۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
كتاب فضل العلم | كتاب فضل العلم | ||
روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر (ص)، علم را بدين گونه تقسيمبندى كرده است: | روايتى در كتاب «الكافى» نقل شده كه در آن، پيامبر(ص)، علم را بدين گونه تقسيمبندى كرده است: | ||
انما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة و ما خلاهن فهو فضل. | انما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة و ما خلاهن فهو فضل. | ||
| خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مىگويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمىكند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهجالبلاغه»، خود، بزرگترين شاهد بر مسند بودن خويش است. | او در ادامه، درباره حديثى مرسل از امام رضا(ع) مىگويد كه نظير اين احاديث، برتر از آن هستند كه نياز به سند داشته باشند و ارسال سند، مشكلى براى روايتْ ايجاد نمىكند، چون متن اين روايات، آسمانى است و خود روايت، گواه است بر اين كه از منبع وحى سرچشمه گرفته است. چنان كه «نهجالبلاغه»، خود، بزرگترين شاهد بر مسند بودن خويش است. | ||
[[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر (ص) نقل مىكند كه راوى، سؤالهايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدانها پاسخ مىدهد. | [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]]، در ذيل روايت دوم از باب «الحركة والانتقال»، روايتى درباره معراج پيامبر(ص) نقل مىكند كه راوى، سؤالهايى درباره آيات سوره نجم پرسيده است و حضرت كاظم(ع)، بدانها پاسخ مىدهد. | ||
او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر (ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر (ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | او در تفسير روايت سوم از روايات همين باب، درباره لزوم «وليّ» بعد از پيامبر، مباحثى را مطرح مىكند و عنوان مىكند كه بر پيامبر(ص) واجب بود كه معارف الهى را به بيانى عامّه فهم، بيان كند و مسائل غامض حِكمى و اسرار را در بطون آن كلمات قرار دهد تا هر صاحب بصيرتى به ميزان انديشهاش از آنها بهرهمند شود؛ سپس اوصيا و اولياى آن حضرت، پردهها را كنار زنند و اسرار را بر ملا كنند. پس تبليغ رسالت، مرتبه نبى و رسول است و كشف و تأويل، وظيفه وصى و ولى. بدين جهت است كه پيامبر(ص) به [[امام على(ع)]] فرمود: انّك تقاتل على تأويل القرآن كما أنا قاتلت على تنزيله. | ||
وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | وى در پايان تعليقه بر حديث هفتم از «باب العرش والكرسى»، در تشريح عبارت «انّ اللّه حمل دينه و علمه الماء»، اظهار مىدارد كه در بسيارى از آيات و روايات، لفظ آب بر علم و عقل قدسى، و لفظ «ارض» بر نفس مجرد - كه در حقيقت، پذيراى علوم و معارف است - اطلاق شده است. از همين موارد است، قول خداوند كه در آيه پنجم سوره حج مىفرمايد: | ||
ویرایش