پرش به محتوا

أخلاق النبي صلی‌الله‌عليه‌و‌آله و أهل‌بيته عليهم‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۵۴: خط ۵۴:




کتاب با ذكر روايات اخلاقى پيامبر (ص) آغاز شده و با روايات اخلاقى حضرت مهدى (عج) به پايان رسيده است. نويسنده تلاش كرده در هر قسمت، مكارم اخلاقى از ديدگاه آن معصوم(ع) چون صبر، شجاعت، معاشرت با مردم و توبه و انابه و يا رذائل اخلاقى مانند: حسد، عجب، تكبر، ظلم و مانند را ذكر كند. البته در برخى تنها رواياتى در ذكر مكارم اخلاقى آنحضرت ارائه شده است.  
کتاب با ذكر روايات اخلاقى پيامبر(ص) آغاز شده و با روايات اخلاقى حضرت مهدى (عج) به پايان رسيده است. نويسنده تلاش كرده در هر قسمت، مكارم اخلاقى از ديدگاه آن معصوم(ع) چون صبر، شجاعت، معاشرت با مردم و توبه و انابه و يا رذائل اخلاقى مانند: حسد، عجب، تكبر، ظلم و مانند را ذكر كند. البته در برخى تنها رواياتى در ذكر مكارم اخلاقى آنحضرت ارائه شده است.  


در فصل اول کتاب كه درباره رسول خداست، به مكارم اخلاقى ايشان پرداخته و از قول ايشان آورده است كه پيامبر خدا (ص) فرمودند: «شما نمى‌توانيد با اموالتان مردم را يارى كنيد، پس آنها را با اخلاقتان يارى رسانيد و خوشنود نماييد». در ادامه بيان مى‌كند كه اخلاق كريمه باعث شيوع محبت و موّدت بين مردم مى‌شود، و اثر آن از بذل مال بيشتر خواهد بود. سپس حديث ديگرى را در حسن خلق آورده كه آنحضرت مى‌فرمايد: «برترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان نيكوتر، مهمان‌نوازتر، انس‌گير، انس‌پذير و سهل‌الوصول‌ترند». براى مكارم اخلاق، هشت حديث از پيامبر نقل كرده و براى رذائل اخلاق نيز چهار حديث را از رسول خدا (ص) نقل كرده است. از باب نمونه از پيامبر خدا (ص) نقل مى‌كند كه فرمودند: «خداوند ابا دارد كه آدم بد اخلاق را به توبه موفق بدارد. سوال شد چطور چنين چيزى ممكن است يا رسول الله؟ حضرت در جواب فرمودند: زيرا هنگامى‌كه از گناهى خاج مى‌شود در گناه ديگرى مى‌افتد». شارح ذيل اين حديث اضافه مى‌كند كه اخلاق سوء انسان را به اكتساب گناهان مى‌كشاند تا جايى كه او را هلاك كند (متن کتاب، ص18).
در فصل اول کتاب كه درباره رسول خداست، به مكارم اخلاقى ايشان پرداخته و از قول ايشان آورده است كه پيامبر خدا(ص) فرمودند: «شما نمى‌توانيد با اموالتان مردم را يارى كنيد، پس آنها را با اخلاقتان يارى رسانيد و خوشنود نماييد». در ادامه بيان مى‌كند كه اخلاق كريمه باعث شيوع محبت و موّدت بين مردم مى‌شود، و اثر آن از بذل مال بيشتر خواهد بود. سپس حديث ديگرى را در حسن خلق آورده كه آنحضرت مى‌فرمايد: «برترين شما كسانى هستند كه اخلاقشان نيكوتر، مهمان‌نوازتر، انس‌گير، انس‌پذير و سهل‌الوصول‌ترند». براى مكارم اخلاق، هشت حديث از پيامبر نقل كرده و براى رذائل اخلاق نيز چهار حديث را از رسول خدا(ص) نقل كرده است. از باب نمونه از پيامبر خدا(ص) نقل مى‌كند كه فرمودند: «خداوند ابا دارد كه آدم بد اخلاق را به توبه موفق بدارد. سوال شد چطور چنين چيزى ممكن است يا رسول الله؟ حضرت در جواب فرمودند: زيرا هنگامى‌كه از گناهى خاج مى‌شود در گناه ديگرى مى‌افتد». شارح ذيل اين حديث اضافه مى‌كند كه اخلاق سوء انسان را به اكتساب گناهان مى‌كشاند تا جايى كه او را هلاك كند (متن کتاب، ص18).


در ادامه، اخلاق و صفات ويژه رسول خدا (ص) از زبان اميرالمؤمنين نقل شده است كه مى‌فرمودند: «هرگز پيغمبر (ص) با كسى مصافحه نكرد كه دستش را از دست او بيرون كشد تا اينكه آن كس دستش را بيرون كشد و هيچ كس براى كارى يا سخنى با او روبرو نمى‌شد كه حضرت از او جدا شود جز آنكه اول آن كس جدا گردد و هر كس كه با او در سخن منازعه مى‌كرد و ساكت نمى‌شد حضرت زود ساكت مى‌گشت. و هرگز ديده نشد كه پاهايش را جلوى همنشينى دراز نمايد و هيچ‌گاه بين دو چيز مخير نمى‌شد جز اينكه سخت‌ترين را انتخاب مى‌نمود و اگر به او ستمى مى‌شد استمداد نمى‌خواست مگر در جايى كه يكى از احكام خدا مورد هتك قرار مى‌گرفت كه در اين هنگام نيز خشمش براى خداى (تبارك و تعالى) بود و تا دم مرگ هرگز در موقع غذا خوردن تكيه نكرد و هيچ درخواستى از او نشد كه در جواب «نه» بگويد و هرگز حاجتمندى را جز با حاجت روا يا با سخن نرم رد ننمود» (همان، ص20).
در ادامه، اخلاق و صفات ويژه رسول خدا(ص) از زبان اميرالمؤمنين نقل شده است كه مى‌فرمودند: «هرگز پيغمبر(ص) با كسى مصافحه نكرد كه دستش را از دست او بيرون كشد تا اينكه آن كس دستش را بيرون كشد و هيچ كس براى كارى يا سخنى با او روبرو نمى‌شد كه حضرت از او جدا شود جز آنكه اول آن كس جدا گردد و هر كس كه با او در سخن منازعه مى‌كرد و ساكت نمى‌شد حضرت زود ساكت مى‌گشت. و هرگز ديده نشد كه پاهايش را جلوى همنشينى دراز نمايد و هيچ‌گاه بين دو چيز مخير نمى‌شد جز اينكه سخت‌ترين را انتخاب مى‌نمود و اگر به او ستمى مى‌شد استمداد نمى‌خواست مگر در جايى كه يكى از احكام خدا مورد هتك قرار مى‌گرفت كه در اين هنگام نيز خشمش براى خداى (تبارك و تعالى) بود و تا دم مرگ هرگز در موقع غذا خوردن تكيه نكرد و هيچ درخواستى از او نشد كه در جواب «نه» بگويد و هرگز حاجتمندى را جز با حاجت روا يا با سخن نرم رد ننمود» (همان، ص20).


نويسنده در فصل بعدى كه درباره اميرالمؤمنين على(ع) است، اشاره مى‌كند كه اخلاق آنحضرت همانند پيامبر (ص) بود. سپس سخنانى از آنحضرت را كه درباره دعوت به مكارم اخلاق است، بيان مى‌كند كه در ميان وصاياى ايشان، وصيت به فرزند بزرگشان، امام حسن(ع) حاوى نكات اخلاقى بسيار والايى است: «فرزندم، سفارشم را درياب، و خود را مقياس و ميزانى ميان خود و ديگران ساز، آنچه براى خودت دوست دارى براى ديگرى نيز دوست بدار، و آنچه را كه براى خودت خوش ندارى براى او نيز ناخوش دار، و ستم مكن چونان كه خوش ندارى بر تو ستم رود، و نيكى كن، همان‌طور كه دوست دارى به تو نيكى شود، و از مردم براى خود آن را بپسند كه در حقّ آنان از خود مى‌پسندى، و آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران نيز ناپسند دار و آنچه را ندانى مگو، هرچند كه آنچه كه مى‌دانى كم باشد، و از آن سخن كه دوست ندارى به تو گويند صرف نظر كن، و بدان و آگاه باش كه خودپسندى مخالف هوشيارى و آگاهى است و آفت و بلاى عقلها، پس وقتى كه به هدفت نائل شدى بيش از ديگران در پيشگاه خداوند فروتنى كن...» در ادامه، هفت نكته از اين روايت استفاده شده است (همان، ص43-44).
نويسنده در فصل بعدى كه درباره اميرالمؤمنين على(ع) است، اشاره مى‌كند كه اخلاق آنحضرت همانند پيامبر(ص) بود. سپس سخنانى از آنحضرت را كه درباره دعوت به مكارم اخلاق است، بيان مى‌كند كه در ميان وصاياى ايشان، وصيت به فرزند بزرگشان، امام حسن(ع) حاوى نكات اخلاقى بسيار والايى است: «فرزندم، سفارشم را درياب، و خود را مقياس و ميزانى ميان خود و ديگران ساز، آنچه براى خودت دوست دارى براى ديگرى نيز دوست بدار، و آنچه را كه براى خودت خوش ندارى براى او نيز ناخوش دار، و ستم مكن چونان كه خوش ندارى بر تو ستم رود، و نيكى كن، همان‌طور كه دوست دارى به تو نيكى شود، و از مردم براى خود آن را بپسند كه در حقّ آنان از خود مى‌پسندى، و آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران نيز ناپسند دار و آنچه را ندانى مگو، هرچند كه آنچه كه مى‌دانى كم باشد، و از آن سخن كه دوست ندارى به تو گويند صرف نظر كن، و بدان و آگاه باش كه خودپسندى مخالف هوشيارى و آگاهى است و آفت و بلاى عقلها، پس وقتى كه به هدفت نائل شدى بيش از ديگران در پيشگاه خداوند فروتنى كن...» در ادامه، هفت نكته از اين روايت استفاده شده است (همان، ص43-44).


در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسين(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مى‌نمايد كه شارح محترم نيز از اين حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مى‌پردازد (همان، ص45).
در ادامه وصيت امام على به فرزندشان امام حسين(ع) نقل شده است كه او را به تقواى الهى و گفتار حق در حال رضا و غضب، و عدالت درباره دوست و دشمن سفارش مى‌نمايد كه شارح محترم نيز از اين حديث، شش نكته برداشت كرده و به اختصار به آنها مى‌پردازد (همان، ص45).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش