۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت') |
جز (جایگزینی متن - 'ابوعلى مسكويه' به 'ابوعلى مسكويه ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ناحيهاى كه اكنون گيلان نام دارد در روزگار قديم «ديلم» خوانده مىشد و گيلان جزئى از آن محسوب مىگرديد. گاه از ديلم، مازندران و گرگان (گنبد قابوس فعلى) را هم اراده مىكردهاند؛ از جمله مقدسى كه گفته است: اقليم پنجم داراى پنج كوره (شهرستان) است... اما بسيارى از علماى مسالك و ممالك (تقريباً به مفهوم جغرافياست) از ديلم ناحيهاى كوچك و كوهستانى درحدود رودبار فعلى و منجيل را اراده مىكردهاند كه به ناحيه گيل (گيلان) وصل بوده و ميان آن و قزوين كوهى فاصله بوده است <ref>همان</ref>. | ناحيهاى كه اكنون گيلان نام دارد در روزگار قديم «ديلم» خوانده مىشد و گيلان جزئى از آن محسوب مىگرديد. گاه از ديلم، مازندران و گرگان (گنبد قابوس فعلى) را هم اراده مىكردهاند؛ از جمله مقدسى كه گفته است: اقليم پنجم داراى پنج كوره (شهرستان) است... اما بسيارى از علماى مسالك و ممالك (تقريباً به مفهوم جغرافياست) از ديلم ناحيهاى كوچك و كوهستانى درحدود رودبار فعلى و منجيل را اراده مىكردهاند كه به ناحيه گيل (گيلان) وصل بوده و ميان آن و قزوين كوهى فاصله بوده است <ref>همان</ref>. | ||
در فصل يكم، از آل زيار و چگونگى قدرتيابى مرداويج و سلطنت بازماندگان، سخن به ميان آمده است. نويسنده نخستين كسى كه از آل زيار به قدرت رسيد را مرداويج- پسر زيار- معرفى كرده ولى معتقد است پيش از او يكى دو تن ديگر دست به اقداماتى زده و راه را براى او هموار كرده بودند. به عقيده وى، بنا به گفته ابوعلى | در فصل يكم، از آل زيار و چگونگى قدرتيابى مرداويج و سلطنت بازماندگان، سخن به ميان آمده است. نويسنده نخستين كسى كه از آل زيار به قدرت رسيد را مرداويج- پسر زيار- معرفى كرده ولى معتقد است پيش از او يكى دو تن ديگر دست به اقداماتى زده و راه را براى او هموار كرده بودند. به عقيده وى، بنا به گفته [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] ، در ضمن وقايع سال 315ق، نخستين كس از ديلمىها كه بر رى چيره گشت، ليلى پسر نعمان بود <ref>همان، ص5</ref>. | ||
پس از مرداويج، هفت تن از اين خاندان به قدرت رسيدند و مدت حكومت آنان 151 سال بود. مرداويج از سرداران اسفار بود؛ اما به علت جاهطلبى و اينكه خود را لايقتر از اسفار مىدانست و نيز به علت ضديت اسفار با دين اسلام، به نافرمانى از او پرداخت <ref>همان، ص6</ref>. | پس از مرداويج، هفت تن از اين خاندان به قدرت رسيدند و مدت حكومت آنان 151 سال بود. مرداويج از سرداران اسفار بود؛ اما به علت جاهطلبى و اينكه خود را لايقتر از اسفار مىدانست و نيز به علت ضديت اسفار با دين اسلام، به نافرمانى از او پرداخت <ref>همان، ص6</ref>. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مؤلف در فصل دوم، درباره آل بويه و چگونگى روى كار آمدن آنها و گسترش قلمرو و فتوحات و ديگر حكمرانان اين خاندان و بهطور كلى، تاريخ سياسى آل بويه، توضيح داده است. | مؤلف در فصل دوم، درباره آل بويه و چگونگى روى كار آمدن آنها و گسترش قلمرو و فتوحات و ديگر حكمرانان اين خاندان و بهطور كلى، تاريخ سياسى آل بويه، توضيح داده است. | ||
به نظر نويسنده، درباره اينكه پسران بويه چگونه روى كار آمدند، بهتر است از نوشته ابوعلى مسكويه بهره گرفته شود كه هم خود در آن زمان مىزيسته و مصدر امور مهمى بوده و نيز از نظر علمى در حد اعلايى قرار داشته است. از اين روى وى به كتاب «تجارب الأمم» او اشاره نموده و خلاصهاى از مطالب متناسب با بحث وى را، ذكر كرده است <ref>همان، ص17</ref>. | به نظر نويسنده، درباره اينكه پسران بويه چگونه روى كار آمدند، بهتر است از نوشته [[مسکویه، احمد بن محمد|ابوعلى مسكويه]] بهره گرفته شود كه هم خود در آن زمان مىزيسته و مصدر امور مهمى بوده و نيز از نظر علمى در حد اعلايى قرار داشته است. از اين روى وى به كتاب «تجارب الأمم» او اشاره نموده و خلاصهاى از مطالب متناسب با بحث وى را، ذكر كرده است <ref>همان، ص17</ref>. | ||
در بخش دوم، طى چهار فصل، تشكيلات حكومتى، اوضاع دينى و مذهبى، كيفيت تحصيل و وضع علما و ادبا، ورزش و اوضاع اقتصادى و اجتماعى ايران در عصر آل بويه تشريح شده است. | در بخش دوم، طى چهار فصل، تشكيلات حكومتى، اوضاع دينى و مذهبى، كيفيت تحصيل و وضع علما و ادبا، ورزش و اوضاع اقتصادى و اجتماعى ايران در عصر آل بويه تشريح شده است. |
ویرایش