۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
اين تفسير مقدمهاى دارد كه در آن، از شئون گوناگون قرآن بحث كرده است و در نوع خود از مهمترين آثار تأليف شده در علوم قرآنى به شمار مىآيد. اين مقدمه ده باب دارد: | اين تفسير مقدمهاى دارد كه در آن، از شئون گوناگون قرآن بحث كرده است و در نوع خود از مهمترين آثار تأليف شده در علوم قرآنى به شمار مىآيد. اين مقدمه ده باب دارد: | ||
باب اول در بيان فضل قرآن از زبان پيامبر (ص) و صحابه و شايستگان امت؛ | باب اول در بيان فضل قرآن از زبان پيامبر(ص) و صحابه و شايستگان امت؛ | ||
باب دوم در اهميت تفسير قرآن؛ | باب دوم در اهميت تفسير قرآن؛ | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
المحرر الوجيز جامع بين منقول و معقول است؛ در بخش منقول، روايات پيامبر (ص)، صحابه و تابعين را نقل مىكند و اسانيد و منبع مرويات را متذكر نمىشود؛ زيرا رواياتى را كه به صحت آنها اعتقاد دارد را محتاج ذكر سند نمىداند. از اينجهت سعى دارد روايات غيرصحيح يا منافى عقل را نقل ننمايد. از ابن جرير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] زياد نقل مىكند و گاهى به نقد آن مىپردازد. | المحرر الوجيز جامع بين منقول و معقول است؛ در بخش منقول، روايات پيامبر(ص)، صحابه و تابعين را نقل مىكند و اسانيد و منبع مرويات را متذكر نمىشود؛ زيرا رواياتى را كه به صحت آنها اعتقاد دارد را محتاج ذكر سند نمىداند. از اينجهت سعى دارد روايات غيرصحيح يا منافى عقل را نقل ننمايد. از ابن جرير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] زياد نقل مىكند و گاهى به نقد آن مىپردازد. | ||
در بخش معقول و استنباط و اجتهاد، تكيه او بر اجتهاد شخصى نيست؛ بلكه به بيان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرين و نقد و انتخاب آنها مىپردازد. به شعر و لغت عرب براى تبيين معانى آيه استشهاد فراوان دارد و مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بيان را نيز بررسى مىكند. | در بخش معقول و استنباط و اجتهاد، تكيه او بر اجتهاد شخصى نيست؛ بلكه به بيان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرين و نقد و انتخاب آنها مىپردازد. به شعر و لغت عرب براى تبيين معانى آيه استشهاد فراوان دارد و مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بيان را نيز بررسى مىكند. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظهكارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه ''' «و انذر عشيرتك الاقربين» ''' <ref>شعراء 214</ref> ج 4، ص 245، روايت وارده را بهطور سربسته و ابهامگونه نقل كرده است. | ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظهكارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه ''' «و انذر عشيرتك الاقربين» ''' <ref>شعراء 214</ref> ج 4، ص 245، روايت وارده را بهطور سربسته و ابهامگونه نقل كرده است. | ||
همچنين ذيل آيه تطهير<ref>احزاب، آيه 33</ref> جلد 4، ص 384، شأن نزول آن را درباره اهل بيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر (ص) خطاب به امسلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است. | همچنين ذيل آيه تطهير<ref>احزاب، آيه 33</ref> جلد 4، ص 384، شأن نزول آن را درباره اهل بيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر(ص) خطاب به امسلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است. | ||
ذيل آيه مربوط به خاتمبخشى على (ع)، اقوال مفسرين را در اين خصوص كه على (ع) هنگام نزول آيه، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد، مىآورد و روايت مىكند كه «پيامبر (ص) پس از نزول آيه از خانه بيرون آمد، سائلى را ديد و از او پرسيد: كسى به تو چيزى داده است؟ عرض كرد:آرى، آن مرد نمازگزار، اين انگشترى نقره را در حال ركوع به من بخشيد. حضرت نگاه كرد و ديد آنكه مرد به او اشاره مىكند، على (ع) است. آنگاه گفت: الله اكبر و آيه را بر مردم خواند». ابن عطيه سپس طبق شيوه خود، با سكوت از كنار قضيه مىگذرد <ref>جلد 2، ص 208 و 209 ذيل آيه 55 مائده</ref>. | ذيل آيه مربوط به خاتمبخشى على (ع)، اقوال مفسرين را در اين خصوص كه على (ع) هنگام نزول آيه، در حال ركوع، انگشتر خود را به سائل بخشيد، مىآورد و روايت مىكند كه «پيامبر(ص) پس از نزول آيه از خانه بيرون آمد، سائلى را ديد و از او پرسيد: كسى به تو چيزى داده است؟ عرض كرد:آرى، آن مرد نمازگزار، اين انگشترى نقره را در حال ركوع به من بخشيد. حضرت نگاه كرد و ديد آنكه مرد به او اشاره مىكند، على (ع) است. آنگاه گفت: الله اكبر و آيه را بر مردم خواند». ابن عطيه سپس طبق شيوه خود، با سكوت از كنار قضيه مىگذرد <ref>جلد 2، ص 208 و 209 ذيل آيه 55 مائده</ref>. | ||
ايشان درباره تلاش تفسيرى خود در مقدمه مىنويسد: «در اين كتاب بسيارى از علوم مورد نياز تفسير را بيان داشتهام؛ زيرا تفسير قرآن جز با بيان جميع علوم مؤثر در تفسير ممكن نيست، اين علوم از اين قرارند: حكم (احكام) نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فكر و انديشهام را منحصر به تفسير نمودم، جميع قرائات را آورده، معانى مختلف و جميع محتملات الفاظ را با تلاش خود بهدست آورده، بيان كردهام». | ايشان درباره تلاش تفسيرى خود در مقدمه مىنويسد: «در اين كتاب بسيارى از علوم مورد نياز تفسير را بيان داشتهام؛ زيرا تفسير قرآن جز با بيان جميع علوم مؤثر در تفسير ممكن نيست، اين علوم از اين قرارند: حكم (احكام) نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فكر و انديشهام را منحصر به تفسير نمودم، جميع قرائات را آورده، معانى مختلف و جميع محتملات الفاظ را با تلاش خود بهدست آورده، بيان كردهام». | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۴۰: | ||
اين اثر به تحقيق عبدالسلام عبدالشافى محمد انجام گرفته است. مقدمه وى در 27 صفحه شامل موضوعاتى است در: معانى تفسير، تأويل، فرق آندو، اقسام تفسير، ميزانى كه پيامبر (ص) از قرآن تفسير فرموده است، اجتهاد در تفسير نزد صحابه، معروفترين مفسرين قرآن از صحابه، ارزش تفسير مأثور، مدارس تفسير، مهمترين كتب تفسير مأثور، مهمترين كتب تفسير به رأى و اجتهاد، روش ابن عطيه در تفسير، مصادر ابن عطيه، شرح حال مختصرى از وى و تأليفات ايشان. | اين اثر به تحقيق عبدالسلام عبدالشافى محمد انجام گرفته است. مقدمه وى در 27 صفحه شامل موضوعاتى است در: معانى تفسير، تأويل، فرق آندو، اقسام تفسير، ميزانى كه پيامبر(ص) از قرآن تفسير فرموده است، اجتهاد در تفسير نزد صحابه، معروفترين مفسرين قرآن از صحابه، ارزش تفسير مأثور، مدارس تفسير، مهمترين كتب تفسير مأثور، مهمترين كتب تفسير به رأى و اجتهاد، روش ابن عطيه در تفسير، مصادر ابن عطيه، شرح حال مختصرى از وى و تأليفات ايشان. | ||
== نسخه شناسى == | == نسخه شناسى == |
ویرایش