، ويژگىهاى فنى خطبههاى حضرت، خميرمايه خطابه (موضوع و تعبير)، انواع خطبه (فكرى، موعظهاى، ملاحم، جنگى، سياسى و...)، اشكال و صور ايراد خطبه توسط حضرت(ايستادن بر بلندى، بر فراز سنگ، بر فراز منبر و...). | ||
گفتار دوم اين فصل به "كلام" كه عبارت است از فرمايشات كوتاه حضرت كه در مناسبتهاى مختلف(غير از مناسبتهاى خاصى همچون جمعه و اعياد و...) ايراد شده، اختصاص يافته است. در اين مبحث مؤلف از انواع كلام حضرت، كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در نهجالبلاغه آورده و بالغ بر هفت نوع مىشود، مىپردازد. | گفتار دوم اين فصل به "كلام" كه عبارت است از فرمايشات كوتاه حضرت كه در مناسبتهاى مختلف(غير از مناسبتهاى خاصى همچون جمعه و اعياد و...) ايراد شده، اختصاص يافته است. در اين مبحث مؤلف از انواع كلام حضرت، كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در نهجالبلاغه آورده و بالغ بر هفت نوع مىشود، مىپردازد. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
1- نامههاى حضرت به واليان. اين نامهها حاوى موضوعات متنوعى از قبيل تنبيه و هشدار، فرمان، نصيحت، آموزش برخى امور ادارى و...مىباشد. | 1- نامههاى حضرت به واليان. اين نامهها حاوى موضوعات متنوعى از قبيل تنبيه و هشدار، فرمان، نصيحت، آموزش برخى امور ادارى و...مىباشد. | ||
2- رسائل مناظرات و محاكمات؛ نظير نامههايى كه حضرت به معاويه و يا طلحه و زبير ارسال داشتند. اميرالمومنين (ع) در اين نامهها از روشهاى متفاوت و متنوعى در مناظره با هدف دفع حجت خصم بهرهبرده است. | 2- رسائل مناظرات و محاكمات؛ نظير نامههايى كه حضرت به معاويه و يا طلحه و زبير ارسال داشتند. اميرالمومنين(ع) در اين نامهها از روشهاى متفاوت و متنوعى در مناظره با هدف دفع حجت خصم بهرهبرده است. | ||
3- رسائلى كه در جهت آماده ساختن و تحريك سپاه براى مقابله با دشمنان به نقاط مختلف قلمرو حكومت حضرت ارسال مىشده است. | 3- رسائلى كه در جهت آماده ساختن و تحريك سپاه براى مقابله با دشمنان به نقاط مختلف قلمرو حكومت حضرت ارسال مىشده است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
فصل دوم:"نهجالبلاغه بين التوثيق و التشكيك" | فصل دوم:"نهجالبلاغه بين التوثيق و التشكيك" | ||
برخى به خاطر آنكه روايات نهجالبلاغه فاقد سند رجالى است، در صحت انتساب محتواى آن به اميرالمومنين (ع)، تشكيك كردهاند. از اين رو در مباحث پنجگانه اين فصل بدين تشكيكات پاسخ گفته شده است. | برخى به خاطر آنكه روايات نهجالبلاغه فاقد سند رجالى است، در صحت انتساب محتواى آن به اميرالمومنين(ع)، تشكيك كردهاند. از اين رو در مباحث پنجگانه اين فصل بدين تشكيكات پاسخ گفته شده است. | ||
مبحث اول: راويان نهجالبلاغه | مبحث اول: راويان نهجالبلاغه | ||
در اين مبحث مؤلف براى اثبات اينكه نهجالبلاغه، حاوى فرمايشات حضرت على (ع) است، به معرفى 31 تن از اصحاب حضرت كه مستقيما از خود حضرت روايت نقل كردهاند و روايات ايشان از حضرت امير (ع) در ساير منابع حديثى موجود است، مىپردازد. از اين دسته مىتوان به اصبغ بن نباتة تميمى مشاجعى، جابر بن عبدالله انصارى، جندب بن عبدالله أزدى، زيد بن صوحان، سُليم بن قيس هلالى و...اشاره كرد. | در اين مبحث مؤلف براى اثبات اينكه نهجالبلاغه، حاوى فرمايشات حضرت على(ع) است، به معرفى 31 تن از اصحاب حضرت كه مستقيما از خود حضرت روايت نقل كردهاند و روايات ايشان از حضرت امير(ع) در ساير منابع حديثى موجود است، مىپردازد. از اين دسته مىتوان به اصبغ بن نباتة تميمى مشاجعى، جابر بن عبدالله انصارى، جندب بن عبدالله أزدى، زيد بن صوحان، سُليم بن قيس هلالى و...اشاره كرد. | ||
در بخش بعدى به معرفى آن دسته از راويانى كه كلام حضرت را با واسطه ساير امامان معصوم(ع)، كه ميراثدار علم اميرالمومنين (ع) و كتابى كه به عنوان صحيفه اميرالمومنين (ع) در اختيار ايشان قرار داشت، بودهاند، روايت كردهاند، پرداخته شده است. | در بخش بعدى به معرفى آن دسته از راويانى كه كلام حضرت را با واسطه ساير امامان معصوم(ع)، كه ميراثدار علم اميرالمومنين(ع) و كتابى كه به عنوان صحيفه اميرالمومنين(ع) در اختيار ايشان قرار داشت، بودهاند، روايت كردهاند، پرداخته شده است. | ||
گفتار دوم اين فصل به معرفى شانزده تن از كسانى كه به گردآورى خطبههاى حضرت امير (ع) اهتمام ورزيدهاند، اختصاص يافته است. | گفتار دوم اين فصل به معرفى شانزده تن از كسانى كه به گردآورى خطبههاى حضرت امير(ع) اهتمام ورزيدهاند، اختصاص يافته است. | ||
در گفتار سوم، مؤلف با يادآورى اين نكته كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در تألیف نهجالبلاغه تنها جهات ادبى و بلاغى كلمات حضرت را مدنظر داشته از اين رو به ذكر اسانيد روايات آن، جز در مواردى اندك نپرداخته، به بررسى آن دسته از مصادرى كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در كتاب خود از آنها ياد كرده، مىپردازد. | در گفتار سوم، مؤلف با يادآورى اين نكته كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در تألیف نهجالبلاغه تنها جهات ادبى و بلاغى كلمات حضرت را مدنظر داشته از اين رو به ذكر اسانيد روايات آن، جز در مواردى اندك نپرداخته، به بررسى آن دسته از مصادرى كه [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] در كتاب خود از آنها ياد كرده، مىپردازد. | ||
مؤلف در گفتار چهارم اين فصل ضمن دو مطلب به معرفى كسانى كه در صحت انتساب نهجالبلاغه به على (ع) تشكيك نمودهاند، پرداخته است: | مؤلف در گفتار چهارم اين فصل ضمن دو مطلب به معرفى كسانى كه در صحت انتساب نهجالبلاغه به على(ع) تشكيك نمودهاند، پرداخته است: | ||
مطلب اول: مشككين از قدما نظير [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، حافظ [[ذهبى]]، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] و... | مطلب اول: مشككين از قدما نظير [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلّكان]]، حافظ [[ذهبى]]، [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]]، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] و... | ||
مطلب دوم: مشككين معاصر. در اين قسمت، مؤلف به نقش مستشرقان در برانگيختن ترديدها درباره صحت انتساب نهجالبلاغه به على (ع) اشاره كرده و از برخى متفكران مسلمان نظير: شوقى ضيف، احمد امين، محمد كرد على، احمد زكى صفوت و...كه تحت تاثير اين تشكيكات قرار گرفتهاند، نام مىبرد. | مطلب دوم: مشككين معاصر. در اين قسمت، مؤلف به نقش مستشرقان در برانگيختن ترديدها درباره صحت انتساب نهجالبلاغه به على(ع) اشاره كرده و از برخى متفكران مسلمان نظير: شوقى ضيف، احمد امين، محمد كرد على، احمد زكى صفوت و...كه تحت تاثير اين تشكيكات قرار گرفتهاند، نام مىبرد. | ||
گفتار پنجم به پاسخ تشكيكات وارده اختصاص يافته است. در اين گفتار مؤلف محورهاى پانزده گانهاى براى اين شكوك ترسيم كرده و بدانها پاسخ مىگويد و در پايان تناقضگويى مشككين را بر ملا مىسازد. | گفتار پنجم به پاسخ تشكيكات وارده اختصاص يافته است. در اين گفتار مؤلف محورهاى پانزده گانهاى براى اين شكوك ترسيم كرده و بدانها پاسخ مىگويد و در پايان تناقضگويى مشككين را بر ملا مىسازد. |
ویرایش