۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
فصل بعدى به استحباب مضاربه اشاره دارد البته به شرطى كه مراعات انصاف بشود. انصاف در مضاربه هم به اين معنا است كه سود حاصله از تجارت به طور عادلانه بين طرفين مضاربه تقسيم شود و يكى از طرفين در حق ديگرى اجحاف ننمايد. در رواياتى آمده كه [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نيز اين كار را مىكردهاند؛ چنانكه محمد بن عذافر مىگويد: حضرت به پدرم هزار و هفت صد دينار دادند تا با آن تجارت كند، البته حضرت فرمودند: من رغبتى به سود آن ندارم كه تفصيل روايت در كتاب آمده است. | فصل بعدى به استحباب مضاربه اشاره دارد البته به شرطى كه مراعات انصاف بشود. انصاف در مضاربه هم به اين معنا است كه سود حاصله از تجارت به طور عادلانه بين طرفين مضاربه تقسيم شود و يكى از طرفين در حق ديگرى اجحاف ننمايد. در رواياتى آمده كه [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نيز اين كار را مىكردهاند؛ چنانكه محمد بن عذافر مىگويد: حضرت به پدرم هزار و هفت صد دينار دادند تا با آن تجارت كند، البته حضرت فرمودند: من رغبتى به سود آن ندارم كه تفصيل روايت در كتاب آمده است. | ||
فصل ديگرى نيز در استحباب كار با عرق جبين و بهرهمندى از آن مىباشد. زيد شحام در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نقل مىكند كه حضرت فرمودند: «كان أمير المؤمنين (ع) يضرب بالمر و يستخرج الأرضين و كان رسول اللّه(ص) يمص النوى بفيه و يغرسه فيطلع من ساعته و إن أمير المؤمنين (ع) أعتق ألف مملوك من ماله و كدّ يده». | فصل ديگرى نيز در استحباب كار با عرق جبين و بهرهمندى از آن مىباشد. زيد شحام در روايتى از [[امام جعفر صادق(ع)|حضرت صادق(ع)]] نقل مىكند كه حضرت فرمودند: «كان أمير المؤمنين (ع) يضرب بالمر و يستخرج الأرضين و كان رسول اللّه (ص) يمص النوى بفيه و يغرسه فيطلع من ساعته و إن أمير المؤمنين (ع) أعتق ألف مملوك من ماله و كدّ يده». | ||
فصل بعدى در كراهت فروختن خانه يا زمين است مگر اينكه مثل آن يا بهتر از آن در ازايش خريدارى شود. چندين روايت نيز در مورد اين مطلب وجود دارد كه يكى از آنها از ابان بن عثمان است، مىگويد: «دعاني جعفر (ع) فقال باع فلان أرضه؟ فقلت: نعم قال: مكتوب في التوراة أنه من باع أرضا أو ماء و لم يضعه في أرض أو ماء ذهب ثمنه محقا». فصل بعدى در استحباب انجام امور بزرگ مباشرتا و امور كوچك نيابتا مىباشد؛ يعنى انسان كارهاى مهم را خودش انجام دهد و براى كارهاى كوچك نايب بگيرد. مؤلف اين امر را حسب متعارف مىداند و مىگويد: شايد در بعضى زمانها متعارف امور مهم و غير مهم فرق كند كما اينكه ممكن است به حسب حال اشخاص فرق كند. ايشان فصلى ديگر را درباره استحباب كار در منزل بيان نموده است كه براى زن و مرد مفيد بوده و باعث تواضع و صحت بدن و ديگر فوايد مىگردد. | فصل بعدى در كراهت فروختن خانه يا زمين است مگر اينكه مثل آن يا بهتر از آن در ازايش خريدارى شود. چندين روايت نيز در مورد اين مطلب وجود دارد كه يكى از آنها از ابان بن عثمان است، مىگويد: «دعاني جعفر (ع) فقال باع فلان أرضه؟ فقلت: نعم قال: مكتوب في التوراة أنه من باع أرضا أو ماء و لم يضعه في أرض أو ماء ذهب ثمنه محقا». فصل بعدى در استحباب انجام امور بزرگ مباشرتا و امور كوچك نيابتا مىباشد؛ يعنى انسان كارهاى مهم را خودش انجام دهد و براى كارهاى كوچك نايب بگيرد. مؤلف اين امر را حسب متعارف مىداند و مىگويد: شايد در بعضى زمانها متعارف امور مهم و غير مهم فرق كند كما اينكه ممكن است به حسب حال اشخاص فرق كند. ايشان فصلى ديگر را درباره استحباب كار در منزل بيان نموده است كه براى زن و مرد مفيد بوده و باعث تواضع و صحت بدن و ديگر فوايد مىگردد. |
ویرایش