۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمد على ايازى' به 'سيد محمد على ايازى ') |
جز (جایگزینی متن - '»ر' به '» ر') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى در جلد دوم صفحۀ 1451 در سبك نور الثقلين مىنويسد:او صاحب يكى از برجستهترين تفسيرهاى روايى يا مأثور شيعه است.تفسيرى كه از آثار قدما به تفسير فرات و قمى و عياشى شباهت دارد و از تفاسير متأخر به تفسير البرهان اثر هاشم بحرانى. | دانشنامۀ قرآن و قرآن پژوهى در جلد دوم صفحۀ 1451 در سبك نور الثقلين مىنويسد:او صاحب يكى از برجستهترين تفسيرهاى روايى يا مأثور شيعه است.تفسيرى كه از آثار قدما به تفسير فرات و قمى و عياشى شباهت دارد و از تفاسير متأخر به تفسير البرهان اثر هاشم بحرانى. | ||
مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مىفرمايد: «وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار دادهاند، عدهاى تفسير لغوى و اشتقاق، عدهاى نحوى، عدهاى صرفى، عدهاى تجزيه و تركيب، عدهاى مباحث كلامى و عدهاى نيز جنبههاى مختلف آن را بررسى كردهاند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم | مصنف در انگيزۀ خود براى تأليف در مقدمه كوتاهى مىفرمايد: «وقتى مشاهده كردم كه مفسران مختلف هر كدام بخشى از وجوه قرآن را مورد نظر قرار دادهاند، عدهاى تفسير لغوى و اشتقاق، عدهاى نحوى، عدهاى صرفى، عدهاى تجزيه و تركيب، عدهاى مباحث كلامى و عدهاى نيز جنبههاى مختلف آن را بررسى كردهاند، مشتاق شدم كه بخشى از بيانات اهل ذكر قرآن يعنى ائمه «عليهم السلام» را كه كاشف معانى قرآن و در بردارندۀ اسرار تأويل بود، در ذيل آيات قرآن بياورم و به تناسب نام آن را «نور الثقلين» ناميدم.» | ||
همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد، روشى كه مرحوم «شيخ عبدعلى عروسى حويزى، از ابتداى تفسير در پيش گرفته است، حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عصمت «عليهم السلام» بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت «عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمىباشد. | همچنانكه از نقل نظرهاى بزرگان مشهور شد، روشى كه مرحوم «شيخ عبدعلى عروسى حويزى، از ابتداى تفسير در پيش گرفته است، حاكى از اين حقيقت است كه وى در صدد تأليف و فراهم آوردن يك دوره از تفسير قرآن كريم منطبق با روايات رسيده از ناحيۀ پيامبر گرامی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» و اهل بيت عصمت «عليهم السلام» بوده است.نشان دادن شيوۀ تفسيرى اهل بيت «عليهم السلام»جز با بيان و نقل روايات تفسيرى آنان ميسر نمىباشد. | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
بعضى محققين معتقد به لزوم حصول اطمينان به صحت يا سقم روايت مىباشند و اين مستلزم آن است كه مفسر، ابتدا منابع و سلسلۀ اسناد، تك تك روايات مورد نظر خود را به دقت بررسى كند و پس از حصول اطمينان به صدور و صحت، آنها را در تفسير آيات به كار گيرد. | بعضى محققين معتقد به لزوم حصول اطمينان به صحت يا سقم روايت مىباشند و اين مستلزم آن است كه مفسر، ابتدا منابع و سلسلۀ اسناد، تك تك روايات مورد نظر خود را به دقت بررسى كند و پس از حصول اطمينان به صدور و صحت، آنها را در تفسير آيات به كار گيرد. | ||
به همين جهت است كه آيتاللّه معرفت در «التفسير و المفسرون»صفحۀ 327 و 328:عدم نقد روايات و عدم اظهار نظر و نفى بعضى از آنها را از ضعف اين تفسير بر مىشمرد و تعبير «روايات منسوب به اهل بيت(ع) | به همين جهت است كه آيتاللّه معرفت در «التفسير و المفسرون»صفحۀ 327 و 328:عدم نقد روايات و عدم اظهار نظر و نفى بعضى از آنها را از ضعف اين تفسير بر مىشمرد و تعبير «روايات منسوب به اهل بيت(ع)» را دارد. | ||
[[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] در «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 731 و 733، معتقد است كه ايشان تا حدودى از نقل روايات ضعيف خوددارى كرده است،گرچه خالى از آنها نمىباشد و از اين جهت آن را از تفسير «البرهان» بحرانى بهتر مىداند.و معتقد است كه اين جمعآورى كار را براى محققينى كه در امر صحت و فساد احاديث، تحقيق دارند، آسان كرده است. | [[ایازی، محمدعلی|سيد محمد على ايازى]] در «المفسرون حياتهم و منهجهم»صفحۀ 731 و 733، معتقد است كه ايشان تا حدودى از نقل روايات ضعيف خوددارى كرده است،گرچه خالى از آنها نمىباشد و از اين جهت آن را از تفسير «البرهان» بحرانى بهتر مىداند.و معتقد است كه اين جمعآورى كار را براى محققينى كه در امر صحت و فساد احاديث، تحقيق دارند، آسان كرده است. | ||
خط ۲۸۰: | خط ۲۸۰: | ||
در مورد'''«حم»'''در سورۀ غافر معناى آن را طى حديثى نقل مىكنند و آن را در سورۀ فصلت، زخرف،جاثيه و احقاف فقط تكرار مىنمايند.در سور شورى و دخان نيز همان را تكرار نمىنمايد. | در مورد'''«حم»'''در سورۀ غافر معناى آن را طى حديثى نقل مىكنند و آن را در سورۀ فصلت، زخرف،جاثيه و احقاف فقط تكرار مىنمايند.در سور شورى و دخان نيز همان را تكرار نمىنمايد. | ||
در مورد'''«الر»'''در سورۀ يونس، روايتى را در معناى آن نقل مىنمايد و در سورههاى هود،يوسف ابراهيم و حجر، بحثى مطرح نمىكنند. در سورۀ اعراف، بخشى از | در مورد'''«الر»'''در سورۀ يونس، روايتى را در معناى آن نقل مىنمايد و در سورههاى هود،يوسف ابراهيم و حجر، بحثى مطرح نمىكنند. در سورۀ اعراف، بخشى از احاديث«الم» را كه راجع به «المص» نيز هست، تكرار مىنمايد. در سورۀ رعد نيز معنايى برای «المر» نقل مىكند. و راجع به معنای «كهيعص» در سورۀ مريم «طه» در سورۀ طه،«ق» در سورۀ ق،«ن» در سورۀ قلم بحثى اجمالى از روايات نقل مىنمايد. | ||
دربارۀ معنای «طسم» در سورۀ شعراء روايتى نقل مىنمايد كه در سورۀ قصص و نمل نيز به شكلى تكرار مىگردد.در سورۀ يس نيز در معنای «يس» بحثى اجمالى مطرح مىكند. از بحثها و تكرار ايشان بر مىآيد كه روش مشخصى در تكرار معانى در مورد حروف مشابه ندارد. در بعضى حروف مشابه روايات را تكرار مىنمايد و در بعضى حروف تكرار نمىكنند. | دربارۀ معنای «طسم» در سورۀ شعراء روايتى نقل مىنمايد كه در سورۀ قصص و نمل نيز به شكلى تكرار مىگردد.در سورۀ يس نيز در معنای «يس» بحثى اجمالى مطرح مىكند. از بحثها و تكرار ايشان بر مىآيد كه روش مشخصى در تكرار معانى در مورد حروف مشابه ندارد. در بعضى حروف مشابه روايات را تكرار مىنمايد و در بعضى حروف تكرار نمىكنند. |
ویرایش