۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا') |
جز (جایگزینی متن - ')و' به ') و') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
كمال الدّين عبدالرزّاق بن احمد ابى الغنائم محمّد كاشانى(قاشانى يا كاشى)، عارف ايرانى تازى نويس(م 736 ه.)وى شاگرد و مريد نور الدّين عبدالصمد اصفهانى نطنزى و همدرس عزّ الدين محمود كاشانى صاحب مصباح الهدايه است. از زندگانى وى اطّلاع زيادى در دست نيست، همين اندازه مىتوان گفت كه معاصر سلطان ابوسعيد بهادر خان بوده است.حاجى خليفه وفات او را در سال 730 ه. نوشته است، و آن اشتباه است،چه او مسلما پس از اين سال زنده بوده، و كتاب شرح [[منازل السائرين]] خواجه عبداللّه انصارى هروى را در سال 731 ه. به پايان برده است. | كمال الدّين عبدالرزّاق بن احمد ابى الغنائم محمّد كاشانى(قاشانى يا كاشى)، عارف ايرانى تازى نويس(م 736 ه.) وى شاگرد و مريد نور الدّين عبدالصمد اصفهانى نطنزى و همدرس عزّ الدين محمود كاشانى صاحب مصباح الهدايه است. از زندگانى وى اطّلاع زيادى در دست نيست، همين اندازه مىتوان گفت كه معاصر سلطان ابوسعيد بهادر خان بوده است.حاجى خليفه وفات او را در سال 730 ه. نوشته است، و آن اشتباه است،چه او مسلما پس از اين سال زنده بوده، و كتاب شرح [[منازل السائرين]] خواجه عبداللّه انصارى هروى را در سال 731 ه. به پايان برده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
چنانكه گفتيم [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] هر دو نامه را نقل كرده، و در اين دو نامه مطالب زيادى هست كه هم روشنگر فرق ميان دو جهان بينى عرفانى است و هم اشارات زيادى دارد به رجالى كه كمال الدّين ديده، و هم ميزان استفادۀ او را از اهل بيت-عليهم السلام-روشن مىسازد. | چنانكه گفتيم [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] هر دو نامه را نقل كرده، و در اين دو نامه مطالب زيادى هست كه هم روشنگر فرق ميان دو جهان بينى عرفانى است و هم اشارات زيادى دارد به رجالى كه كمال الدّين ديده، و هم ميزان استفادۀ او را از اهل بيت-عليهم السلام-روشن مىسازد. | ||
كمال الدّين از جمله در اثبات وحدت مىگويد«از امام محقّق جعفر صادق-رضى اللّه تعالى عنه-آمده است كه:انّى اكرّر آية حتّى اسمع من قائلها» من آيتى را كه مىخوانم چندانش باز مىگردانم تا آن را از گويندهاش بشنوم و او زبان خويش در اين معنى چون شجرۀ موسى يافت كه گفت إنّى انا اللّه(طه،/20آيۀ 14)و اگر متعيّن بودى در دو صورت چگونه ظهور يافتى؟و اينكه در قرآن مجيد مىگويد '''و هو الّذى فى السّماء اله و فى الارض اله'''(زخرف،/43آيۀ 84)چگونه صادق بودى؟و يا اينكه مىگويد'''ما يكون من نجوى ثلاثة الاّ هو رابعهم'''(مجادله،/58آيۀ 8).و آنگاه در تأييد بيشتر عقيدۀ خود به اين سخن از امير مومنان(ع) استناد مىجويد كه:هو مع كلّ شىء لا بمقارنة و غير كلّ شىء لا بمزايلة.اين نامه، اگر اصل باشد، و انشاى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] و پرداخت او در كار نيامده باشد، نشان مىدهد كه كمال الدّين در انشاى پارسى بسيار چيره دست بوده است.در اين نامه، سه بيت از حديقۀ سنائى بمناسبت ياد كرده، و يك رباعى از نور الدّين عبدالصمد اصفهانى نطنزى آورده كه همه در وحدت است و بسيار بجا و نيك افتاده است.آن ابيات را كه براى اثبات مقصود خود ياد كرده، و عقيدۀ خود كمال الدّين را باز مىگويد در زير مىآورم: | كمال الدّين از جمله در اثبات وحدت مىگويد«از امام محقّق جعفر صادق-رضى اللّه تعالى عنه-آمده است كه:انّى اكرّر آية حتّى اسمع من قائلها» من آيتى را كه مىخوانم چندانش باز مىگردانم تا آن را از گويندهاش بشنوم و او زبان خويش در اين معنى چون شجرۀ موسى يافت كه گفت إنّى انا اللّه(طه،/20آيۀ 14) و اگر متعيّن بودى در دو صورت چگونه ظهور يافتى؟و اينكه در قرآن مجيد مىگويد '''و هو الّذى فى السّماء اله و فى الارض اله'''(زخرف،/43آيۀ 84)چگونه صادق بودى؟و يا اينكه مىگويد'''ما يكون من نجوى ثلاثة الاّ هو رابعهم'''(مجادله،/58آيۀ 8).و آنگاه در تأييد بيشتر عقيدۀ خود به اين سخن از امير مومنان(ع) استناد مىجويد كه:هو مع كلّ شىء لا بمقارنة و غير كلّ شىء لا بمزايلة.اين نامه، اگر اصل باشد، و انشاى [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] و پرداخت او در كار نيامده باشد، نشان مىدهد كه كمال الدّين در انشاى پارسى بسيار چيره دست بوده است.در اين نامه، سه بيت از حديقۀ سنائى بمناسبت ياد كرده، و يك رباعى از نور الدّين عبدالصمد اصفهانى نطنزى آورده كه همه در وحدت است و بسيار بجا و نيك افتاده است.آن ابيات را كه براى اثبات مقصود خود ياد كرده، و عقيدۀ خود كمال الدّين را باز مىگويد در زير مىآورم: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} |
ویرایش