۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''وقت ظهور'''، اثر عبدالحسين حاجى ابوالحسنى، بيان و بررسى علل و روشهاى پيشگويى از آينده، مخصوصا ظهور حضرت مهدى(عج) و اشاره به پيامدهاى ناگوار توقيت مىباشد كه به زبان فارسى و در سال 1390ش، نوشته شده است. | |||
انگيزه اصلى نويسنده از نگارش كتاب، پاسخ به تلاش برخى براى مشخص كردن وقت ظهور است، زيرا وى معتقد است آنچه واقعيت دارد، اين است كه ظهور يك امر حتمى است، اما وقت ظهور، از موضوعاتى مىباشد كه فقط در علم خداوند ثابت است. | انگيزه اصلى نويسنده از نگارش كتاب، پاسخ به تلاش برخى براى مشخص كردن وقت ظهور است، زيرا وى معتقد است آنچه واقعيت دارد، اين است كه ظهور يك امر حتمى است، اما وقت ظهور، از موضوعاتى مىباشد كه فقط در علم خداوند ثابت است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در فصل دوم، سه شيوه و طريقه اخبار از آينده بررسى شده است: | در فصل دوم، سه شيوه و طريقه اخبار از آينده بررسى شده است: | ||
#حساب جمل: يكى از شيوههايى است كه جهت دستيابى به رويدادهاى آينده از آن استفاده مىكنند؛ بهعنوان مثال، نويسنده به قول [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] اشاره كرده است كه در ضمن مطالبى كه ابن ابىواطل از وى نقل كرده، گفته است كه آن امام منتظر(عج)، از خاندان پيامبر(ص) و از نسل فاطمه(س) خواهد بود و ظهور او پس از گذشتن «خ ف ج» از هجرت روى خواهد داد كه معادل سال ششصد و هشتاد و سه خواهد بود. | |||
#فراست: فراست مؤمن يا امكان پيشبينى و اخبار از حقايق عالم؛ يعنى از طريق آثار و نشانههاى ظاهرى كه قابل ديدن هستند، مىتوان بر حقايقى كه پنهان هستند پى برد، خواه اين حقايق مربوط به گذشته باشد يا زمان حال و يا آينده. | |||
#از راه نجوم و مطالعه ستارگان. | |||
نويسنده، معتقد است كه اگر خدا بخواهد، مىتوان اخبار از آينده داد و اگر او اراده نداشته باشد، آن را از انسان پنهان مىكند. وى در اين فصل، به دنبال نفى مطلق خبر دادن از آينده نيست، بلكه آنچه از نظر وى مهم مىنمايد، نفى راهيابى به علمى است كه بهطور انحصارى در اختيار خداوند است و كسى بدون اجازه او بر خزينه غيب آن آگاه نخواهد شد. | نويسنده، معتقد است كه اگر خدا بخواهد، مىتوان اخبار از آينده داد و اگر او اراده نداشته باشد، آن را از انسان پنهان مىكند. وى در اين فصل، به دنبال نفى مطلق خبر دادن از آينده نيست، بلكه آنچه از نظر وى مهم مىنمايد، نفى راهيابى به علمى است كه بهطور انحصارى در اختيار خداوند است و كسى بدون اجازه او بر خزينه غيب آن آگاه نخواهد شد. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۱: | ||
وى در فصل سوم، در پى يافتن پاسخ اين پرسش است كه آيا مىتوان وقت ظهور را فهميد يا نه؟ وى معتقد است كه در علم و اراده خداوند، وقت ظهور حضرت مهدى(عج) روشن است، ولى آنچه موجب پيشامد پارهاى از مسايل شده، اين است كه ما بهعنوان بندگان عادى خداوند، دسترسى به آن خزينه علم الهى نداريم و در صورت نياز، از دو طريق مىتوانيم به آن برسيم: | وى در فصل سوم، در پى يافتن پاسخ اين پرسش است كه آيا مىتوان وقت ظهور را فهميد يا نه؟ وى معتقد است كه در علم و اراده خداوند، وقت ظهور حضرت مهدى(عج) روشن است، ولى آنچه موجب پيشامد پارهاى از مسايل شده، اين است كه ما بهعنوان بندگان عادى خداوند، دسترسى به آن خزينه علم الهى نداريم و در صورت نياز، از دو طريق مىتوانيم به آن برسيم: | ||
#دانش و آگاهى پيامبر(ص) كه از نزد خداوند است؛ | |||
#دانش و علوم وارثان آن حضرت(ص). | |||
وى بر اين باور است كه در چنين فرضى، رمز بودن و در پرده ابهام بودن موضوع ظهور نسبت به ما دلايلى دارد كه وى در اين فصل، به اختصار، به بررسى آنها پرداخته است. اين دلايل عبارتند از: | وى بر اين باور است كه در چنين فرضى، رمز بودن و در پرده ابهام بودن موضوع ظهور نسبت به ما دلايلى دارد كه وى در اين فصل، به اختصار، به بررسى آنها پرداخته است. اين دلايل عبارتند از: | ||
#اختصاص داشتن علم و آگاهى از زمان دقيق ظهور تنها به خداوند؛ | |||
#هشدار معصومين(ع) نسبت به تعيين وقت و وقتگذارى در باره ظهور حضرت مهدى(عج)؛ | |||
#ناگهانى بودن رخداد ظهور؛ بدين معنا كه امكان تعيين آن قبل از رخداد ظهور وجود ندارد. | |||
وى معتقد است كه در نگاه اوليه، مىتوان گفت كه علم و دانش بسيارى از موضوعات جهان هستى، اولا و بالذات، نزد خداوند عليم است، اما بشر بهواسطه توسعه دايره علوم و اكتسابات علمى خويش، توانسته است تا حدودى به فراگيرى آنها دست يابد. | وى معتقد است كه در نگاه اوليه، مىتوان گفت كه علم و دانش بسيارى از موضوعات جهان هستى، اولا و بالذات، نزد خداوند عليم است، اما بشر بهواسطه توسعه دايره علوم و اكتسابات علمى خويش، توانسته است تا حدودى به فراگيرى آنها دست يابد. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۴: | ||
وى خاستگاه پيشگويىها را در دو امر زير دانسته و به بررسى آنها پرداخته است: | وى خاستگاه پيشگويىها را در دو امر زير دانسته و به بررسى آنها پرداخته است: | ||
#علوم غريبه (از قبيل رمل، جفر، اسطرلاب، كهانت و...): اين قسم، مبتنى بر محاسبه، حدس و گمان است كه تاكنون ره به جايى نبرده و آنچه از پيشگويىها كه داراى چنين مبنايى بوده است، تا به حال مطابق با واقع نبوده و بيشتر با محتوايى كلى كه قابليت تطبيق بر چندين مصداق را داشته است، بيان مىشود. | |||
#پيشگويىهاى مبتنى بر نبوت و خبر دادن از غيب: نويسنده معتقد است اين گونه از پيشگويىها، قابل اعتماد بوده و هست. | |||
به باور نويسنده، غيب شامل همه نهانهاست، اعم از گذشته، حال و آينده و اخبار آينده نيز از غيب است و بيان حالات اخبار آينده، پيشگويى و غيبگويى است و علم غيب، مخصوص خداست و كسى جز او و يا كسى كه خدا به او آگاهى بدهد، غيب را نمىداند و بدون شك پيشگويىهايى كه از اين طريق انجام مىگيرد، بهطور دقيق واقع مىشود. چنانكه موارد متعددى توسط پيامبر(ص) و وصى او(ع) از آينده خبر دادهاند و دقيقا همانطور كه گفته بودند، اتفاق افتاده كه وى به برخى از آنها اشاره كرده است، از جمله اتفاقات جنگ نهروان، شهادت حضرت على(ع)، پيشگويىهاى حضرت عيسى(ع)، يوسف(ع) و... | به باور نويسنده، غيب شامل همه نهانهاست، اعم از گذشته، حال و آينده و اخبار آينده نيز از غيب است و بيان حالات اخبار آينده، پيشگويى و غيبگويى است و علم غيب، مخصوص خداست و كسى جز او و يا كسى كه خدا به او آگاهى بدهد، غيب را نمىداند و بدون شك پيشگويىهايى كه از اين طريق انجام مىگيرد، بهطور دقيق واقع مىشود. چنانكه موارد متعددى توسط پيامبر(ص) و وصى او(ع) از آينده خبر دادهاند و دقيقا همانطور كه گفته بودند، اتفاق افتاده كه وى به برخى از آنها اشاره كرده است، از جمله اتفاقات جنگ نهروان، شهادت حضرت على(ع)، پيشگويىهاى حضرت عيسى(ع)، يوسف(ع) و... | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۱: | ||
در آخرين فصل، علت نهى از توقيت مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نويسنده براى روشن شدن اين بحث، ابتدا دعا براى تعجيل در ظهور را به سه حالت تقسيم كرده است: | در آخرين فصل، علت نهى از توقيت مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نويسنده براى روشن شدن اين بحث، ابتدا دعا براى تعجيل در ظهور را به سه حالت تقسيم كرده است: | ||
#نفس دعا كردن كه خاصيت تربيتى براى شخص منتظِر دارد؛ | |||
#دعاى او به اجابت نمىرسد؛ با اين كار شخص با خواندن خداوند توفيق ارتباط با او برايش حاصل شده است كه اين خود ارزش ذاتى دارد؛ | |||
#دعا مستجاب شده و ظهور جلو مىافتد. | |||
وى سپس بيان مىدارد كه اين سه حالت، در فرضى است كه هيچ وقت معين و مشخصى براى ظهور اعلام نشده باشد و منتظِر، از دعا كردنش به اين مراتب نايل آمده و هيچ بدآموزى و تالى فاسدى را در پى نخواهد داشت، اما اگر وقت ظهور را مشخص كرده باشيم، چند صورت متصور خواهد بود: | وى سپس بيان مىدارد كه اين سه حالت، در فرضى است كه هيچ وقت معين و مشخصى براى ظهور اعلام نشده باشد و منتظِر، از دعا كردنش به اين مراتب نايل آمده و هيچ بدآموزى و تالى فاسدى را در پى نخواهد داشت، اما اگر وقت ظهور را مشخص كرده باشيم، چند صورت متصور خواهد بود: | ||
#اگر در همان وقت اعلامشده، ظهور واقع شد، ايمان منتظران تقويت مىشود؛ | |||
#اگر در همان وقت، ظهور واقع نشود، منتظران دو گروه خواهند شد: | |||
الف)- آنان كه بر اعتقاد خويش پابرجا خواهند ماند؛ | الف)- آنان كه بر اعتقاد خويش پابرجا خواهند ماند؛ |
ویرایش