۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن تیمیه' به 'ابن تیمیه ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده، کتابش را با این داستان آغاز کرده است. حکایت شده که مردی خبر مرگ دوستی قدیمی را شنید. یک روز او را زنده ملاقات کرد، پس تعجب کرد و به او گفت: ای رفیق به من گفته شد که تو مردهای! دوستش به او گفت: ولی حالا میبینی که من زندهام و روزی میخورم و پیش از این نمرده بودم! پس تعجب مرد بیشتر شد و با اصرار بر انکار حیات او میگفت: چگونه تو نمرده بودی، درحالیکه کسی که از تو موثقتر است مرگ تو را به من خبر داد؟! حکایت ما پیروان اهل بیت پیامبر(ص) با برخی از محققین اهل سنت همین است. میگویند: ما شنیدهایم که شما قائل به تحریف قرآن هستید. به آنها میگوییم: ما شیعیان و پیروان اهلبیت(ع) معتقد به تحریف قرآن نیستیم، بلکه معتقدیم که این قرآن که در دست مسلمین است بدون کم و زیاد همان است که بر رسول اکرم(ص) نازل شده است؛ باطل در آن راه نیافته و خداوند متعال آن را از هر تغییر و تحریفی حفظ کرده است. محقق سنی میگوید: کسی که خبر داده ابن تیمیه است که از شما موثقتر است! در جوابش میگوییم: آیا این خبر از ماست؟! چگونه از ماست و حال آنکه ما از آن بیخبریم؟!<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. | نویسنده، کتابش را با این داستان آغاز کرده است. حکایت شده که مردی خبر مرگ دوستی قدیمی را شنید. یک روز او را زنده ملاقات کرد، پس تعجب کرد و به او گفت: ای رفیق به من گفته شد که تو مردهای! دوستش به او گفت: ولی حالا میبینی که من زندهام و روزی میخورم و پیش از این نمرده بودم! پس تعجب مرد بیشتر شد و با اصرار بر انکار حیات او میگفت: چگونه تو نمرده بودی، درحالیکه کسی که از تو موثقتر است مرگ تو را به من خبر داد؟! حکایت ما پیروان اهل بیت پیامبر(ص) با برخی از محققین اهل سنت همین است. میگویند: ما شنیدهایم که شما قائل به تحریف قرآن هستید. به آنها میگوییم: ما شیعیان و پیروان اهلبیت(ع) معتقد به تحریف قرآن نیستیم، بلکه معتقدیم که این قرآن که در دست مسلمین است بدون کم و زیاد همان است که بر رسول اکرم(ص) نازل شده است؛ باطل در آن راه نیافته و خداوند متعال آن را از هر تغییر و تحریفی حفظ کرده است. محقق سنی میگوید: کسی که خبر داده [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است که از شما موثقتر است! در جوابش میگوییم: آیا این خبر از ماست؟! چگونه از ماست و حال آنکه ما از آن بیخبریم؟!<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. | ||
وی در ادامه با اشاره به نام چند تن دیگر از علمای اهل سنت، توجه به کلام این افراد و نادیده گرفتن سخن دیگر موثقین مانند صاحب «إظهار الحق» شیخ رحمتالله هندی را تعجبآور دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | وی در ادامه با اشاره به نام چند تن دیگر از علمای اهل سنت، توجه به کلام این افراد و نادیده گرفتن سخن دیگر موثقین مانند صاحب «إظهار الحق» شیخ رحمتالله هندی را تعجبآور دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
اسلامی، اتهامات کسانی چون قفاری مؤلف کتاب «اصول مذهب شیعه امامیه» را غیر قابل پذیرش میداند؛ چراکه او نه یک بار، بلکه بارها در امانت علمی خیانت کرده و متأثر از افکار وهابیت و اتهامات ابن تیمیه است که برخی علمای اهل سنت، او را کافر میدانند. قفاری در نقل عقائد شیعه به قول ابن تیمیه استناد میکند که نزد علمای مذهبش مردود است، چه برسد به علمای امامیه<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | اسلامی، اتهامات کسانی چون قفاری مؤلف کتاب «اصول مذهب شیعه امامیه» را غیر قابل پذیرش میداند؛ چراکه او نه یک بار، بلکه بارها در امانت علمی خیانت کرده و متأثر از افکار وهابیت و اتهامات [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] است که برخی علمای اهل سنت، او را کافر میدانند. قفاری در نقل عقائد شیعه به قول [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] استناد میکند که نزد علمای مذهبش مردود است، چه برسد به علمای امامیه<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. | ||
وی در ابتدای متن کتاب به 15 مورد از سخنان ناصر قفاری که در آنها شیعه را در موضوعات مختلف مورد اتهام قرار داده، اشاره کرده است. سپس از موارد فوق 10 اتهام او را استخراج و لیست کرده است. سپس تأکید میکند که مهمترین موضوعی که همه کتابهایی از این دست آن را نوشته و در پخش و انتشار آن اصرار دارند، این است که «شیعه قائل به تحریف قرآن کریم است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-17</ref>. | وی در ابتدای متن کتاب به 15 مورد از سخنان ناصر قفاری که در آنها شیعه را در موضوعات مختلف مورد اتهام قرار داده، اشاره کرده است. سپس از موارد فوق 10 اتهام او را استخراج و لیست کرده است. سپس تأکید میکند که مهمترین موضوعی که همه کتابهایی از این دست آن را نوشته و در پخش و انتشار آن اصرار دارند، این است که «شیعه قائل به تحریف قرآن کریم است»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص21-17</ref>. |
ویرایش