۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
وى با هفت نفر از آشنايان خود كه از طالقان بودهاند، به اين سفر رفته و تا آخر نيز با آنان همراه بوده است. تكيه او روى «هشت نفر» بودن، سبب شده تا مصحح نام اين سفرنامه را كه مؤلف عنوانى براى آن نگذاشته، «اين هشت نفر در راه حج» بگذارد. اسامى اين افراد را در صفحات نخست سفرنامه ملاحظه مىكنيم. | وى با هفت نفر از آشنايان خود كه از طالقان بودهاند، به اين سفر رفته و تا آخر نيز با آنان همراه بوده است. تكيه او روى «هشت نفر» بودن، سبب شده تا مصحح نام اين سفرنامه را كه مؤلف عنوانى براى آن نگذاشته، «اين هشت نفر در راه حج» بگذارد. اسامى اين افراد را در صفحات نخست سفرنامه ملاحظه مىكنيم. | ||
مسير عبور وى، يك مسير دريايى است كه در نيمه اخير دوره قاجارى كموبيش مورد استفاده حجاج، بهخصوص افراد ثروتمند بوده است. وى از راه باكو به تفليس رفته و از آنجا از راه درياى سياه به استانبول و سپس وارد درياى مديترانه شده، به بيروت مىرود. آنگاه عازم دمشق شده و پس از زيارت حضرت زينب و رقيه(س) با قطار تازه تأسيس ميان دمشق - مدينه، راهىِ حرمين شريفين شده است. اين قطار تا مدينه منوره بود. وى پس از اقامت چند روزه در مدينه، عازم مكه شده، اعمال حج را انجام مىدهد. بازگشت او از جده به سمت درياى عمان و سپس خليج فارس است. او در بصره پياده شده و از آنجا عازم عتبات مىشود. | مسير عبور وى، يك مسير دريايى است كه در نيمه اخير دوره قاجارى كموبيش مورد استفاده حجاج، بهخصوص افراد ثروتمند بوده است. وى از راه باكو به تفليس رفته و از آنجا از راه درياى سياه به استانبول و سپس وارد درياى مديترانه شده، به بيروت مىرود. آنگاه عازم دمشق شده و پس از زيارت حضرت زينب و رقيه (س) با قطار تازه تأسيس ميان دمشق - مدينه، راهىِ حرمين شريفين شده است. اين قطار تا مدينه منوره بود. وى پس از اقامت چند روزه در مدينه، عازم مكه شده، اعمال حج را انجام مىدهد. بازگشت او از جده به سمت درياى عمان و سپس خليج فارس است. او در بصره پياده شده و از آنجا عازم عتبات مىشود. | ||
در جمع، وصف او از پديدههايى كه برابر ديدگانش بوده، وصفى خواندنى و همراه با طنز مختصرى است. بهطور كلى، اتفاق بزرگ و مهمى در اين سفر روى نداده است. شايد تنها استثنا، داستانى است كه براى بخشى از كاروان حجاج در نزديكى مدينه، در وقت خروج از آن، به سمت مكه روى داده است. اين گزارش جالب توجه است؛ بهخصوص كه همين گزارش به روايت ديگرى در سفرنامه ميرزا على هستهاى نيز منعكس شده است. مصحح، آن سفرنامه را كه درست در همين سال نوشته شده، در كتاب «بهسوى امّالقرى» چاپ كرده است. اين دو گزارش مكمّل يكديگر است و مصحح، متن مربوط به ماجراى حمله به كاروان حجاج را در بيرون مدينه از سفرنامه ميرزا على هستهاى در پاورقى اينجا آورده است تا دو روايت كاملكننده ماجرا باشد. | در جمع، وصف او از پديدههايى كه برابر ديدگانش بوده، وصفى خواندنى و همراه با طنز مختصرى است. بهطور كلى، اتفاق بزرگ و مهمى در اين سفر روى نداده است. شايد تنها استثنا، داستانى است كه براى بخشى از كاروان حجاج در نزديكى مدينه، در وقت خروج از آن، به سمت مكه روى داده است. اين گزارش جالب توجه است؛ بهخصوص كه همين گزارش به روايت ديگرى در سفرنامه ميرزا على هستهاى نيز منعكس شده است. مصحح، آن سفرنامه را كه درست در همين سال نوشته شده، در كتاب «بهسوى امّالقرى» چاپ كرده است. اين دو گزارش مكمّل يكديگر است و مصحح، متن مربوط به ماجراى حمله به كاروان حجاج را در بيرون مدينه از سفرنامه ميرزا على هستهاى در پاورقى اينجا آورده است تا دو روايت كاملكننده ماجرا باشد. |
ویرایش