۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
كتاب فوق يكى از كتبى مىباشد كه در ردّ بر نظريه تناسخ نوشته شده است. علامه سيد حسين يوسف مكى روش خود را در تألیف كتاب اين گونه نهاده كه اول آراء قائلين به تناسخ از فلاسفه و مادىگراها و ديگران از فرق و مذاهب را برحسب زمان تاريخ آنها آورده و سپس با تكيه بر ادله اسلامى كه قرآن و سنّت مىباشد، به ردّ آنها مىپردازد. او در تفسير آيات قرآن به تفاسير طبرسى، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و صافى مراجعه و رأى اسلام را در اين خصوص مىآورد و او به طريق فلاسفه كه براى ردّ اين نظريه بر عقل محض تكيه مىكند، اعتماد نكرده، زيرا عقل را از شناخت كنه روح بدون استعانت از علم انبياء و اولياى الهى (ع) قاصر و ناتوان مىداند. | كتاب فوق يكى از كتبى مىباشد كه در ردّ بر نظريه تناسخ نوشته شده است. علامه سيد حسين يوسف مكى روش خود را در تألیف كتاب اين گونه نهاده كه اول آراء قائلين به تناسخ از فلاسفه و مادىگراها و ديگران از فرق و مذاهب را برحسب زمان تاريخ آنها آورده و سپس با تكيه بر ادله اسلامى كه قرآن و سنّت مىباشد، به ردّ آنها مىپردازد. او در تفسير آيات قرآن به تفاسير طبرسى، [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و صافى مراجعه و رأى اسلام را در اين خصوص مىآورد و او به طريق فلاسفه كه براى ردّ اين نظريه بر عقل محض تكيه مىكند، اعتماد نكرده، زيرا عقل را از شناخت كنه روح بدون استعانت از علم انبياء و اولياى الهى(ع) قاصر و ناتوان مىداند. | ||
علامه سيد حسين يوسف مكى در آخر كتاب مىآورد كه درست است هيچ يك از انديشمندان اسلامى عقيده تناسخ را نپذيرفتهاند و آن را ردّ نمودهاند؛ ولى اين مسئله هيچ ارتباطى به مسئله جاودانه بودن انسان، جهان پس از مرگ به دو مقطع عالم برزخ و عالم قيامت و معاد جسمانى ندارد و آيات و روايات زيادى در رابطه با زنده شدن انسان در قيامت وجود دارد. | علامه سيد حسين يوسف مكى در آخر كتاب مىآورد كه درست است هيچ يك از انديشمندان اسلامى عقيده تناسخ را نپذيرفتهاند و آن را ردّ نمودهاند؛ ولى اين مسئله هيچ ارتباطى به مسئله جاودانه بودن انسان، جهان پس از مرگ به دو مقطع عالم برزخ و عالم قيامت و معاد جسمانى ندارد و آيات و روايات زيادى در رابطه با زنده شدن انسان در قيامت وجود دارد. |
ویرایش