پرش به محتوا

تفسیر گازر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۸۳: خط ۸۳:
وى در آغاز، به بحثى پيرامون معانى قرآن مى‌پردازد و آن را بر چهار وجه تقسيم مى‌كند و طى آن به آياتى از قرآن كه علم به آنها مخصوص خداوند است اشاره مى‌كند و سپس به مباحثى از قبيل محكم و متشابه، مفصل و مجمل و جز آن مى‌پردازد.
وى در آغاز، به بحثى پيرامون معانى قرآن مى‌پردازد و آن را بر چهار وجه تقسيم مى‌كند و طى آن به آياتى از قرآن كه علم به آنها مخصوص خداوند است اشاره مى‌كند و سپس به مباحثى از قبيل محكم و متشابه، مفصل و مجمل و جز آن مى‌پردازد.


مفسر طى بيانى در ذيل آيات متشابهات معتقد است كه كسى مراد خداوند را از آيات متشابه درك نمى‌كند مگر آن‌كه به نصّ از پيامبر (ص) و يا ائمه (ع) استناد جويد. وى مى‌گويد: «و درست شده است به روايات صحيحه كه تفسير قرآن نشايد كردن الاّ به اخبار و آثار رسول(ص) و ائمه (ع) و به رأى خود تفسير قرآن نشايد كردن كه خاصّ و عام روايت كرده‌اند از رسول(ص): «من فسّر القرآن برأيه و اصاب الحقّ فقد اخطأ» يعنى هر كه تفسير قرآن كند و قول او را به اتفاق موافق حق بود او مخطى بود و اين مخصوص است به مجملات و متشابهات <ref>همان، ص3</ref>.
مفسر طى بيانى در ذيل آيات متشابهات معتقد است كه كسى مراد خداوند را از آيات متشابه درك نمى‌كند مگر آن‌كه به نصّ از پيامبر(ص) و يا ائمه (ع) استناد جويد. وى مى‌گويد: «و درست شده است به روايات صحيحه كه تفسير قرآن نشايد كردن الاّ به اخبار و آثار رسول(ص) و ائمه (ع) و به رأى خود تفسير قرآن نشايد كردن كه خاصّ و عام روايت كرده‌اند از رسول(ص): «من فسّر القرآن برأيه و اصاب الحقّ فقد اخطأ» يعنى هر كه تفسير قرآن كند و قول او را به اتفاق موافق حق بود او مخطى بود و اين مخصوص است به مجملات و متشابهات <ref>همان، ص3</ref>.


جرجانى در تفسير پاره‌اى از آيات كه داراى اختلاف قرائات مى‌باشند ضمن بحث مختصرى به بيان اين مطلب مى‌پردازد. امّا مى‌توان گفت كه اين مطلب به صورت بسيار نادر مورد توجه قرار گرفته است.
جرجانى در تفسير پاره‌اى از آيات كه داراى اختلاف قرائات مى‌باشند ضمن بحث مختصرى به بيان اين مطلب مى‌پردازد. امّا مى‌توان گفت كه اين مطلب به صورت بسيار نادر مورد توجه قرار گرفته است.


هم‌چنين وى بحث مفصلى را در نام‌گذارى كتاب آسمانى پيامبر (ص) مطرح كرده است و ضمن استناد به آيات قرآن، به بيان مشهورترين اسامى آن مى‌پردازد. در عين حال معتقد است برخى از صفات قرآن كريم نيز جزء اسامى اين كتاب مقدس مى‌باشد. حال آن‌كه غالب مفسران اعتقاد دارند مشهورترين اسامى آخرين كتاب الهى عبارت است از: «قرآن، فرقان، ذكر، تنزيل و كتاب» و ساير اسامى را اوصاف كلام پروردگار مى‌دانند.
هم‌چنين وى بحث مفصلى را در نام‌گذارى كتاب آسمانى پيامبر(ص) مطرح كرده است و ضمن استناد به آيات قرآن، به بيان مشهورترين اسامى آن مى‌پردازد. در عين حال معتقد است برخى از صفات قرآن كريم نيز جزء اسامى اين كتاب مقدس مى‌باشد. حال آن‌كه غالب مفسران اعتقاد دارند مشهورترين اسامى آخرين كتاب الهى عبارت است از: «قرآن، فرقان، ذكر، تنزيل و كتاب» و ساير اسامى را اوصاف كلام پروردگار مى‌دانند.


مفسر ضمن اعتقاد به توقيفى بودن اسامى سوره‌ها و آيات قرآن كريم، به مباحثى از قبيل معناى سوره و آيه و گروه‌هاى مختلف سور قرآنى مثل سور سبع الطوال، مئين، مثانى و مفصلات مى‌پردازد و سوره‌هاى تشكيل دهنده هر گروه را تعيين مى‌كند. گرچه گروهى از قرآن‌پژوهان اعتقاد به اجتهادى بودن مكان سور دارند، وى ضمن استناد به روايتى از پيامبر اكرم(ص) بيان مى‌دارد كه تعيين مكان سوره‌ها مثل محل قرار گرفتن آيات امرى است كه توسط آنحضرت، تحقق يافته است و «جمّاع قرآن» پس از رحلت حضرت در اين مورد دخالتى نداشته‌اند بلكه طبق روايات واصله تنها به تنظيم مصحف شريف از جهت نوع تقدم و تأخر سور پرداخته‌اند.
مفسر ضمن اعتقاد به توقيفى بودن اسامى سوره‌ها و آيات قرآن كريم، به مباحثى از قبيل معناى سوره و آيه و گروه‌هاى مختلف سور قرآنى مثل سور سبع الطوال، مئين، مثانى و مفصلات مى‌پردازد و سوره‌هاى تشكيل دهنده هر گروه را تعيين مى‌كند. گرچه گروهى از قرآن‌پژوهان اعتقاد به اجتهادى بودن مكان سور دارند، وى ضمن استناد به روايتى از پيامبر اكرم(ص) بيان مى‌دارد كه تعيين مكان سوره‌ها مثل محل قرار گرفتن آيات امرى است كه توسط آنحضرت، تحقق يافته است و «جمّاع قرآن» پس از رحلت حضرت در اين مورد دخالتى نداشته‌اند بلكه طبق روايات واصله تنها به تنظيم مصحف شريف از جهت نوع تقدم و تأخر سور پرداخته‌اند.
خط ۹۵: خط ۹۵:
«عبدالله بن عباس» گفت: اين سوره مكى است. «مجاهد» گفت: مدنى است و بعضى ديگر گفتند: هم مكى است و هم مدنى. و اصح آن است كه مكّى است. روايت است از اميرالمؤمنين على(ع) كه گفت: «نزلت فاتحة الكتاب بمكّة من كنز تحت العرش».
«عبدالله بن عباس» گفت: اين سوره مكى است. «مجاهد» گفت: مدنى است و بعضى ديگر گفتند: هم مكى است و هم مدنى. و اصح آن است كه مكّى است. روايت است از اميرالمؤمنين على(ع) كه گفت: «نزلت فاتحة الكتاب بمكّة من كنز تحت العرش».


پس از ذكر مكى يا مدنى بودن سوره‌ها، اشاراتى به فضائل آنها مى‌شود كه غالباً به روايات صحابه از پيامبر (ص) و يا ائمه عليهم السّلام(ع) منسوب است. با دقّت در روايات وارده در اين موضوع، در پاره‌اى از موارد به احاديثى برمى‌خوريم كه بوى جعل از آن استشمام مى‌شود كه جهت تشويق مردم به تلاوت قرآن وارد شده است، به عنوان نمونه مى‌توان به حديثى كه از «وهب بن منبه» در ذيل سوره بقره وارد شده است اشاره كرد. وى مى‌نويسد:
پس از ذكر مكى يا مدنى بودن سوره‌ها، اشاراتى به فضائل آنها مى‌شود كه غالباً به روايات صحابه از پيامبر(ص) و يا ائمه عليهم السّلام(ع) منسوب است. با دقّت در روايات وارده در اين موضوع، در پاره‌اى از موارد به احاديثى برمى‌خوريم كه بوى جعل از آن استشمام مى‌شود كه جهت تشويق مردم به تلاوت قرآن وارد شده است، به عنوان نمونه مى‌توان به حديثى كه از «وهب بن منبه» در ذيل سوره بقره وارد شده است اشاره كرد. وى مى‌نويسد:


«وهب بن منبه» گفت:هر كس «سورة البقرة» و «آل عمران» بخواند، نور او از عجيبا تا غريبا برود، عجيبا زمين هفتم است و غريبا عرش ربّ العزة.
«وهب بن منبه» گفت:هر كس «سورة البقرة» و «آل عمران» بخواند، نور او از عجيبا تا غريبا برود، عجيبا زمين هفتم است و غريبا عرش ربّ العزة.
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
جرجانى نيز كه تحت تاثير اين القاى شبهه‌ناك قرار گرفته بيان مى‌دارد:
جرجانى نيز كه تحت تاثير اين القاى شبهه‌ناك قرار گرفته بيان مى‌دارد:


روزى رسول خدا (ص) بر كوه نور بود ناگاه سايه‌اى بر سر او افتاد. نگاه كرد تا چيست. شخصى را ديد پرها بازگشاده و همه روى آسمان بپوشيده ندا مى‌كرد كه: «السلام عليك يا محمّد إقرأ». رسول گفت: من پيش از آن آوازى شنيده بودم و كسى را نديده. خديجه را از اين، خبر دادم و خديجه عمّ خود «ورقة بن نوفل» را خبر داد. او گفت: اى خديجه محمد را بگوى كه از اين هيچ غم مدار چون آواز بشنوى برجاى بايست تا خود چه باشد و....  
روزى رسول خدا(ص) بر كوه نور بود ناگاه سايه‌اى بر سر او افتاد. نگاه كرد تا چيست. شخصى را ديد پرها بازگشاده و همه روى آسمان بپوشيده ندا مى‌كرد كه: «السلام عليك يا محمّد إقرأ». رسول گفت: من پيش از آن آوازى شنيده بودم و كسى را نديده. خديجه را از اين، خبر دادم و خديجه عمّ خود «ورقة بن نوفل» را خبر داد. او گفت: اى خديجه محمد را بگوى كه از اين هيچ غم مدار چون آواز بشنوى برجاى بايست تا خود چه باشد و....  


اين داستان و داستانهاى امثال آن، مجموعه‌اى است كه كينه‌توزان در اوايل ظهور اسلام به‌ويژه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) بافته‌اند و بدين‌وسيله ضمن سرگرم كردن عامه مردم، در عقايد خاصّه، ايجاد اخلال كرده و ناآگاهانه تيشه بر ريشه اعتقادات ناب حقايق اسلامى زده‌اند.
اين داستان و داستانهاى امثال آن، مجموعه‌اى است كه كينه‌توزان در اوايل ظهور اسلام به‌ويژه پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) بافته‌اند و بدين‌وسيله ضمن سرگرم كردن عامه مردم، در عقايد خاصّه، ايجاد اخلال كرده و ناآگاهانه تيشه بر ريشه اعتقادات ناب حقايق اسلامى زده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش