۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '' به '') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«رحم على خان» يا «محمد رحم على خان» متخلص به «ايمان»، پسر «بهرهمند خان» است كه در اوايل نيمه دوم سه دوازده هجرى در شاه جهان آباد به دنيا آمد. نياى پدريش پردل خان، از امراى گوركانيان و جد مادريش مراد خان، از اطباى معروف شاه جهان آباد بوده است. ظاهراً دوران كودكى را در همان جا گذرانده و بعدها به شهر بريعى مهاجرت كرده است. او در طريقت خود را پيرو و مريد عارفى به نام سيد عبدالوهاب از مشايخ هندوستان و در شريعت و علوم ادبى و عربى، خود را شاگرد مولوى شيخ قطب پسر شيخ محمد رضا معرفى مىكند. وى بيشتر عمر خود را در بريعى، فرخ آباد و سكندرپور گذرانيده و در بريعى و سكندرپور، مطالعات خود را تكميل و تأليفات خويش را فراهم آورده است. از نگاهى به آثار او و اظهار ارادتى كه به محضر ائمه(ع) دارد، معلوم مىشود كه او شيعه دوازده امامى بوده است. وفات ايشان را در سال 1226ق نوشتهاند و على الظاهر در بيرون دروازهى فرخ آباد مدفون گرديده است. وى در طول حيات خود، با عشق و علاقه به زبان فارسى و آثار و احوال سخنوران، به تأليف كتابهاى سودمند پرداخته كه از آن جمله «جامع اللطايف»، «بديع النوادر»، «مصباح البيان»، «خلاصة العلوم»، «مطالب طالب»، «مصطلح شعراء» و «تذكرهى شعرا» مىباشد. | «رحم على خان» يا «محمد رحم على خان» متخلص به «ايمان»، پسر «بهرهمند خان» است كه در اوايل نيمه دوم سه دوازده هجرى در شاه جهان آباد به دنيا آمد. نياى پدريش پردل خان، از امراى گوركانيان و جد مادريش مراد خان، از اطباى معروف شاه جهان آباد بوده است. ظاهراً دوران كودكى را در همان جا گذرانده و بعدها به شهر بريعى مهاجرت كرده است. او در طريقت خود را پيرو و مريد عارفى به نام سيد عبدالوهاب از مشايخ هندوستان و در شريعت و علوم ادبى و عربى، خود را شاگرد مولوى شيخ قطب پسر شيخ محمد رضا معرفى مىكند. وى بيشتر عمر خود را در بريعى، فرخ آباد و سكندرپور گذرانيده و در بريعى و سكندرپور، مطالعات خود را تكميل و تأليفات خويش را فراهم آورده است. از نگاهى به آثار او و اظهار ارادتى كه به محضر ائمه (ع) دارد، معلوم مىشود كه او شيعه دوازده امامى بوده است. وفات ايشان را در سال 1226ق نوشتهاند و على الظاهر در بيرون دروازهى فرخ آباد مدفون گرديده است. وى در طول حيات خود، با عشق و علاقه به زبان فارسى و آثار و احوال سخنوران، به تأليف كتابهاى سودمند پرداخته كه از آن جمله «جامع اللطايف»، «بديع النوادر»، «مصباح البيان»، «خلاصة العلوم»، «مطالب طالب»، «مصطلح شعراء» و «تذكرهى شعرا» مىباشد. | ||
ویرایش