۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ محمد حسين كاشف الغطا' به 'شيخ محمد حسين كاشف الغطا ') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
#برخى از نويسندگان معاصر در مورد انگيزه نگارش كتاب حاضر چنين آوردهاند كه [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] (درگذشته 1914م) در كتاب مشهور خود «تاريخ آداب اللغة العربية» در مورد شيعه سخنى بدين مضمون گفت كه: «شيعه طايفهاى بود كوچك و آثار قابل اعتنايى نداشت و اكنون شيعهاى در دنيا وجود ندارد».، اين شد كه شيخ آقا بزرگ و دو همرديف و دوست علميش، [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]](درگذشته 1354ق) و [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|شيخ محمد حسين كاشف الغطا]] ء (درگذشته 1373ق) همپيمان شدند تا هر يك در باب معرفى شيعه كارى را بر عهده گيرند و به اين صورت پاسخ سخن [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را بدهند. بر پايه اين پيمان قرار شد علامه [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]] با نگارش كتابى سهم شيعه در تأسيس و تكميل علوم اسلامى را نشان دهد كه با نگارش كتاب «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» اين كار را انجام داد.... علامه [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|شيخ محمد حسين كاشف الغطا]] ء نيز متعهد شد كتاب «تاريخ آداب اللغة» [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را نقد كند كه اين كار را كرد و در جزء دوم كتاب «النقود و الردود» چهار جلد كتاب [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را نقد علمى نمود.... از اين بين شيخ آقا بزرگ مأمور شد فهرستى براى تأليفات شيعه بنويسد كه حاصل آن كتاب الذريعه شد <ref>حكيمى، محمد رضا، ص24-22</ref>. | #برخى از نويسندگان معاصر در مورد انگيزه نگارش كتاب حاضر چنين آوردهاند كه [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] (درگذشته 1914م) در كتاب مشهور خود «تاريخ آداب اللغة العربية» در مورد شيعه سخنى بدين مضمون گفت كه: «شيعه طايفهاى بود كوچك و آثار قابل اعتنايى نداشت و اكنون شيعهاى در دنيا وجود ندارد».، اين شد كه شيخ آقا بزرگ و دو همرديف و دوست علميش، [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]](درگذشته 1354ق) و [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|شيخ محمد حسين كاشف الغطا]] ء (درگذشته 1373ق) همپيمان شدند تا هر يك در باب معرفى شيعه كارى را بر عهده گيرند و به اين صورت پاسخ سخن [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را بدهند. بر پايه اين پيمان قرار شد علامه [[صدر، حسن |سيد حسن صدر]] با نگارش كتابى سهم شيعه در تأسيس و تكميل علوم اسلامى را نشان دهد كه با نگارش كتاب «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» اين كار را انجام داد.... علامه [[آل کاشفالغطاء، محمدحسین|شيخ محمد حسين كاشف الغطا]] ء نيز متعهد شد كتاب «تاريخ آداب اللغة» [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را نقد كند كه اين كار را كرد و در جزء دوم كتاب «النقود و الردود» چهار جلد كتاب [[زیدان، جرجی|جرجى زيدان]] را نقد علمى نمود.... از اين بين شيخ آقا بزرگ مأمور شد فهرستى براى تأليفات شيعه بنويسد كه حاصل آن كتاب الذريعه شد <ref>حكيمى، محمد رضا، ص24-22</ref>. | ||
#نويسنده كتابش را پس از نام خدا چنين آغاز كرده است: «سپاس خدايى را سزاست كه شيعيان بزرگوار را كليدهاى علوم اسلامى قرار داد»؛ نويسنده محترم با اين براعت استهلال، تمامى هدف و مقصودش را در اين كتاب به خوبى رسانده است <ref>متن كتاب، ص 37</ref>. همچنين نويسنده افزوده است كه در كتاب حاضر سخن از شخصيتهاى شيعه به ميان مىآيد و شيعه، كلمه مبارك و با كرامتى است كه در قرآن كريم آمده: ''' و إن من شيعته لإبراهيم ''' <ref>صافات/ 83</ref>. و در زمان پيامبر (ص) اين اسم آشكار شد و به چهار نفر شيعه مىگفتند: ابوذر غفارى، سلمان فارسى، مقداد بن اسود كندى و عمار بن ياسر. چنين بود تا زمان جنگ صفين كه نام شيعه در بين مواليان [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] گسترش يافت. و نام اهل سنت و جماعت كه بعد از صلح امام حسن مجتبى (ع) با معاويه پيدا شد و براى غير شيعه به كار مىرود، متأخّر و جديد است و بعد از پيدايش عنوان شيعه مطرح شده است <ref>همان، ص 38</ref>. | #نويسنده كتابش را پس از نام خدا چنين آغاز كرده است: «سپاس خدايى را سزاست كه شيعيان بزرگوار را كليدهاى علوم اسلامى قرار داد»؛ نويسنده محترم با اين براعت استهلال، تمامى هدف و مقصودش را در اين كتاب به خوبى رسانده است <ref>متن كتاب، ص 37</ref>. همچنين نويسنده افزوده است كه در كتاب حاضر سخن از شخصيتهاى شيعه به ميان مىآيد و شيعه، كلمه مبارك و با كرامتى است كه در قرآن كريم آمده: ''' و إن من شيعته لإبراهيم ''' <ref>صافات/ 83</ref>. و در زمان پيامبر(ص) اين اسم آشكار شد و به چهار نفر شيعه مىگفتند: ابوذر غفارى، سلمان فارسى، مقداد بن اسود كندى و عمار بن ياسر. چنين بود تا زمان جنگ صفين كه نام شيعه در بين مواليان [[امام على (ع)|اميرالمؤمنين (ع)]] گسترش يافت. و نام اهل سنت و جماعت كه بعد از صلح امام حسن مجتبى (ع) با معاويه پيدا شد و براى غير شيعه به كار مىرود، متأخّر و جديد است و بعد از پيدايش عنوان شيعه مطرح شده است <ref>همان، ص 38</ref>. | ||
#از آنجا كه كتاب «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» مفصل بوده خود نويسنده اقدام به تلخيص آن كرده و خلاصه كتاب مذكور را به صورت كتاب «الشيعة و فنون الإسلام» آماده ساخته و به دست انتشار سپرده است <ref>صدر، سيد حسن، ص 6</ref>. البته نويسنده ترتيب تاريخى موجود در كتاب مفصلش را بر هم زده و در كتاب مختصرش، علوم را بر اساس شرافت آن طبقهبندى كرده و بنابراين از علوم قرآن آغاز كرده و با علوم حديث، فقه، كلام، اصول فقه و فرق ادامه داده و سرانجام با عَروض، شعر، صرف و علم نحو به پايان رسانده است. | #از آنجا كه كتاب «تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام» مفصل بوده خود نويسنده اقدام به تلخيص آن كرده و خلاصه كتاب مذكور را به صورت كتاب «الشيعة و فنون الإسلام» آماده ساخته و به دست انتشار سپرده است <ref>صدر، سيد حسن، ص 6</ref>. البته نويسنده ترتيب تاريخى موجود در كتاب مفصلش را بر هم زده و در كتاب مختصرش، علوم را بر اساس شرافت آن طبقهبندى كرده و بنابراين از علوم قرآن آغاز كرده و با علوم حديث، فقه، كلام، اصول فقه و فرق ادامه داده و سرانجام با عَروض، شعر، صرف و علم نحو به پايان رسانده است. | ||
#با توجه به مطالبى كه نويسنده در مورد درج نكردن نام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين اثر مطرح كرده به نظر مىرسد كه مقصود مؤلف از شيعه در اين كتاب، تشيع زيدى و يا اسماعيلى نيست بلكه فقط شيعه دوازده امامى است و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به نظر مؤلف شيعه زيدى است <ref>متن كتاب، ص 383، پاورقى، ص 386</ref>. | #با توجه به مطالبى كه نويسنده در مورد درج نكردن نام [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] در اين اثر مطرح كرده به نظر مىرسد كه مقصود مؤلف از شيعه در اين كتاب، تشيع زيدى و يا اسماعيلى نيست بلكه فقط شيعه دوازده امامى است و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] به نظر مؤلف شيعه زيدى است <ref>متن كتاب، ص 383، پاورقى، ص 386</ref>. |
ویرایش